سالگردها و مناسبت های ناروا

فهرست کتاب

علما و دانشمندان در مورد نماز انسان در این شب در خانۀ خود به تنهایی یا به صورت جماعت دو نظریه دارند:

علما و دانشمندان در مورد نماز انسان در این شب در خانۀ خود به تنهایی یا به صورت جماعت دو نظریه دارند:

۱- این نماز بدعت است، که نظر و قول اکثر علمای حجاز می‌باشد، از جمله عطاء و ابن ابی‌ملیکه، و از فقهای اهل مدینه نیز نقل شده است، که قول اصحاب مالک و غیر آن‌ها ‌می‌باشد [۵۲۲].

۲- اگر انسان این نماز را در خانۀ خود به تنهایی بخواند مکروه نیست، یا با جماعت خصوصی در شب نیمه شعبان آن را ادا کند، اشکالی ندارد.

که این قول و نظر امام اوزاعی، و اختیار حافظ‌ ابن رجب و همچنین شیخ الإسلام ابن تیمیه می‌باشد.

و آنچه من آن را ترجیح می‌دهم - والله اعلم - قول اول و نظریه اول می‌باشد، که این نماز بدعت است.

و جواب قول دوم که می‌گویند مکروه نیست به چند شکل داده می‌شود، از جمله:

۱- هیچ دلیلی برای فضل و بزرگی این شب وجود ندارد، و - طبق اطلاع محدود من - از پیامبر جثابت نشده و نیامده است که ایشان این شب را احیاء و زنده نگه داشته باشند، و هیچ یک از صحابه شو تابعین - رحمهم‌الله - این کار را نکرده‌اند، مگر آن سه نفری که مشهور است در مورد فضیلت و احیای آن سخن گفته‌اند که ابن رجب آن‌ها ‌را نام می‌برد، و اگر آن را انجام داده بودند با عمل خود به فضل و بزرگی آن شهادت می‌دادند، اما این کاری بود که بعد از آن‌ها ‌پیدا شد، کاری است بدعت و در کتاب قرآن) و سنت صحیح و اجماع اصل و اساسی ندارد.

ابوشامه می‌گوید: حافظ ابوالخطاب بن دحیه در کتابی که در مورد ماه شعبان نوشته است آورده: علمای جرح و تعدیل می‌گویند: در مورد فضیلت شب نیمۀ شعبان حدیث صحیحی وجود ندارد [۵۲۳].

ابن رجب بیان می‌کند: قیام و عبادت شب نیمۀ شعبان در مورد آن هیچ چیزی از پیامبر جنیامده و ثابت نشده است، از صحابه‌ هم ثابت نشده است، ولی از بعضی از تابعین از فقهای اهل شام چیزهایی در مورد آن ثابت شده است [۵۲۴].

شیخ عبدالعزیز بن باز می‌گوید: در مورد فضل شب نیمۀ شعبان احادیث ضعیفی وارد شده‌اند که نمی‌توان به آن‌ها ‌اعتماد کرد، و اما آنچه در مورد فضل نماز خواندن در آن وارد شده است همه موضوع و ساختگی هستند همچنان که بسیاری از اهل علم آن را بیان کرده‌اند [۵۲۵].

۲- حافظ ابن رجب که نظر بعضی از تابعین را در مورد فضل این شب [۵۲۶]و جمع شدن در مساجد را بیان می‌کند، اظهار می‌دارد که استدلال آن‌ها ‌برای این کار بعضی از آثار و روایت‌های بنی‌اسرائیلی می‌باشد، و چه وقت آثار و روایات بنی‌اسرائیلی می‌تواند دلیل و حجت بشوند؟!!! و بیان می‌کند که مردم فضل و تعظیم این شب را گرفته و از آن‌ها ‌تقلید می‌نمایند، چه زمانی عمل تابعی حجت و دلیل است؟!.

۳- علمای معاصر کسانی که معتقد به فضل و بزرگی شب نیمۀ شعبان بودند نظر آن‌ها ‌را رد کرده‌اند، اگر چنانچه تفضیل‌دهندگان این شب دلیلی برای رأی خود داشتند در مقابل آن‌ها ‌ارائه می‌دادند، اما هیچ دلیلی از طرف آن‌ها ‌ارائه نشده است، به خصوص یکی از کسانی که رأی آن‌ها ‌را رد می‌کند عطاء بن ابی‌رباح می‌باشد، کسی که در زمان خود مفتی بود [۵۲٧]، آن کسی که ابن عمر بدر مورد او می‌گوید: سؤال‌ها را برای من جمع می‌کنید و از من می‌پرسید در حالی که ابن ابی‌رباح درمیان شما وجود دارد؟

۴- قول پیامبر جکه می‌فرماید: «إن الله ليطلع في ليلة النصف من شعبان، فيغفر لجميع خلقه، إلا لـمشرك أو مشاحن» [۵۲۸].

در این حدیث دلیلی بر فضل شب نیمۀ شعبان بر شب‌های دیگر وجود ندارد، چون در صحیحین به صورت صحیح از پیامبر جثابت و وارد شده است که فرموده است: «ينزل ربنا تبارك وتعالي كل ليلة إلي سماء الدنيا حين يبقي ثلث الليل الآخر يقول: لكن يدعوني فأستجيب له، من يسألني فأعطيه، من يستغفرني فأغفر له» [۵۲٩]. «خداوند تبارک و تعالی هر شب هنگامی که یک سوم آخر آن باقی ماند به آسمان دنیا می‌آید و می‌گوید: چه کسی دعا می‌کند تا دعایش را مستجاب کنم؟ چه کسی چیزی می‌خواهد تا به او بدهم، چه کسی طلب استغفار و بخشش گناهان را می‌کند تا گناهانش را ببخشم».

آماده بودن خداوند برای بخشش گناهان مردم متوقف بر شبی معین از سال یا شب‌هایی محدود نیست.

۵- کسی که این قول را انتخاب می‌کند که انسان به صورت فردی این نماز را برای خود بخواند مکروه نیست، این انتخابی بدون دلیل می‌باشد و هیچ دلیلی آن را تقویت نمی‌کند، اگر دلیلی موجود بود بیان می‌شد، اما کسی که آن را رد می‌کند به فرمودۀ پیامبر جاستدلال می‌کند که به صورت کلی می‌گوید: «من عمل عملاً ليس عليه أمرنا فهو رد» و همچنین به عمومیت احادیث و روایت‌های دیگر که بر نهی از بدعت و دوری از آن‌ها ‌دلالت دارند استدلال می‌کنند.

شیخ ابن باز /گفته است: اما این که اوزاعی قیام این شب را مستحب دانسته و حافظ ابن رجب نیز آن را اختیار نموده ضعیف می‌باشد؛ زیرا هر قولی که با دلیل شرعی ثابت نشود برای مسلمان ثابت نیست آن را در دین ایجاد نماید، به تنهائی باشد یا گروهی، مخفیانه یا علنی، به دلیل این فرموده‌ی رسول گرامی اسلام ج: «من عمل عملاً ليس عليه أمرنا فهو رد» و به دلیل احادیث و روایات دیگر که در این مورد آمده‌اند [۵۳۰].

دوباره بعد از اینکه بعضی از آیات و احادیث و سخنان اهل علم را در مورد شب نیمۀ شعبان بیان‌ می‌کند می‌گوید:

آنچه از آیات و احادیث و سخنان اهل علم گذشت برای طالب حق روشن می‌کند که گرفتن مراسم برای نیمۀ شعبان و برپایی نماز و غیره در آن شب، و اختصاص روز آن به روزه گرفتن نزد اکثر علما و اهل علم بدعتی منکر می‌باشد، و در شریعت اسلام جایی ندارد، بلکه از چیزهایی است که در دین اسلام بعد از عصر صحابه پیدا شده است، برای کسی که در این مورد و سایر موارد دیگر جویای حق باشد این آیه کافی است که خداوند می‌فرماید:

﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ[المائدۀ: ۳].

و سایر آیات در همین مورد و همین معنی، و یا قول پیامبر ج: «من أحدث في أمرنا هذا ما ليس منه فهو رد»و احادیث دیگر در همین مورد، در صحیح مسلم از ابوهریره س روایت شده است که پیامبر ج می‌فرماید: «لاتختصوا ليلة الجمعة بقيام من بين الليالي، ولاتختصوا يوم الجمعة بصيام من بين الأيام، إلا أن تكون في صوم يصومه أحدكم» [۵۳۱].«شب جمعه را از میان شب‌های دیگر به عبادت اختصاص ندهید، و روز جمعه را از میان روزهای دیگر به روزه گرفتن اختصاص ندهید، مگر اینکه کسی بر او واجب باشد این روز را روزه بگیرد».

اگر واقعاً اختصاص شبی از شب‌ها به عبادتی جایز و صحیح بود شب جمعه بر شب‌های دیگر برتری داشت، چون بر طبق احادیث خوب‌ترین روزی است که خورشید در آن طلوع می‌نماید [۵۳۲].

زمانی که پیامبر جاز اختصاص این شب برای عبادت مردم را می‌ترساند، این ترساندن دلیل است بر اینکه شب‌های دیگر به طریق اولی جایز نیست که به عبادت اختصاص داده شوند، مگر اینکه دلیلی صحیح و درست بر اختصاص آن دلالت داشته باشد، هنگامی که لیلة‌القدر و شب‌های رمضان عبادت و تلاش در آن‌ها ‌توصیه شده و بیان شده است، پیامبر جمردم را برای آن تشویق کرده است و آن را شخصاً انجام داده است، همانطور که در صحیحین آمده است: «من قام رمضان ايماناً واحتساباً غفرالله له ما تقدم من ذنبه ومن قام ليلة القدر ايماناً واحتساباً غفرالله له ما تقدم من ذنبه» [۵۳۳]. «هر کسی از روی ایمان و چشم‌داشت به پاداش آن ماه رمضان به عبادت بپردازد خداوند گناهان گذشته او را می‌بخشد و هر کسی از روی ایمان و چشم‌داشت به پاداش آن شب قدر به عبادت و راز و نیاز مشغول شود خداوند گناهان او را مورد عفو قرار می‌دهد».

اگر اختصاص شب نیمۀ شعبان یا شب اولین جمعۀ ماه رجب یا شب اسراء و معراج آن حضرت به مراسم و جشن گرفتن یا چیزی از عبادت، شرعی و صحیح بود پیامبر جامت خود را آگاه می‌کرد و آن را از آن‌ها ‌کتمان نمی‌نمود؛ چون امت ایشان خوب‌ترین مردم و بعد از انبیاء - علیهم الصلاه و السلام - نصیحت‌پذیرترین مردم بودند، و خداوند از اصحاب پیامبر جراضی است و آن‌ها ‌را نیز راضی کرده است، و از سخنان علما فهمیده شد که از پیامبر جو از صحابه شدر مورد فضیلت شب اولین جمعه ماه رجب و نیمۀ شعبان هیچ چیزی ثابت نشده و به ثبوت نرسیده است. پس دانسته شد تشکیل مراسم برای آن‌ها ‌بدعت است و در دین پیدا شده‌اند، و همچنین اختصاص آن‌ها ‌به عبادت بدعت منکر است [۵۳۴]- والله اعلم - وصلی الله وسلم علی عبده ورسوله نبینا محمد وآله وصحبه أجمعین.

[۵۲۲] به لطائف المعارف، ص (۱۴۴) مراجعه شود. [۵۲۳] به الباعث، ص (۳۳) مراجعه شود. [۵۲۴] به لطائف المعارف، ص (۱۴۵) مراجعه شود. [۵۲۵] به التحذیر من البدع، ص (۱۱) مراجعه شود. [۵۲۶] به طبقات الفقهاء شیرازی، ص (۱۱) مراجعه شود. [۵۲٧] به طبقات الفقهاء شیرازی، ص ۱۱ مراجعه شود. [۵۲۸] سنن ابن ماجه، کتاب الصلاة، حدیث شماره: ۱۳٩۰، و بوصیری در زوائد ابن ماجه ۲/ ۱۰ گفته است: اسناد این حدیث ضعیف است. [۵۲٩] رواه البخاری فی صحیحه المطبوع مع فتح الباری، (۳/۲٩)، حدیث شماره (۱۱۴۵) و مسلم، کتاب صلاة المسافرین، حدیث (٧۵۸). [۵۳۰] به کتاب التحذیر من البدع، ص (۱۳) مراجعه شود. [۵۳۱] رواه الإمام احمد فی مسنده، (۶/۴۴۴) و رواه مسلم فی صحیحه، کتاب الصیام، حدیث شماره (۱۱۴۴-۱۴۸). [۵۳۲] قال ج: (خیر یوم طلعت علیه الشمس یوم الجمعة ...) و رواه امام احمد فی مسنده ۲/ ۵۱۲، و مسلم فی صحیحه، حدیث شماره: (۵۸۴) وأبو داود في سننه (۱/۶۳۴) ، كتاب الصلاة . حديث رقم (۱۰۴۶) .والترمذي في سننه (۱/۳۰۵) ، أبواب الجمعة . وقال : حديث حسن صحيح . والنسائي في سننه (۳/۸٩، ٩۰) ، كتاب الجمعة باب رقم (۴) . [۵۳۳] رواه البخاری المطبوع مع فتح الباری، (۱/٩۱-٩۲)، حدیث (۳۵-۳٧) و مسلم، حدیث (٧۵٩-٧۶۰). [۵۳۴] به کتاب التحذیر من البدع، ص (۱۵-۱۶) مراجعه شود.