سالگردها و مناسبت های ناروا

فهرست کتاب

هشتم: افطار برای مسافر در ماه رمضان

هشتم: افطار برای مسافر در ماه رمضان

۴۸- ابن عباس س می‌گوید: «أن رسولالله جخرج إلي مكة في رمضان فصام حتي بلغ الكديد أفطر، فأفطر الناس» متفق علیه [۵٩۸]. «پیامبر جدر ماه رمضان بسوی مکه رفت، روزه گرفت تا به کدید رسید کدید مکانی است در سرزمین حجاز، یوم الکدید میان عرب‌ها مشهور بود، جایی است که ۴۲ میل از مکه فاصله دارد) آنجا افطار کرد، مردم هم با او افطار کردند».

۴٩- عن ابی‌الدرداء س قال: «خرجنا مع النبي جفي بعض أسفاره في يوم حار، حتى يضع الرجل يده على رأسه من شدة الـحر، وما فينا صائم إلا ما كان من النبي جوابن رواحة» متفق علیه [۵٩٩]. «ابودرداء می‌گوید با پیامبر جدر شدت گرما در بعضی از سفرها با او همراهی می‌کردیم، به حدی گرم بود که انسان از شدت گرما دست روی سرش می‌گذاشت، که به جز پیامبر جو ابن رواحه هیچ کسی از ما روزه نبود».

۵۰- عن‌ انس‌بن مالک س قال: «كنا نسافر مع النبي جفلم يعب الصائم على الـمفطر، ولاالـمفطر على الصائم» متفق علیه [۶۰۰]. «انس‌بن مالک می‌گوید: با پیامبر جمسافرت می‌کردیم، کسی که روزه بود از کسی که روزه نبود عیب و ایراد نمی‌گرفت، و کسی که افطار هم می‌کرد از روزه‌دار ایراد نمی‌‌گرفت».

با اینکه احادیث صحیح و درست زیادی در مورد فضل و بزرگی ماه رمضان آمده‌اند، بعضی از احادیث موضوع و نادرست هم در فضل این ماه وارد شده‌اند که در آن‌ها ‌مبالغه و افراط واضحی دیده می‌‌شود، این احادیث زیاد هستند از جمله:

حدیث: «لاتقولوا رمضان فإن رمضان إسم من أسماء الله تعالد، ولكن قولوا شهر رمضان» [۶۰۱]. «نگویید رمضان، چون رمضان نام و اسمی از اسم‌های خداوند است، بلکه بگویید ماه رمضان».

حدیث: «إذا كان أول ليلة من شهر رمضان نادي الجليل رضوان خازن الجنة فيقول: لبيك وسعديك ... وفيه أمره بفتح الجنة وأمر مالك بتغليق النار» [۶۰۲]. «اولین شب ماه رمضان خداوند شکوهمند، رضوان را که خازن و مسئول بهشت است صدا می‌زند و او هم می‌گوید: لبیک و سعدیک یعنی آمادۀ اجرای فرمان هستم) ـ و در ادامۀ حدیث آمده است که خداوند دستور داده است که درهای بهشت باز شوند و به مالک مسئول جهنم دستور داده می‌شود که درهای جهنم بسته شوند».

حدیث دیگر موضوع: «لو علم العباد ما في رمضان لتمنّت أمتي أن يكون رمضان السنة كلها» [۶۰۳]. «اگر بندگان می‌دانستند در ماه رمضان چه خیر و برکت‌هایی وجود دارد امت من آرزو می‌کردند تمام سال رمضان باشد».

حديث: «إذا كان اول ليلة من شهر رمضان نظر الله إلى خلقه الصيام، وإذا نظر الله إلى عبد لم يعذبه ...» [۶۰۴]. «در اولین شب ماه رمضان خداوند به خاطر روزه به مخلوقات نظر لطف و مهربانی دارد و هر زمان خداوند به عبد لطف داشته باشد او را عذاب نمی‌دهد ...».

حدیث: «إن الله تبارك وتعالي ليس بتارك أحداً من الـمسلمين صبيحة أول يوم من شهر رمضان إلا غفر له» [۶۰۵]. «خداوند در صبح اولین روز ماه رمضان هیچ یک از مسلمانان را ترک نمی‌کند مگر اینکه گناهانش را می‌بخشد».

حدیث: «إن الله تبارك و تعالي في كل ليلة من رمضان عند الإفطار ألف ألف عتيق من النار» [۶۰۶]. «خداوند در هر شبی از ماه رمضان هنگام افطار هزارها نفر را از آتش جهنم آزاد می‌نماید».

حدیث: «لو أذن الله لأهل السموات والأرض أن يتكلموا لبشروا صوام شهر رمضان بالجنة» [۶۰٧]. «اگر خداوند به اهل آسمان‌ها و زمین اجازه می‌داد که سخن بگویند و خبر دهند، به کسانی که روزۀ ماه رمضان می‌گرفتند مژدۀ بهشت می‌دادند».

حدیث: «إذا سلمت الجمعة سلمت الأيام، وإذا سلم رمضان سلمت السنة» [۶۰۸]. «اگر روز جمعه درست باشد تمام روزها درست خواهند بود، و اگر ماه رمضان صحیح و درست باشد تمام سال خوب و درست خواهد بود».

حدیث: «من أفطر يوماً من رمضان فليهد بدنة، فإن لم يجد فليطعم ثلاثين صاعاً من تمر للمساكين» [۶۰٩]. «هر کس یک روزه را از ماه رمضان نگیرد شتری را فدیه دهد، اگر توان نداشت سی صاع از خرما را به مساکین و فقرا بدهد».

حدیث: «من أفطر يوماً من رمضان من غير رخصة ولاعذر له، كان عليه أن يصوم ثلاثين يوماً ومن أفطر يومين كان عليه ستون، ومن أفطر ثلاثاً كان عليه تسعون يوماً» [۶۱۰]. «هر کس یک روز از ماه رمضان را روزه نگیرد بدون رخصت و بدون عذر، بر او واجب است سی روز روزه بگیرد، اگر دو روز را افطار کند باید شصت روز و اگر سه روزه روزه نگیرد باید نود روز روزه بگیرد».

حدیث: «رجب شهر الله، وشعبان شهري ورمضان شهر أمتي ...» [۶۱۱]. «ماه رجب ماه خدا، شعبان ماه من و رمضان ماه امت من است ....».

حدیث: «من صلي في آخر جمعة من رمضان الخمس الصلوات الـمفروضة في اليوم والليلة، قضت عنه ما أخل به من صلاة سنته» [۶۱۲]. «هر کس در آخرین جمعۀ ماه رمضان در شب و روز نمازهای پنجگانۀ واجب را بخواند، آنچه از نمازهایی که در طول سال انجام نداده و یا اشکالی داشته باشند جای آن‌ها ‌را می‌گیرند و قضای آن‌ها ‌می‌شوند».

و سایر احادیث باطل و نادرست، والله اعلم.

[۵٩۸] رواه البخاری فی صحیحه المطبوع مع فتح الباری، (۴/۱۸۰)، حدیث شماره (۱٩۴۴) و رواه مسلم فی صحیحه، (۲/٧۸۴)، کتاب الصیام، حدیث شماره (۱۱۱۳)، و در روایت مسلم آمده: «وکان صحابة رسول الله جیتبعون الأحدث فالأحدث من أمره». [۵٩٩] رواه البخاری فی صحیحه المطبوع مع فتح الباری، (۴/۱۸۲)، حدیث شماره (۱٩۴۵) و مسلم فی صحیحه، کتاب الصیام، حدیث شماره (۱۱۲۲). [۶۰۰] رواه البخاری فی صحیحه المطبوع مع فتح الباری، (۴/۱۸۶)، حدیث شماره (۱٩۴٧) و مسلم فی صحیحه، کتاب الصیام، حدیث شماره (۱۱۱۸). [۶۰۱] موضوع است: ابن جوزی در موضوعات، (۲/۱۸٧) آن را آورده است، سیوطی در اللآلی، (۲۲/٩٧)، الشوکانی فی الفوائد المجموعة، ص (۸٧)، حدیث شماره (۲۵۱) آن را موضوع دانسته‌اند. [۶۰۲] موضوع دانسته‌اند: ابن جوزی در الموضوعات، (۲/۱۸٧) و سیوطی در اللآلی، (۲۲/٩۸-٩٩) و شوکانی در الفوائد المجموعة، ص (۸٧)، حدیث (۲۵۳) آن را موضوع دانسته‌اند. [۶۰۳ ]- موضوع است: ابن جوزی در الموضوعات، (۲/۱۸۸-۱۸٩) سیوطی در اللآلئ، (٩٩-۲۲/۱۰۰)، شوکانی در الفوائد، ص (۸۸)، حدیث (۲۵۴) آن را موضوع دانسته‌اند. [۶۰۴] موضوع است: ابن جوزی در الموضات، (۱۸٩-۲/۱٩۰) وسیوطی در اللآلی، (۲/۱۰۰) آن را موضوع دانسته‌اند. [۶۰۵] موضوع است: ابن جوزی در الموضوعات، (۲/۱٩۰) و سیوطی در اللآلی، (۲/۱۰۱) و شوکانی در الفوائد المجموعه، حدیث (۲۵۶) آن را موضوع دانسته‌اند. [۶۰۶] موضوع است: ابن جوزی در الموضوعات، (۲/۱٩۱) و سیوطی در اللآلی، (۲/۱۰۱) و شوکانی در الفوائد المجموعه، حدیث شماره (۲۵٧) آن را موضوع دانسته‌اند. [۶۰٧] موضوع است: ابن جوزی در الموضوعات، (۲/۱٩۲) و سیوطی در اللآلی، (۲/۱۰۳) و شوکانی در الفوائد المجموعه، حدیث شماره: (۲۵۸) آن را موضوع دانسته‌اند. [۶۰۸] موضوع است: ابن جوزی در الموضوعات، (۲/۱٩۶) و سیوطی در اللآلی، (۲/۱۰۶) و شوکانی در الفوائد المجموعه، حدیث شماره: (۲٧۵) آن را موضوع دانسته‌اند. [۶۰٩] موضوع است: ابن جوزی فی الموضوعات، (۲/۱٩۲) سیوطی در اللآلی، (۲/۱۰۳) و شوکانی فی الفوائد، ص (٩۰)، حدیث (۲۵۸) آن را موضوع دانسته‌اند. [۶۱۰] موضوع است: ابن جوزی فی الموضوعات، (۲/۱٩۶) سیوطی در اللآلی، (۲/۱۰۶) و شوکانی در الفوائد، ص (٩۵)حدیث (۲٧۶) آن را موضوع دانسته‌اند. [۶۱۱] موضوع است: ابن جوزی فی الموضوعات، (۲/۲۰۵) و الصغانی فی الموضوعات، ص (۶۱)، حدیث (۱۲٩) آن را موضوع دانسته‌اند. [۶۱۲] موضوع است: الشوکانی فی الفوائد المجموعة، ص (۵۴)، حدیث (٧۵) آن را موضوع دانسته است.