بازنگری در معانی قرآن

فهرست کتاب

﴿لَّا تَجۡعَلُواْ دُعَآءَ ٱلرَّسُولِ بَيۡنَكُمۡ كَدُعَآءِ بَعۡضِكُم بَعۡضٗا[النور: ۶۳]. دعوت پیامبرص

﴿لَّا تَجۡعَلُواْ دُعَآءَ ٱلرَّسُولِ بَيۡنَكُمۡ كَدُعَآءِ بَعۡضِكُم بَعۡضٗا[النور: ۶۳]. دعوت پیامبرص

بخش مزبور از آیۀ ۶۳ سورۀ شریفۀ نور را برخی از مترجمان قرآن، چنین ترجمه نموده‌اند: «آن چنان که یکدیگر را صدا می‌زنید، پیامبر را صدا مزنید [۲۸۷]». مترجمی دیگر می‌نویسد: «پیامبر را میان خویش چنان فرا نخوانید که یکدیگر را فرا می‌خوانید [۲۸۸]». سوّمین نوشته است: «وقتی که پیامبر را صدا می‌زنید اینطور خودمانی نباشید که گویی یکی از افراد خودتان را صدا می‌زنید [۲۸۹]». چهارمین مترجم مرقوم داشته: «خطاب کردن پیغمبر را میان خودتان مانند خطاب کردن همدیگر نکنید [۲۹۰]». پنجمین مترجم می‌نویسد: «صدا کردن پیامبر را در میان خود، مانند صدا کردن یکدیگر قرار ندهید [۲۹۱]». ششمین مترجم نوشته است: «خطاب کردن پیامبر را در میان خود، مانند خطاب کردن بعضی از خودتان به بعضی(دیگر) قرار مدهید [۲۹۲]»...

همۀ این ترجمه‌ها بدون این‌که سیاق آیه را رعایت کنند، تحت تأثیر روایتی قرار گرفته‌اند که می‌گوید معنای آیۀ شریفه آنست که در وقت خطاب به پیامبر ص: یا محمّد و یا أبا القاسم مگویید بلکه یا نَبِیَّ الله ویا رَسولَ اللهبگویید و پیامبر صرا با احترام صدا کنید. چنان‌که طبری این معنا را از مجاهد و قَتاده نقل کرده [۲۹۳](و خود آن را نمی‌پذیرد!) و امامیّه نیز به روایت ضعیفی آن را از أبوجعفر باقر ÷گراش نموده‌اند [۲۹۴].

اگر این مترجمان محترم به قبل و بعد آیۀ شریفه اندک توجّهی می‌کردند، در می‌یافتند که مقصود از ﴿لَّا تَجۡعَلُواْ دُعَآءَ ٱلرَّسُولِنهی از گفتن یا محمّد و یا أباالقاسم نیست بلکه موضوع برسر دعوت پیامبر است هنگامی‌که مؤمنان را برای أمر مهم و جامعی (چون جهاد و غیره) فرا می‌خواند چنان‌که پیش‌ از آیۀ مزبور می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَإِذَا كَانُواْ مَعَهُۥ عَلَىٰٓ أَمۡرٖ جَامِعٖ لَّمۡ يَذۡهَبُواْ حَتَّىٰ يَسۡتَ‍ٔۡذِنُوهُ[النور: ۶۲]. «جُز این نیست که مؤمنان، آنانند که به خدا و رسولش ایمان آورده‌اند و هنگامی که برای کاری عمومی با پیامبر همراهند، از جمع نروند تا از وی اجازت خواهند...». در پی همین سخن است که می‌فرماید: ﴿لَّا تَجۡعَلُواْ دُعَآءَ ٱلرَّسُولِ بَيۡنَكُمۡ كَدُعَآءِ بَعۡضِكُم بَعۡضٗایعنی دعوت پیامبر صرا میان خودتان همچون دعوت همدیگر نشمرید (که می‌توانید آن را بپذیرید یا ردّ کنید یا از مجلس آنان بدون اجازه بیرون روید). آنگاه در ذیل همین بخش می‌فرماید: ﴿قَدۡ يَعۡلَمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنكُمۡ لِوَاذٗا[النور: ۶۳]. یعنی: خدا از میان شما آنان را که پناه به دیگران برده (مخفی می‌شوند و) آهسته آهسته بیرون می‌روند، به ‌خوبی می‌شناسد!.

چنان‌که ملاحظه می‌کنیم سخن از فرا خوانی پیامبر صو ترک نکردن مجلسِ اوست نه سفارش به این‌که «یا رسولَ‌الله» را جایگزین «یا مُحمّد» کنید! هر چند این سفارش در حدّ خود، محترم است ولی به ‌هیچ ‌وجه از مدلول آیۀ کریمه بر نمی‌آید. در عین ‌حال جا دارد که گفته شود چند تن از مترجمان و مفسّران ارجمند به‌ معنای صحیح آیۀ شریفه توجّه داشته‌اند و در رأس آنان از عبدالله بن عبّاس باید نام برد چنان‌که طبری در تفسیر گرانمایه‌اش، قول وی را گزارش نموده است [۲۹۵]. أبی‌السّعود نیز تفسیر نامناسبی را که آوردیم نقل کرده و می‌نویسد: «فَلا يناسِبُ الـمَقامَ» [۲۹۶](این تفسیر، مناسب با مقام آیه نیست). ابن جزیّ هم در «التّسهیلُ لِعُلُومِ التَّنزیلِ» معنای صحیح آیه را می‌آورد و می‌نویسد: «يقَوِّي هذَا القَولَ مُناسَبَتُهُ لـمَـا قَبلَهُ» [۲۹۷](این ‌قول را مناسبتش با پیش‌ از خود، تقویت می‌کند). در تفسیر «المیزان» نیز مفسّر محترم، قول صحیح را نقل کرده و می‌نویسد: «هذا أنسَبُ لِسِياقِ الآيةِ السّابِقَةِ» [۲۹۸]«این قول، به ‌دلیل سیاق آیۀ پیشین، از همۀ آراء مناسب‌تر است». و در بخش روایی از تفسیر المیزان نیز، روایت امام باقر ÷را گزارش می‌نماید و سپس می‌نویسد: «قَد تَقَدَّمَ أنَّ ذَيلَ الآيةِ لا يلائِمُ هذَا الـمَعني» [۲۹۹]«پیش از این گذشت که دنبالۀ آیۀ شریفه، با این معنا سازگاری ندارد». پیدا است که روایت مزبور را به‌ لحاظ عدم ملایمت با سیاق قرآن، قابل اعتماد نمی‌شمرد.

***

[۲۸۷] به ترجمۀ قرآن، اثر آقای عبدالمحمّد آیتی بنگرید. [۲۸۸] به ترجمۀ قرآن، اثر آقای علی موسوی گرمارودی نگاه کنید. [۲۸۹] به ترجمۀ قرآن، اثر خانم طاهرۀ صفّارزاده بنگرید. [۲۹۰] به ترجمۀ قرآن، اثر آقای ابوالقاسم پاینده نگاه کنید. [۲۹۱] به ترجمۀ قرآن، اثر آقای ناصر مکارم شیرازی بنگرید. [۲۹۲] به ترجمۀ قرآن، اثر آقای محمّدمهدی فولادوند نگاه کنید. [۲۹۳] به تفسیر طبری، ج۱۷، ص ۳۸۹ بنگرید. [۲۹۴] به تفسیر صافی، ج۲، ص۱۸۴ نگاه کنید. [۲۹۵] به تفسیر طبری، ج۱۷، ص۳۸۹ نگاه کنید. [۲۹۶] به تفسیر أبی‌السّعود(در حاشیۀ تفسیر فخررازی) ج۷، ص۴ بنگرید. [۲۹۷] به تفسیر ابن جزیّ کلبی، ج۳، ص۱۳۶ نگاه کنید. [۲۹۸] به تفسیر المیزان، ج۱۵، ص ۱۸۲ بنگرید. [۲۹۹] به تفسیر المیزان، ج۱۵، ص ۱۸۵ نگاه کنید.