حکم عتیره
علما و دانشمندان در حکم عتیره اختلاف نظر دارند:
قول اول: عتیره مستحب است، دلیل آن حکم احادیثی است که بیان شدند و همگی هم حق هستند.
و اما قول پیامبر ج: «لافرع ولاعتيره» یعنی عتیره واجب نیست، پیامبر ج میفرماید: «إذبحوا لله في أي وقت كان» [۳۸۸]. «برای خدا در هر زمانی که توانستید ذبح کنید» یعنی اگر دوست داشتید ذبح کنید، و در هر ماهی آن را برای خدا انجام دهید، نه اینکه فقط در ماه رجب باشد و در ماههای دیگر صورت نگیرد [۳۸٩]، که این نظر و قول امام شافعی س نیز میباشد.
امام نووی میفرماید: امام شافعی /در سنن حرمله به صراحت بیان کرده است که اگر هر ماه ممکن شود ذبحی انجام گیرد کار خیلی خوب و نیکویی است، پس آن نصی که امام شافعی /آن را به طور قطع بیان کرده است و احادیث هم آن را اقتضا میکنند فرع و عتیره مکروه نیستند بلکه مستحب میباشند، که این مذهب ما است [۳٩۰].
قول دوم: عتیره مستحب نیست، و آیا مکروه است؟ دو نظریه وجود دارد:
نظر اول: عتیره به خاطر فرمودۀ پیامبر ج مکروه است، که میفرماید: «لافرع ولاعتيرة».
نظر دوم: به خاطر احادیثی که بیان شد و به آن اجازه داد [۳٩۱]مکروه نیست.
علما به سه صورت جواب این حدیث را «لافرع ولاعتيرة» دادهاند:
منظور پیامبر جاین است که واجب نیست و وجوب آن را نفی کردهاند مانند جواب امام شافعی /که بیان شد.
منظور نفی و انکار ذبایحی بود که برای بُتها انجام میدادند.
منظور این است که اجر و ثواب عتیره به اندازۀ اجر و ثواب قربانی نمیباشد.
امام نووی این قول را به ابن کج و دارمی به امام شافعی نسبت میدهد.
نظر سوم: عتیره سنت نیست، دلیل هم قول پیامبر ج: «لافرع ولاعتيرة» میباشد، که ابوهریره س آن را روایت کرده است، و این حدیث بعد از امر به عتیره آمده است پس ناسخ میشود، یعنی احادیث بیان شده را منسوخ میگرداند.
دلیل تأخر این حدیث از احادیث دیگر دو چیز است:
این حدیث روایت شدۀ ابوهریره س میباشد و او هم متأخر الإسلام است یعنی دیر اسلام را قبول کرد، چون اسلام آوردن ایشان در سال فتح خیبر یعنی سال هفتم هجری بود.
فرع و عتیره قبل از اسلام صورت میگرفت، ظاهراً مردم آن را انجام میدادند تا اینکه نسخ شد، و اگر تقدیم نهی را بر امر نمودن به آنها فرض کنیم لازم میآید که نسخ شود سپس ناسخ آن نسخ شود و این خلاف ظاهر میباشد.
اگر این ثابت شود، منظور این خبر نفی سنت بودن آن است نه اینکه انجام آن حرام و یا مکروه باشد [۳٩۲]. ابن قدامه در شرح الکبیر این قول را بیان کرده و گفته است: این قول و نظر علمای أمصار به جز ابن اسیرین است، ایشان در ماه رجب حیوانی را ذبح میکرد و چیزهایی در مورد آن روایت میکرد [۳٩۳].
ابوعبید القاسم بن سلام به نسخ شدن آن نظر داده است، امام نووی میفرماید قاضی عیاض میگوید: امر به انجام فرع و عتیره به نظر جمهور علما منسوخ میباشد [۳٩۴].
قول چهارم: نهی کردن از عتیره است و این که عتیره باطل است، ابن قیم جوزی میگوید: ابن منذر - بعد از اینکه آن احادیث را در مورد عتیره بیان میکند - میگوید: عربها در زمان جاهلیت عتیره را انجام میدادند، بعضی از مسلمانان هم آن را انجام میدادند، پیامبر ج هم به آن دستور داد سپس از آنها نهی فرمود و گفت: «لافرع ولاعتيرة»، مردم هم به این دلیل از آنها دست کشیدند، و معلوم است که نهی برای چیزی است که قبلاً انجام میشد، و از هیچ عالمی نشنیدهایم که بگوید: پیامبر جاز آنها نهی کرد سپس اجازۀ انجام آنها را صادر نمود، دلیل هم برای اینکه انجام دادن فرع و عتیره قبل از نهی بوده است قول پیامبر جدر حدیث نبیشه است که میگوید: ما در زمان جاهلیت فرع و عتیره را انجام میدادیم) [۳٩۵].
و اجماع علمای أمصار بر عدم استعمال آن است و امر به انجام آنها موقوف شده است و نهی از آنها ثابت میباشد [۳٩۶].
شیخ محمدبن ابراهیم آل شیخ میگوید: گفتهی او: «ولاتسن الفرعة والعتیرة» فرع و عتیره سنت نیستند، آنچه که من از آن فهم میکنم این است که انجام آنها به حرام نزدیک است، و فرمودۀ پیامبر ج: «لافرع ولاعتيرة» منظور و هدف نفی سنت بودن آنها است، بر خلاف نظر برخی از اهل جاهلیت که معتقد بودند سنت است. این قولی بعضی اهل علم است، اما نفی باطل بودن را میرساند مثل: «لاعدوي ولاطيرة» سرایت و فال درست نیستند، آیا «لافرع ولاعتيرة» باطل بودن آنها را نمیرساند؟!.
اصل سقوط آن است و نیازی به تأویل ندارد، بلکه با دستور پیامبر جساقط و باطل اعلام شدهاند، و با عمل و قول پیامبر باطل اعلام شدهاند.
و با این دلیل «من تشبّه بقومٍ فهو منهم» [۳٩٧]«هر کس به قوم و ملتی تشابه پیدا کند و از آنها تقلید نماید از آن قوم و ملت به شمار میآید». پیامبر جمسلمانان را منع کرده است که از اهل جاهلیت پیروی کنند و یا از آنها تقلید نمایند.
در ضمن این عمل جزو عبادات است و عبادات توقیفی هستند، اگر پیامبر جآن را نفی و انکار نمیکرد باز هم منتفی و باطل بودند، چون تمام اعمال جاهلیت منتفی شدند، نیازی نیست که برای تمام این کارها نصی و حکمی بیاید.
قول ایشان که میفرماید: «ولا یکرهان» مکروه نیستند، این فرموده مکروه نبودن آنها را تصریح میکند و بعضی هم مکروه بودن آن را اعلام کردهاند [۳٩۸]، آنچه ما فهم میکنیم این است که این کار حرام است، این به نسبت تخصیص اولین بچۀ شتر که فرع نام دارد میباشد، و اما ذبح حیوانی در دهۀ اول ماه رجب که عتیره نام دارد اگر همانند اهل جاهلیت باشد که برای بتهایشان انجام میدادند این عمل هم شرک است [۳٩٩]. آنچه من آن را ترجیح میدهم - والله اعلم - باطل بودن آن است، چون جمهور علما اتفاق نظر دارند بر اینکه آنچه در مورد عتیره وارد شده است با قول پیامبر ج که میفرماید: «لافرع ولاعتیرة» نسخ شده است، و لفط لا در این حدیث مثل حدیث «لاعدوی ولاطیرة» نفی میباشد، و همچنین عقیده تشابه به اهل جاهلیت است و این کار هم ممنوع و از آن نهی شده است، و از طرفی هم ذبح کردن عبادت است و عبادات هم توفیقی هستند. ولی به این معنی نیست که ذبح به صورت عمومی در ماه رجب درست نیست، بلکه منظور این است که ذبحکننده نباید نیت عتیره داشته باشد و یا هدفش این باشد که این ذبح را به خاطر تعظیم ماه رجب انجام دهد و امثال این نیتهای نادرست والله اعلم.
[۳۸۸] رواه البخاری فی صحیحه المطبوع مع فتح الباری، (٩/۶٩۶)، حدیث شماره: (۵۴٧۳) و مسلم، کتاب الأضاحی، حدیث (۱٩٧۶). [۳۸٩] به المجموع امام نووی، (۸/۴۴۵) مراجعه شود. [۳٩۰] به مجموع امام نووی، (۸/۴۴۵-۴۴۶) مراجعه شود. [۳٩۱] منظور این احادیث است: از یحییبن زرارهبن کریم بن الحارث بن عمرو الباهلی روایت شده گفت: از پدرم شنیدم که میگفت از پدرش حارثبن عمرو شنیده در حجةالوداع با پیامبر جملاقات کرده است، از میان مردم نفری گفت: ای رسول خدا جنظرت در مورد ذبح نمودن اولین بچه چهارپا که ذبح شود چیست؟ پیامبر جفرمود: «من شاء عتر ومن شاء لم یعتر، ومن شاء فرع ومن شاء لم یفرع، وفی الغنم أضحیتها وقبض أصابعه إلا واحدة». «هر کس دوست دارد در ماه رجب حیوانی را ذبح کند، آن را انجام دهد و هر کس دوست ندارد ذبح نکند، هر کس دوست دارد اولین بچة چهارپا را ذبح کند مختار است و هر کس دوست ندارد آن را انجام ندهد، و در گوسفندان قربانی وجود دارد، و با اشاره تمام انگشتان دست را مُشت کرده بود به جز یکی از آنها». از مخنفبن سلیم روایت شده است میگوید: در عرفات در خدمت پیامبر جایستاده بودیم از او شنیدم میفرمود: «یا أیها الناس علی کل اهل بیت في کل عام أضحیة وعتیرة هل تدرون ما العتیرة؟ هي التي تسمونها الرجبیة». «ای مردم بر تمام افراد خانواده در هر سال یک قربانی و یک عتیره واجب است، آیا میدانید عتیره چیست؟ همان چیزی است که آن را رجبیه مینامید یعنی چیزی که در ماه رجب ذبح میشود». [۳٩۲] به الشرح الکبیر، (۲/۳۰۴-۳۰۵) مراجعه شود. [۳٩۳] به الشرح الکبیر، (۲/۳۰۴) مراجعه شود. [۳٩۴] به المجموع، (۸/۴۴۶) و شرح صحیح مسلم نووی، (۱۳/۱۳٧) و به کتاب الإعتبار فی الناسخ و المنسوخ من الآثار، ص (۱۵۸) مراجه شود. [۳٩۵] رواه احمد فی مسنده، (۵/٧۶) و رواه ابوداود فی سننه، کتاب الأضاحی (۳/۲۵۵)، حدیث (۲۸۳۰) و نسائی، (٧/۱۶٩، ۱٧۰) کتاب الفرع والعتیره، و سنن ابن ماجه، کتاب الذبائح، حدیث شماره: ۳۱۶٧، و مستدرک حاکم (۴/ ۲۳۵) کتاب الذبائح، و گفته: اسناد این حدیث صحیح است اما شیخین (بخاری و مسلم) آن را روایت نکردهاند. [۳٩۶] به تهذیب سنن ابی داود، تألیف ابن قیم، (۴/٩۲-٩۳) و الإعتبار، ص (۱۵٩) مراجعه شود. [۳٩٧] رواه احمد فی مسنده، (۲/۵۰) و رواه ابوداود فی سننه، (۴/۳۱۴)، کتاب اللباس، حدیث شماره (۴۰۳۱) قال المنذری فی تهذیب سنن ابی داود، (۶/۲۵) فی اسناده عبدالرحمن بن ثابت بن ثوبان و هو ضعیف شیخ الإسلام در کتاب اقتضاء الصراط المستقیم، (۱/۲۳۶) میگوید این سند خوب است، و سیوطی در الجامع الصغیر حدیث شماره: ۸۵٩۳ اشاره کرده که اسناد این حدیث حسن است، و علامه البانی میگوید صحیح است. به ارواء الغلیل، (۸/۴٩) و حدیث شماره (۲۳۸۴) مراجعه شود [۳٩۸] به کتاب الإنصاف للمرداودی، (۴/۱۱۴) مراجعه شود. [۳٩٩] به فتاوی و رسائل شیخ محمدبن ابراهیم آل شیخ (۶/ ۱۶۵-۱۶۶) مراجعه شود.