﴿سَنُرِيهِمۡ ءَايَٰتِنَا فِي ٱلۡأٓفَاقِ وَفِيٓ أَنفُسِهِمۡ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمۡ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّۗ أَوَ لَمۡ يَكۡفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُۥ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ٥٣﴾[فصلت: ۵۳]. ارائۀ آیات در آفاق و أنفس
در بارۀ این امر که: «خدای تعالی آیات خویش را به کسانی در آفاق و در وجود آنها نشان خواهد داد تا حقّ برایشان روشن گردد» مفسّران قرآن سخنان گوناگونی گفتهاند. امّا در این موضوع اتّفاق نظر دارند که گروه مورد اشاره در آیۀ شریفه «کافران» هستند زیرا ضمیر جمع در ﴿سَنُرِيهِمۡ﴾به آنها باز میگردد که در آیۀ پیشین ذکرشان رفته و دربارۀ آنان فرموده است: ﴿قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِن كَانَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ ثُمَّ كَفَرۡتُم بِهِۦ مَنۡ أَضَلُّ مِمَّنۡ هُوَ فِي شِقَاقِۢ بَعِيدٖ٥٢﴾[فصلت: ۵۲]. یعنی: «بگو مرا خبر دهید که اگر قرآن از نزد خدا باشد سپس شما بدان کفر ورزید، چه کسی گمراهتراست از آن کس که در اختلافی ژرف با حقّ بهسر میبرد؟». امّا آیات آفاق و انفس که به کافران ارائه خواهد شد چیست؟ و این کار در چه زمانی رخ خواهد داد؟ و روشن شدن حق برای کفّار درکدام مسئله است؟ سخن اهل تفسیر در این مسائل، به اختلاف آمده و هر دسته نظر و رأی ویژهای را به میان آوردهاند.
شیخ طبرسی در تفسیر «مجمعالبیان» از عطاء و ابن زید نقل کرده که آندو گفتهاند: «أنَّ الـمعني سَنُريهِم حُجَجَنا وَدَلائِلَنا عَلَى التَّوحيدِ فِي آفاقِ العالـمِ وَأقطارِ السَّمـاءِ وَالأرضِ... حَتّي يتَبَينَ لـهُم أي يظهَرَ لـهُم أنَّهُ الـحَقُّ أي أنَّ اللهَ الـحَقُّ» [۳۶۲]«معنای آیه اینستکه: ما حجّتها و دلائل خود را در آفاق جهان و اقطار آسمان و زمین و در نفوس آنان بدانها نشان خواهیم داد تا برایشان آشکار شود که خدا حقّ است». این قول، چندان موجّه نیست زیرا وعدۀ مزبور به ظاهر در آینده ایفاء خواهد شد چنانکه فعل مستقبل (سَنُریهِم) بر آن دلالت دارد ولی پیش از نزول این سورۀ شریفه، آیات گوناگون و روشنی دربارۀ توحید آمده و یگانگی خدا برای کافران در آن روزگار به اثبات رسیده بود [۳۶۳]. به علاوه ضمیر مفرد در (أنَّهُ الحَقّ) به قرآن مجید بازمیگردد، نه به یکتایی خداوند چنانکه در آیۀ پیشین بحث از قرآن به میان آمده و فرموده است: ﴿قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِن كَانَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ ثُمَّ كَفَرۡتُم بِهِ﴾[فصلت: ۵۲]. ممکن است گفته شود که: ارائۀ آیات در آفاق و انفس مربوط به کافران آینده است که با اکتشافات علمی تازه روبرو خواهند شد و حقّانیّت قرآن مجید بر آنها روشن میگردد. پاسخ اینست که: ضمیر جمع در «سَنُرِیهِم» شامل کفّار عصر نبوی صنیز میشود و لازماست در آینده، آنان نیز شاهد آیات مزبور باشند. پس باید اندیشید زمانی که کفّار معاصر با رسول خدا صو نیز کافرانِ دورانهای آینده، شاهد آن آیات خدایی خواهند شد، چه زمانی است؟ آیا این امر در دنیا پیش میآید یا در قیامت؟).
قول دیگر، سخنی است که از حسن بصری و مجاهد و سُدّی نقل کردهاند. بنابه گزارش ابوجعفر طبری، سُدّی گفته است: «يقُولُ ما نَفتَحُ لَك يا مُحمَّدُ مِنَ الآفاقِ وَفي أنفُسِهِم في أهلِ مكةَ، نَفتَحُ لَك مَكةَ» [۳۶۴]«میفرماید: ای محمّد ما برای تو آفاق را فتح میکنیم و مقصود از فِی أنفُسِهِم، اهل مکّه هستند که میفرماید ما آن شهر را نیز برایت میگشاییم». بنابر این رأی، مراد از آفاق، سر زمینهایی است که مسلمانان بر آنها دست یافتند ولی واژۀ مزبور که جمع «اُفُق» باشد در قرآن کریم به معنای «سر زمین» نیامده بلکه به نواحی آسمان اشاره دارد چنانکه میفرماید: ﴿وَلَقَدۡ رَءَاهُ بِٱلۡأُفُقِ ٱلۡمُبِينِ٢٣﴾[التكوير: ۲۳]. و نیز فرموده: ﴿وَهُوَ بِٱلۡأُفُقِ ٱلۡأَعۡلَىٰ٧﴾[النجم: ۷]. باوجود این، اَعلام مفسّران از سُنّی و شیعی همین قول را پسندیده و برگزیدهاند. به عنوان نمونه زمخشری (مفسّر بزرگ سُنّی) در تفسیر کشّاف مینویسد: «يعني ما يسَّرَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ لِرَسولِهِ صوَلِلخُلَفاءِ مِن بَعدِهِ ونُصّار دينِهِ في آفاقِ الدُّنيا وبِلادِ الـمَشرِقِ وَالـمَغرِبِ عُمُوماً وَفِي باحَةِ العَرَبِ خُصوصاً مِنَ الفُتُوح» [۳۶۵]. «مقصود فتوحاتی است که خدای ﻷبرای پیامبرش و خلفای پس از او و یاری کنندگان آئینش از آفاق دنیا و شهرهای خاور و باختر عموماً میسّر ساخته و خصوصاً فتحهایی که در سر زمین عرب رُخ داده است».
و نیز از مفسّران نامدار شیعی، صاحب تفسیر «المیزان» در توضیح آیۀ شریفه چنین مرقوم داشته است: «الآياتُ الَّتي شَأنُها إثباتُ حَقيقَةِ القُرآنِ هِي الـحَوادِثُ وَالـمَواعيدُ الَّتي أخبَرَ القُرآنُ انها سَتَقِعُ كإخبارِهِ بِأنَّ اللهَ سَينصُرُ نَبِيهُ صوَالـمُؤمِنينَ وَيمَكنُ لـهُم فِي الأرضِ وَيظهِرُ دينَهُم عَلَي الدِّينِ كلِّهِ وَينتَقِمُ مِن مُشرِكي قُرَيش» [۳۶۶]. «نشانههاییکه در مقام اثبات حقّانیّت قرآنند، همان رویدادهای موعودی به شمارمیروند که قرآن خبر داده است در آینده رخ خواهند داد مانند خبر دادن از اینکه خداوند پیامبرشصو مؤمنان را یاری خواهد کرد و در زمین بدانها قدرت میبخشد و آئین ایشان را بر همۀ ادیان پیروز خواهد کرد و از مشرکان قریش انتقام میگیرد».
هر چند ذکر فتوحات مزبور در قرآن کریم رفته است ولی شاهد و دلیلی نداریم تا نشان دهد که آیۀ مورد بحث بر فتوحات مسلمین دلالت دارد و مقصود از «آفاق» سر زمینهای مفتوحه و مراد از «انفس» فتح مکّه است بلکه ظاهر آیۀ شریفه، خلاف آن را نشان میدهـد زیرا «مجازگویی» بدون قرینه، برخلاف اصل است.
قول دیگری نیز در تفسیر آیۀ مزبور آمده که موافق با رأی ارباب تصوّف است و گویند که: آیۀ شریفه، به شهود اهل حقّ در آفاق و انفس اشارت دارد چنانکه در تفسیر منسوب به نعمت الله ولیِّ کرمانی ملاحظه میکنیم که مرقوم داشته است: «سَنُريهِم هذِهِ الـحَقائِقَ في الآياتِ وفي أنفُسِهِم حَتّى يتَبَينَ لـهُم انها هِي الـحَقُّ بِعَينِهِ... لاحَ الـحَقُّ مِنَ الـحقِّ لِأهلِ الـحَقِّ» [۳۶۷]. «این حقایق را در آیات و در نفوس ایشان به آنها نشان خواهیم داد تا برایشان روشن گردد که آنها عین حقّند... حق از سوی حق، برای اهل حق آشکار میشود». این معنا نیز با دلالت آیۀ کریمه منطبق نیست زیرا چنانکه مفسّر، ادّعا مینماید حق از سوی حق برای اهل حق روشن میشود، نه برای کافران! و مفسّران قرآن، اجماع دارند که در این آیۀ شریفه، ضمیر «سَنُریهِم» به کسانی که کفر ورزیدهاند بازمیگردد.
برای دست یافتن به تفسیر صحیح آیۀ مورد بحث لازمست مانند همیشه به خود قرآن کریم باز گردیم و علاوه بر دقّت در سیاق و قرائن هر آیه، گفتار مشابه آن را در قرآن جستجو کنیم و از مقایسۀ آنها به معنا و مقصود آیۀ شریفه پی بریم. آنچه در قرآن مجید به آیۀ ۵۳ از سورۀ فُصِّلَت شباهت دارد، سخن پایانیِ خداوند درسورۀ کریمۀ نمل است (چنانکه آیۀ موردبحث، نیز در خاتمۀ مباحثِ سورۀ فصّلت میآید). در آیۀ ۹۳ از سورۀ نمل میخوانیم:
﴿سَيُرِيكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ فَتَعۡرِفُونَهَاۚ وَمَا رَبُّكَ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ﴾[النمل: ۹۳]. یعنی: «(خدا) آیات خود را به شما نشان خواهد داد پس آنها را خواهید شناخت و خداوندت از آنچه میکنید بیخبر نیست». این آیۀ کریمه از چند جهت، با آنچه در سورۀ فصّلت آمده، شباهت و هماهنگی دارد. اوّلاً هر دو آیه از ارائۀ آیات خدا به کسانی در آینده سخن میگویند (سَنُرِيهِم آياتِنا ـ سَيرِيكم آياتِهِ). ثانیاً هر دو آیه از شناخت و روشن شدن ضروری حقّ برای آنان حکایت مینمایند «حَتّى يتَبَينَ لـهُم أنَّهُ الـحَقُّ ـ فَتَعرِفُونَها». ثالثاً هردو آیه در معرّفی آن گروه ضمیر جمع را به کار بردهاند (سَنُرِيهِم ـ سَيرِيكم) در حالی که از قرائن دانسته میشود گروه مزبور همان مخالفان قرآنند نه مؤمنان! «ثُمَّ كفَرتُم ـ وَما ربُّك بِغافِلٍ عَمـا تَعمَلون» [۳۶۸].
اینک باید دانست مفسّران قرآن گویند که سخن تهدیدآمیز سورۀ نمل، از آیاتی حکایت مینمایدکه بههنگام فرارسیدن قیامت در آفاق و در نفوس آدمیان بهظهور خواهند پیوست [۳۶۹](همچون رویدادهای سهمناکی که در آسمانها رخ میدهند و در پی آنها، نفوس کافران زنده شده محاسبه و تعذیب خواهند گشت). آنجا است که به قول قرآن مجید، کافران خواهند گفت: ﴿هَٰذَا مَا وَعَدَ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَصَدَقَ ٱلۡمُرۡسَلُونَ٥٢﴾[يس: ۵۲]. «اینست آنچه خدای رحمن (در کتابش) وعده داد و پیامبران راست گفتند.» بنابر این، میتوان آیۀ شریفۀ سَنُريهِم آياتِنا... را نیز بر همین معنی حمل کرد و آن را مربوط به آیاتی دانست که در صحنههای قیامت به ظهور میرسند و پیشگوییهای قرآن را بر عموم کافران (چه آنهایی که در عصر پیامبر اسلام صمیزیستند و چه کفّار دورانهای بعد) اثبات و روشن خواهند کرد. پس زمان موعودِ نشان دادن آیات مزبور، تنها به هنگام فرا رسیدن قیامت است. قرینهای که بر استحکام این تفسیر میافزاید آنست که پس از آیۀ مورد بحث، بلافاصله از تردید کافران نسبت به ملاقات خداوند در قیامت سخن گفته شده است (بدون آنکه ضمائر آیۀ پیشین تغییر کنند) چنانکه میفرماید: ﴿أَلَآ إِنَّهُمۡ فِي مِرۡيَةٖ مِّن لِّقَآءِ رَبِّهِمۡۗ أَلَآ إِنَّهُۥ بِكُلِّ شَيۡءٖ مُّحِيطُۢ٥٤﴾[فصلت: ۵۴]. «آگاه باش که ایشان از ملاقات خداوند خویش در تردیدند، آگاه باش که او بر همه چیز احاطه دارد» [۳۷۰]. شاهد دیگری از قرآن کریم که معنای مزبور را روشنتر مینماید، آیۀ ۳۷ سورۀ انبیاء و آیات پساز آن است که میفرماید: ﴿خُلِقَ ٱلۡإِنسَٰنُ مِنۡ عَجَلٖۚ سَأُوْرِيكُمۡ ءَايَٰتِي فَلَا تَسۡتَعۡجِلُونِ٣٧ وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ٣٨﴾[الأنبياء: ۳۷-۳۸]. .آدمی از شتاب آفریده شده [۳۷۱]به زودی آیات خود را به شما نشان خواهم داد پس (آنها را) از من با شتاب مخواهید. و گویند که این وعده ـ اگر راستگویید ـ کی خواهد رسید؟.... آنگاه صحنۀ آخرت و عذاب کافران را بیان میفرماید و نشان میدهد که آیات مزبور مربوط به جهان بازپسین است.
***
[۳۶۲] تفسیر مجمع البیان، جزء ۲۴، ص ۳۳. [۳۶۳] سورۀ فُصِّلَت لاأقل پس از پنجاه و چند سورۀ قرآن نازل شده است (به کتاب الفهرست اثر محمّد بن اسحاق ندیم، فنّ سوّم از مقالۀ اوّل و نیز کتاب مقدّمتان فی علوم القرآن ص ۱۱ و۱۵ بنگرید). [۳۶۴] تفسیر طبری، ج۲۰، ص ۴۶۲. [۳۶۵] تفسیر کشّاف، ج۴، ص۲۰۶. [۳۶۶] تفسیر المیزان، ج۱۷، ص ۴۳۰. [۳۶۷] مجموعۀ رسائل شاه نعمت الله ولی، بخش تفسیر قرآن، ص۱۰۲ و ۱۰۳. [۳۶۸] به لحن تهدیدآمیز آیۀ شریفه توجّه شود. [۳۶۹] در کشّاف مینویسد: «ذلك حينَ لا تنفعهم الـمعرفة يعني في الآخرة» (ج۳، ص۳۸۰). دیگر مفسّران نیز شبیه این قول را آوردهاند. [۳۷۰] به شباهت هردو سوره در پایان آیات، نیز توجّه شود ﴿أَلَآ إِنَّهُۥ بِكُلِّ شَيۡءٖ مُّحِيطُۢ﴾[فصلت: ۵۴]] ﴿وَمَا رَبُّكَ بِغَٰفِلٍ عَمَّا يَعۡمَلُونَ﴾[الأنعام: ۱۳۲]. [۳۷۱] این تعبیر، برای مبالغه در وصف شتاب ورزیدن آدمی آمده است.