بازنگری در معانی قرآن

فهرست کتاب

﴿أَفَمَن كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٖ مِّن رَّبِّهِۦ وَيَتۡلُوهُ شَاهِدٞ مِّنۡهُ وَمِن قَبۡلِهِۦ كِتَٰبُ مُوسَىٰٓ إِمَامٗا وَرَحۡمَةًۚ أُوْلَٰٓئِكَ يُؤۡمِنُونَ بِهِ[هود: ۱۷]. چه ک

﴿أَفَمَن كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٖ مِّن رَّبِّهِۦ وَيَتۡلُوهُ شَاهِدٞ مِّنۡهُ وَمِن قَبۡلِهِۦ كِتَٰبُ مُوسَىٰٓ إِمَامٗا وَرَحۡمَةًۚ أُوْلَٰٓئِكَ يُؤۡمِنُونَ بِهِ[هود: ۱۷]. چه کسی از بیّنه برخوردار است و شاهد خدایی کیست؟

در تفسیر این ‌بخش ازآیۀ کریمه، اختلاف غریبی میان مفسّران دیده می‌شود. برخی از اهل تفسیر دارندۀ بَیّنه ﴿أَفَمَن كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٖرا رسول خدا صدانسته‌اند چنان‌که طبری این ‌قول ‌را از قتاده و حسن بصری آورده است و بعضی مصداق آن را هر دین ‌باوری دانسته‌اند که دارای حجّت بوده و از دلیلی روشن برخوردار باشد چنان‌که طبرسی می‌نویسد: «قِيلَ الـمَعني بِهِ كلُّ مُحِقٍّ يدينُ بِحُجَّةٍ وَبَينَةٍ». آنگاه مفسّران دربارۀ «شاهد» به ‌اختلاف رفته‌اند. دسته‌ای آن را به «جبرئیل» و گروهی آن را به «زبان پیامبر ص» وبرخی آن را به «امام علی ÷» تفسیر نموده‌اند. سپس در این‌که «اُولئِك يؤمِنُونَ بِهِ» اشاره به‌ کدام گروه دارد؟ به‌تفاوت سخن گفته‌اند و روی هم رفته، خوانندۀ تفاسیر را به‌ جای «هدایت» به «حیرت» افکنده‌اند!.

أمّا با کمک گرفتن از شواهد قرآنی، می‌توان از اختلافات مزبور بیرون ‌آمد زیرا جملۀ «اُولئِکَ یُؤمِنُونَ بِهِ» نشان می‌دهد که دارند گان بیّنه، جمع مؤمنان به‌ شمار می‌آیند و انحصار آن به رسول خدا ص، تفسیر موجّهی نیست. گواه قرآنیِ این امررا نیز در سورۀ کریمۀ محمّد می‌یابیم که می‌فرماید: ﴿أَفَمَن كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٖ مِّن رَّبِّهِۦ كَمَن زُيِّنَ لَهُۥ سُوٓءُ عَمَلِهِۦ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَهۡوَآءَهُم١٤[محمد: ۱۴]. «آیا پس کسی‌که بردلیلی روشن ازخدای‌خویش‌است همانند کسانی ‌است که کردار ناپسندشان برای آن‌ها آراسته شده و از هوای نفسانی خود پیروی کرده‌اند؟!.». درمورد گواه خداوند (شاهِدٌ مِنهُ) نیز در قرآن کریم بارها به‌ تأکید می‌خوانیم که پیامبر خدا ص، شاهد پروردگار است همان‌گونه که به‌ عنوان نمونه در سورۀ احزاب می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَٰكَ شَٰهِدٗا وَمُبَشِّرٗا وَنَذِيرٗا٤٥[الأحزاب: ۴۵]. «ای پیامبر، همانا ما تو را گواه و نوید دهنده و بیم‌ رسان فرستادیم». أمّا جملۀ «اُولئِك يؤمِنُونَ بِهِ» مفهومش روشن است و برخلاف رأی بعضی از مفسّران، نتوان آن را با گروهی تطبیق داد که در آیۀ شریفه ذکری از آنان نرفته است! شگفت آنکه برخی از اهل تفسیر خواسته‌اند تا میان آراء مختلف را جمع کنند چنان‌که صاحب تفسیر المیزان مرقوم داشته است: «وَالظّاهِرُ أنَّ الـمُرادَ بِالبَينَةِ فِي الـمَقامِ هُوَ هذَا الـمَعنَي الأخِيرِ العامِّ بِقَرِينَةِ قَولِهِ بَعدُ: (اُولئِك يؤمِنُونَ بِهِ) وَإن كانَ الـمُرادُ بِهِ بَحَسبِ الـمَورِدِ هُوَ النَّبِيُّ ص» [۱۸۹](ظاهر آنست که مراد از بیّنه در این ‌مقام، معنای عامّ این کلمه است که أخیراً آمده، به ‌قرینۀ آن‌که در بخش بعدی آیه فرمود: اُولئِك يؤمِنُونَ بِهِ، هر چند برحسب مورد، مراد از آن پیامبر صاست)! علّت این توجیه آنست که ظاهراً مفسّر محترم خواسته تا از روایتی که در این‌ باره رسیده فاصله نگیرد و آیۀ شریفه را بدانسو سوق دهد زیرا در روایت مزبور می‌خوانیم: «أميرُ الـمُؤمِنِينَ هُوَ الشّاهِدُ مِن رَسُولِ اللهِ صورَسُولُ اللهِ عَلي بَينَةٍ مِن رَبِّهِ» [۱۹۰]. أمّا این روش تفسیر، در جایی که بتوان قرآن کریم را با شواهد خود تفسیر نمود، موجّه نیست همان‌گونه که مفسّر محترم در مقدّمۀ تفسیرش مرقوم داشته است: قالَ عَلِي ÷(وَهُوَ) يصِفُ القُرآنَ: «ينطِقُ بَعضُهُ بِبَعضٍ وَيشهَدُ بَعضُهُ عَلي بَعضٍ [۱۹۱]». هذا هُوَ الطَّرِيقُ الـمُستَقِيمُ وَالصِّراطُ السَّوِي الَّذِي سَلَكهُ مُعَلِّمُو القُرآنِ وَهُداتُهُ صَلَواتُ اللهِ عَلَيهِم [۱۹۲](علی ÷هنگامی‌که قرآن را وصف می‌نمود، فرمود: «هر بخشی از آن، از بخش دیگر سخن می‌گوید و هرپاره‌ای ازآن بر پارۀدیگر گواهی می‌دهد.» این روش تفسیر، همان راه راست و طریق میانه‌ای است که آموزگاران قرآن و رهنمایان آن سپرده‌اند).

پس آنچه از پژوهش در آیۀ کریمه بر می‌آید اینست که: عموم مؤمنان بر دلیلی روشن از سوی خدای ‌خود هستند که همان کتاب إلهی باشد و شاهد خداوندی که کتاب خدا را برای‌شان تلاوت می‌کند هم جز رسول ‌خدا کسی نیست.

ضمناً در پایان آیۀ شریفه اشاره شده که قرآن، امام مؤمنان و مایۀ رحمت برای‌شان شمرده می‌شود چنان‌که پیش ‌از آن، تورات حائز این مقام بوده ‌است.

[۱۸۹] المیزان، ج۱۰، ص ۱۸۸. [۱۹۰] المیزان، ج۱۰، ص ۱۹۹. [۱۹۱] نهج البلاغه، خطبۀ ۱۳۳. [۱۹۲] المیزان، ج۱، ص ۱۰.