بازنگری در معانی قرآن

فهرست کتاب

﴿إِنَّهُۥ لَقُرۡءَانٞ كَرِيمٞ٧٧ فِي كِتَٰبٖ مَّكۡنُونٖ٧٨ لَّا يَمَسُّهُۥٓ إِلَّا ٱلۡمُطَهَّرُونَ٧٩[الواقعة: ۷۷-۷۹]. قرآن کریم و فرشتگان پاک!

﴿إِنَّهُۥ لَقُرۡءَانٞ كَرِيمٞ٧٧ فِي كِتَٰبٖ مَّكۡنُونٖ٧٨ لَّا يَمَسُّهُۥٓ إِلَّا ٱلۡمُطَهَّرُونَ٧٩[الواقعة: ۷۷-۷۹]. قرآن کریم و فرشتگان پاک!

از نکات قابل توجّه در این آیات شریفه آنست که گروهی از فقهاء از آیات مزبور چنین برداشت نموده‌اند که بدون طهارت شرعی (یعنی داشتن غسل یا وضوء و یا تیمّم) نباید مصحف شریف را مس کرد! البتّه این رأی با «علم فقه» پیوند دارد و لازمست که ادلّۀ فقهی را دربارۀ آن بررسی نمود ولی از حیث تفسیر قرآن، چنین حکمی از آیات کریمه بر نمی‌آید و برخی از مترجمان قرآن که آیات فوق را به ‌صورتی بر گردانده‌اند تا حکم شرعی مزبور از آن به‌ دست آید، متأسّفانه دچار اشتباه شده‌اند. به ‌عنوان نمونه، یکی از ایشان مرقوم داشته است: «هرآینه این قرآنی است گرامی‌قدر. در کتابی مکنون. که جُز پاکان دست برآن نزنند [۴۳۸]» دیگری نوشته است: «این(پیام) قطعاً قرآنی است ارجمند. در کتابی نهفته. که جز پاک ‌شدگان دست بر آن نزنند [۴۳۹]». سوّمی مرقوم نموده: «... جز پاکان حق ندارند به آن دست بزنند [۴۴۰]»! این ترجمه‌ها دقیق نیست زیرا مترجمان محترم، «فعل نفی» را به ‌صورت «فعل نهی» برگردانده‌اند. یعنی لا یَمَسُّهُ (دست بر آن نمی‌زنند) را به ‌شکل لا یَمسَسهُ (دست بر آن نزنند) ترجمه نموده‌اند که خطای آشکاری است. امّا مفسّران و فقهائی که فرموده‌اند: جایز است فعل نفی یا جملۀ خبری را در اینجا بر معنای نهی حمل کنیم و حکم مزبور را از آن استخراج نماییم! قول‌شان استوار نیست زیرا اوّلاً: این جواز، موکول به وجود قرینۀ صارفه در کلام است ولی در اینجا قرینه‌ای وجود ندارد تا بتوان از ظاهر آیۀ کریمه عدول کرد. ثانیاً: ضمیر مفرد در «لا یَمَسُّهُ» بنا بر قاعدۀ الأقرَبُ یَمنَعُ الأبعَد به «کتاب مکنون» باز می‌گردد، نه به قرآن کریم. یعنی جُز پاکان، کسی به آن کتاب نهفته راه ندارد و آن را مس نمی‌کند. ثالثاً: «مُطَهَّرُون» کسانی هستند که ذاتاً پاکند امّا اشخاصی که غسل می‌کنند یا وضوء می‌گیرند (یعنی تطهیر می‌کنند) در حقیقت آنان را باید «مُتَطَهَّرُون» نامید. به ‌همین مناسبت از زنان بهشتی در قرآن کریم به‌ صورت «أزواجٌ مُطَهَّرَة» یاد شده ولی از عمل زنانی‌که پس ‌از عادات ماهانه خود را پاک می‌سازند به: فَإذا تَطَهَّرنَتعبیر فرموده است از همین رو در تفسیر جامع البیان اثر طبری گزارش شده که عمدۀ مفسّران سلف چون: ابن عبّاس و سعید بن جُبَیر و عکرمه و مجاهد و أبی‌العالیه و جابر بن زید بر این قول رفته‌اند که مطهّرون، همان فرشتگان پاکند [۴۴۱]و از میان ایشان جبریل ÷قرآن کریم را از کتاب مکنون (یا لوح محفوظ) بر قلب پیامبر صنازل کرده است. ابن زید (که مفسّر توانایی است) گفته که این آیات دربرابر پندار مشرکان نازل شده است، آن‌ها می‌گفتند: شیاطین، قرآن را بر محمّد صنازل کرده‌اند! خدای تعالی خبر داده که: شیاطین بر چنین کاری توانایی ندارند و این عمل درخور ایشان نیست (بلکه فرشتگان پاک مأمور رساندن وحی خداوندی هستند) چنان‌که در سورۀ شعراء می‌فرماید: ﴿وَمَا تَنَزَّلَتۡ بِهِ ٱلشَّيَٰطِينُ٢١٠ وَمَا يَنۢبَغِي لَهُمۡ وَمَا يَسۡتَطِيعُونَ٢١١ إِنَّهُمۡ عَنِ ٱلسَّمۡعِ لَمَعۡزُولُونَ٢١٢ [۴۴۲][الشعراء: ۲۱۰-۲۱۲]. پس اساساً بحث از «دست نهادن بر مصحف» در اینجا مطرح نیست بلکه آیات شریفه از کتاب پنهانی خبر می‌دهند که منشأ نزول قرآن کریم است و جز فرشتگان پاک، کسی بدان دسترسی ندارد.

امّا از مفسّران جدید، صاحب تفسیر «المیزان» ضمیر را در «لا یَمَسُّهُ» به «کِتابٍ مَکنُونٍ» یا قرآنی‌که در آن است مربوط می‌داند ومی‌نویسد: «والـمَعني: لا يمَسُّ الكتابَ الـمَكنُونَ الَّذِي فِيهِ القُرآنُ إلَّا الـمُطَهَّرُونَ أو لا يمَسُّ القُرآنَ الَّذي فِيهِ الكتابُ إلَّا الـمُطَهَّرُون» [۴۴۳]. ولی این مفسّر محترم کلمۀ «مُطَهَّرُون» را علاوه بر فرشتگان پاک، با اهل بیت رسول‌ خداصنیز تطبیق نموده و مرقوم داشته است: «لا وَجهَ لِتَخصيصِ الـمُطَهَّرِينَ بِالـمَلائِكةِ كمـا عَن جُلِّ الـمُفَسِّرينَ، لِكونِهِ تَقييداً مِن غَيرِ مُقَيدٍ» [۴۴۴]. «اختصاص دادن مُطَهَّرین به فرشتگان، وجهی از صواب ندارد چنان‌که از بزرگان تفسیر رسیده است، زیرا این امر، تقییدی به‌شمار می‌رود بدون آنکه قید زننده‌ای در آیه باشد». در پاسخ ایشان باید گفت: اگر کتاب مکنون در دسترس رسول ‌خداصبود، دیگر نیازی نبود تا جبریل امین ÷قرآن کریم را از آنجا بر او نازل کند، پس هنگامی‌که رسول گرامی صبه کتاب مکنون دسترسی نداشت چگونه کتاب مزبور در دسترس اهل بیت پاک وی قرار گرفته بود؟!. مگر در اسلام، مقام و تقرّب کسی به خداوند، از خاتم انبیاءصبالاتر است؟!..

***

[۴۳۸] به ترجمۀ قرآن، اثر آقای عبدالمحمّد آیتی بنگرید. [۴۳۹] به ترجمۀ قرآن، اثر آقای محمّدمهدی فولادوند نگاه کنید. [۴۴۰] به ترجمۀ قرآن، اثر خانم طاهرۀ صفّارزاده بنگرید. [۴۴۱] به تفسیر جامع البیان، ج۲۲، ص۳۶۴ به بعد نگاه کنید. [۴۴۲] تفسیر جامع البیان، ج۲۲، ص ۳۶۳. [۴۴۳] تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۵۶. [۴۴۴] تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۵۶.