بازنگری در معانی قرآن

فهرست کتاب

﴿وَٱلۡعَصۡرِ١ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَفِي خُسۡرٍ٢ إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلۡحَقِّ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلصَّبۡرِ٣[العصر: ۱-۳]. سوگند به

﴿وَٱلۡعَصۡرِ١ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَفِي خُسۡرٍ٢ إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلۡحَقِّ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلصَّبۡرِ٣[العصر: ۱-۳]. سوگند به کدام عصر؟!.

واژۀ «عصر» در زبان عرب، معانی گوناگونی ‌را در بر دارد از این رو مترجمان و مفسّران قرآن‌کریم هر کدام معنایی ‌را در ترجمه و تفسیر آیۀ مزبور برگزیده‌اند. از ابن عبّاس گزارش شده که گفت: «العَصرُ ما يلي الـمَغرِبَ مِنَ النَّهار» [۴۹۷]«عصر هنگامی از روز است که پیش‌از مغرب می‌آید [۴۹۸]». فرّاء گفته است: «العَصرُ الدَّهرُ أقسَمَ اللهُ تَعالي بِهِ» [۴۹۹]«عصر، همان روزگار است‌که خدای تعالی بدان سوگند یاد کرده». برخی آن را اشاره به «نماز عصر» دانسته‌اند. در مجمع‌ البیان آمده: «قيلَ أقسَمَ بِصَلوةِ العَصرِ وَهِي الصَّلوةُ الوُسطي عَن مُقاتِل» [۵۰۰]«مقاتل بن سلیمان گفته مراد، نمازعصر است که همان نماز میانه باشد». بعضی آن را سوگند به روزگار پیامبر اسلام صدانسته‌اند و برخی آن را قسم به دوران مهدی تصوّر کرده‌اند چنان‌که در تفسیر المیزان آمده: «وَقَد وَرَدَ في بَعضِ الرِّواياتِ أنَّهُ عَصرُ ظُهُورِ الـمَهدي ÷» [۵۰۱].

آنچه ما بر آن رفته‌ایم، همان قول ابن عبّاس است به قرینۀ آنکه اوّلاً سورۀ شریفۀ عصر در میان سُوَری قرار گرفته که در آغازشان به اوقات مختلف شبانه‌روز سوگند یادشده است چنان‌که می‌فرماید: وَالفَجر(سوگند به سپیده‌ دم) وَالضُّحی(سوگند به هنگام چاشت) وَاللَّیل(قسم به شب) و معلوم است اگر در پی این سوره‌ها، گفته شود: وَالعَصر! آنچه به ذهن متبادر می‌شود همان آخر روز و پیش‌ از غروب آفتاب است. ثانیاً از صحابی معروف اُبَیّ بن کَعب رسیده که گفت: سَأَلتُ رَسولَ الله صعَنِ العَصرِ فَقالَ: أَقسَمَ رَبُّكم بِآخِرِ النَّهار [۵۰۲]«از رسول‌خدا صدربارۀ عصر پرسیدم، فرمود: خداوندتان به پایان روز سوگند یاد کرده است».

امّا دربارۀ اهمّیّت وقت عصر، شیخ طبرسی در مجمع ‌البیان چنین گفته است: «أَقسَمَ سُبحانَهُ بِالطَّرَفِ الأخيرِ مِنَ النَّهارِ لـمـا في ذلِك مِنَ الدَّلالَةِ عَلي وَحدانِيةِ اللهِ تَعالى بِإِدبارِ النَّهارِ وإِقبالِ اللَّيلِ وَذَهابِ سُلطانِ الشَّمس» [۵۰۳]«خداوند سبحان به پایان روز سوگند خورده زیرا که بر یگانگی وی دلالت دارد از آن‌که روز، پشت می‌نماید و شب روی می‌آورَد و فرمانروایی خورشید رخت برمی‌بندد».

علاوه بر این، در پیوند میان «وَالعَصر» و جواب قسمی که درپی آن می‌آید یعنی: ﴿إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَفِي خُسۡرٍ٢نکته‌ای لطیف وجود دارد که فخر رازی آن را در تفسیرش از قول حسن بصری آورده و حاصل سخن (به ‌تعبیر ما) اینست ‌که: (در روزگار گذشته) وقت محاسبۀ سود و زیان برای بازرگانان و کاسبان، هنگام عصر بوده است زیرا که تاریکی شب فرامی‌رسید و مردم دست از کار بازمی‌داشتند. بنابر این خدای تعالی به چنین زمانی سوگند یاد می‌فرماید که: سوگند به عصر(به‌ هنگام محاسبۀ سود و زیان کارها) که همۀ انسان‌ها در پایان عمر به‌لحاظ رسیدگی به اعمال‌شان دچار زیان و خُسران می‌شوند مگرکسانی‌که ایمان آوردند و به کارهای شایسته پرداختند و یکدیگر را به صبر و پایداری و پیمودن راه حق سفارش کردند که سود حقیقی و دائمی از آن ایشان است [۵۰۴].

[۴۹۷] لسان العرب، اثر ابن منظور، ج۴، ص۵۷۵. [۴۹۸] سیوطی در تفسیر «الدّرّ المنثور» از قول ابن عبّاس آورده که دربارۀ عصر گفت: «هُوَ ما قَبلَ مَغیبِ الشَّمسِ مِنَ العَشِیّ» (ج۶، ص۳۹۲). [۴۹۹] لسان العرب، ج۴، ص۵۷۵. [۵۰۰] تفسیر مجمع البیان، ج۳۰، ص۱۸۵. [۵۰۱] تفسیر المیزان، ج۲۰، ص ۵۰۱. [۵۰۲] التَّسهیل لعلوم التَّنزیل، اثر ابن جزیّ، ج۴، ص۴۱۷ [۵۰۳] تفسیر مجمع البیان، ج۳۰، ص۱۸۵. [۵۰۴] برای دیدن تفصیل این ‌قول، به تفسیر مفاتیح ‌الغیب، اثر فخر رازی، ج۸، ص۵۰۰ نگاه کنید.