بازنگری در معانی قرآن

فهرست کتاب

﴿إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذۡهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ وَيُطَهِّرَكُمۡ تَطۡهِيرٗا[الأحزاب: ۳۳]. ارادۀ تکوینی یا تشریعی؟

﴿إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذۡهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ وَيُطَهِّرَكُمۡ تَطۡهِيرٗا[الأحزاب: ۳۳]. ارادۀ تکوینی یا تشریعی؟

این کلام مبارک، بخشی از سی و سوّمین آیۀ سورۀ احزاب است (نه تمام آن). در این ‌باره چند مسئله پیش آمده که مفسّران قرآن کریم، به‌ اختلاف از آن‌ها سخن گفته‌اند و ما نظر خود را بدون درگیر شدن با مفسّران، در اینجا ابراز می‌داریم:

نخست آنکه: باید ملاحظه کرد آیا ارادۀ خداوند که در آغاز کلام بدان تصریح شده یعنی «یُرِیدُ اللهُ» اراده‌ای تکوینی است یا تشریعی؟ ارادۀ تکوینی به ایجاد اشیاء تعلّق می‌گیرد و مخالفت با آن ممکن نیست مانند آنکه خدای تعالی می‌فرماید: ﴿وَإِن يُرِدۡكَ بِخَيۡرٖ فَلَا رَآدَّ لِفَضۡلِهِ[يونس: ۱۰۷]. یعنی: «اگر (خدا) دربارۀ تو، ارادۀ خیری کند باز گرداننده‌ای برای بخشش او وجود ندارد». أمّا ارادۀ تشریعی، بر احکام قانونی خداوند تعلّق می‌گیرد و مخالفت با احکام مزبور، ممکن است مانند این‌که پس ‌از تخفیف‌های روزه برای مریض و مسافر و غیره می‌فرماید: ﴿يُرِيدُ ٱللَّهُ بِكُمُ ٱلۡيُسۡرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ ٱلۡعُسۡرَ[البقرة: ۱۸۵]. یعنی: «خدا ارادۀ آسانی نسبت به شما دارد و ارادۀ سختی ندارد» مقصود آنست که در قانون گذاری‌های خود نمی‌خواهد تکلیف سختی را بر شما بار کند. امّا ممکن‌ است مثلاً کسی در اثر و سواس یا میل به ریاضت، خود را به‌ سختی افکند.

اینک باید ملاحظه کرد که در آیۀ شریفۀ ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذۡهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجۡسَکدام یک از این دو اراده، مورد عنایت قرار گرفته است؟ قاعدۀ تشخیص اینست که اگر پیش از ذکر ارادۀ خداوند، سخن از امورخلقی رفته باشد، آن را بر ارادۀ تکوینی باید حمل کرد مانند: ﴿وَهُوَ ٱلۡخَلَّٰقُ ٱلۡعَلِيمُ٨١ إِنَّمَآ أَمۡرُهُۥٓ إِذَآ أَرَادَ شَيۡ‍ًٔا أَن يَقُولَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ٨٢[يس: ۸۱-۸۲] [۳۳۶]. و چنانچه پیش از ذکر ارادۀ إلهی، از احکام تکلیفی سخن به‌میان آمده باشد، آن را بر ارادۀ تشریعی حمل می‌کنیم مانند این‌که پس‌از بیان احکام وضوء و غسل و تیمّم می‌فرماید: ﴿مَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيَجۡعَلَ عَلَيۡكُم مِّنۡ حَرَجٖ وَلَٰكِن يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمۡ [۳۳۷].

امّا دربارۀ آیۀ مورد بحث، چنان‌که دانستیم این بخش از آیۀ شریفه، تمام آیه نیست و با آوردن بخش دیگر، می‌توان فهمید که ارادۀ تشریعی در آن لحاظ شده یا ارادۀ تکوینی؟ خدای تعالی خطاب به زنان پیامبر اکرم صمی‌فرماید:

﴿وَقَرۡنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ ٱلۡأُولَىٰۖ وَأَقِمۡنَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتِينَ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَطِعۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذۡهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ وَيُطَهِّرَكُمۡ تَطۡهِيرٗا٣٣[الأحزاب: ۳۳].

یعنی: «و در خانه‌های خود تان آرام گیرید و همچون جاهلیّتِ پیشین، به خود نمایی بیرون نیایید و نماز را برپای دارید و زکات بدهید و ازخدا و رسولش فرمان برید، جُز این نیست ـ ای اهل خانه ـ که خدا اراده دارد تا پلیدی را از شما ببرد و کاملاً پاکتان کند».

همانطور که ملاحظه می‌شود پیش‌از ذکر ارادۀ خداوند، تماماً از احکام تکلیفی سخن رفته است نه از امور خلقی و تکوینی. بنابر این، مفهوم آیۀ شریفه اینست که: خداوند با تشریع حکم عفاف و نماز و زکات و فرمانبرداری از خود و رسولش، می‌خواهد پلیدی را از شما دور کند و از اینراه پاکتان سازد.

بحث دوّم آنست که: کلمۀ «إنَّما» در آیۀ شریفه افادۀ «حَصر» می‌نماید امّا اگر مراد از آیۀ مزبور، همان ارادۀ تشریعی باشد، در آن صورت اختصاص به اهل بیت نخواهد یافت! پاسخ آنست که: حصر مزبور، حصر در موضوع است نه حصر در افراد! یعنی آیۀ شریفه نشان می‌دهد که غرض خداوند (از تشریع احکامی که فرموده) تنها و تنها طهارت اهل بیت است و مقصود دیگری ندارد ولی آیۀ کریمه نمی‌خواهد غرض از تشریع احکام را برای دیگران، از پاکی آنان جدا شمارد به‌ دلیل آن‌که در قرآن مجید مکرّر از طهارت سایر مؤمنان نیز سخن به ‌میان آورده است و مثلاً می‌فرماید: ﴿خُذۡ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ صَدَقَةٗ تُطَهِّرُهُمۡ وَتُزَكِّيهِم بِهَا[التوبة: ۱۰۳]. یعنی: «از مال‌های ایشان صدقه بگیر (بپذیر) تا آنان را به طهارت رسانی و با آن، پاکیزه‌شان کنی». یا خطاب به مؤمنان می‌فرماید: ﴿مَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيَجۡعَلَ عَلَيۡكُم مِّنۡ حَرَجٖ وَلَٰكِن يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمۡ[المائدة: ۶]. یعنی: «خداوند اراده ندارد بر شما سختی روا دارد ولی اراده داردکه شما را پاک کند». در عین حال می‌توان گفت که بیان آیۀ شریفه، نوعی تجلیل از اهل بیت را بیش ‌از عموم در بر دارد و سیاق آیات کریمه این مفهوم را تأیید می‌کند چنان‌که می‌فرماید: ﴿يَٰنِسَآءَ ٱلنَّبِيِّ لَسۡتُنَّ كَأَحَدٖ مِّنَ ٱلنِّسَآءِ إِنِ ٱتَّقَيۡتُنَّ[الأحزاب: ۳۲]. یعنی «ای زنان پیامبر، اگر تقوی داشته باشید مانند اَحَدی از زنان نیستید».

بحث سوّم آنستکه: چرا درمیان خطاب به زنان پیامبرصضمیر مذکّر «عَنکُم» به‌کار رفته است؟ پاسخ آنست‌که: این امر بنا بر قاعدۀ «تَغلیب» صورت گرفته که چون مُراد از اهل بیت، اهل خانۀ پیامبرصبوده‌اند از این رو، به ‌اعتبار رسول اکرمصو بنابر قاعدۀ نحوی، ضمیر مذکّر بر مؤنّث غلبه داده شده و شاهد کار بُرد آن نیز در سورۀ هود آمده است که از قول فرشتگان به همسر ابراهیم ÷می‌فرماید ﴿أَتَعۡجَبِينَ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِۖ رَحۡمَتُ ٱللَّهِ وَبَرَكَٰتُهُۥ عَلَيۡكُمۡ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ [۳۳۸][هود: ۷۳]. در اینجا چنان‌که ملاحظه می‌شود کلمۀ ﴿أَتَعۡجَبِينَصیغۀ مخاطب مؤنّث است و به یک زن (ساره) خطاب شده ولی چون سخن از اهل بیت وی به ‌میان می‌آید به ‌اعتبار مرد خانه (ابراهیم ÷) ضمیر مذکّر «عَلَیکُم» استعمال فرموده و عیناً همانند آیۀ شریفۀ تطهیر است [۳۳۹]. شاهد دیگر، سخن خدای تعالی دربارۀ موسی ÷و خانوادۀ اوست که فرمود: ﴿فَقَالَ لِأَهۡلِهِ ٱمۡكُثُوٓاْ إِنِّيٓ ءَانَسۡتُ نَارٗا لَّعَلِّيٓ ءَاتِيكُم مِّنۡهَا بِقَبَسٍ[طه: ۱۰]. در اینجا نیز «اُمکُثوا» و «آتیکُم» هر دو جمع مذکّرند.

بحث چهارم آنست که: چطور می‌توان ادّعا کرد که زنان پیامبر صهمگی معصوم از گناه بوده‌اند؟ پاسخ آنستکه: آیۀ شریفۀ مورد بحث، اساساً اثبات عصمت برای کسی نمی‌کند بلکه به زنان رسول صمی‌فرماید خدا و رسولش را فرمانبرید تا از این راه خداوند شما را پاکیزه کند. مانند این‌که می‌فرماید: در مساجد، مردانی هستند که دوست دارند با عبادت خدا، پاک و مطهّر شوند: ﴿فِيهِ رِجَالٞ يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُواْۚ[التوبة: ۱۰۸]. ولی هیچ کس ادّعا نکرده که اهل مسجد، همه معصوم شده‌اند!.

بحث پنجم آنست که: به ‌چه قرینه‌ای مراد از «اهل البيت» اهل خانۀ پیامبرصیعنی زنان او هستند؟ پاسخ آنست که: در همین سورۀ احزاب آیۀ ۵۳ خدای تعالی می‌فرماید: ﴿لَا تَدۡخُلُواْ بُيُوتَ ٱلنَّبِيِّ إِلَّآ أَن يُؤۡذَنَ لَكُمۡ[الأحزاب: ۵۳]. «به بیوت پیامبر داخل نشوید مگر که به شما اجازه داده شود» سپس ضمن آیۀ مذکور، نشان می‌دهد که در همان بیوت، زنان رسول‌ الله صهستند و به میهمانان پیامبر صمی‌فرماید: ﴿وَإِذَا سَأَلۡتُمُوهُنَّ مَتَٰعٗا فَسۡ‍َٔلُوهُنَّ مِن وَرَآءِ حِجَابٖ[الاحزاب:۵۳]. .چون چیزی را از زنان درخواست نمودید (پرده را پس نزنید) از پس پرده از آنان بخواهید. به‌ علاوه، در آیۀ ۳۴ از سورۀ احزاب، خطاب به زنان رسول صمی‌فرماید: ﴿وَٱذۡكُرۡنَ مَا يُتۡلَىٰ فِي بُيُوتِكُنَّ مِنۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ[الأحزاب: ۳۴]. «آیات خدا را که در بیوت شما خوانده می‌شود به‌یاد آرید». در این آیات شریفه نشان داده شده که بیوت پیامبر صهمان خانه‌های زنان اوست و از یکسو آن‌خانه‌ها را به پیامبرصنسبت می‌دهد (بُيوتَ النَبِي) و از سوی دیگر به زنانش منسوب می‌فرماید (بُيوتِكنَّ). به‌ اضافه، قرآن مجید تصریح دارد که همسر مرد، از اهل بیت اوست چنان‌که خواهر موسی ÷به ‌زن فرعون مصر گفت: ﴿هَلۡ أَدُلُّكُمۡ عَلَىٰٓ أَهۡلِ بَيۡتٖ يَكۡفُلُونَهُ[القصص: ۱۲]. یعنی: «آیا شما را به اهل بیتی رهنمایی بکنم که این کودک را برایتان سر پرستی کند؟» و مقصودش، مادر موسی بود که از اهل بیت عمران (پدرموسی) شمرده می‌شد.

بحث ششم آنست که: با روایات فراوانی که از قول رسول اکرم صآمده که علی و فاطمه و حسنین عَلَیهِمَا السَّلام را از اهل بیت خود شمرده و دربارۀ طهارتِ آن‌ها دعا نموده چه می‌کنید؟ آیا آن‌ها قابل انکارند؟ پاسخ آنست که خیر! آن روایات که حفّاظ حدیث از شیعه و سنّی آن‌ها را گرد آورده‌اند به‌ هیچ وجه مورد انکار ما نیستند ولی در اینجا باید توضیحی بیاوریم تا مسئله، روشن و حل شود. به‌ طور کلّی روایات مربوط به این موضوع را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:

یک دسته از روایات نشان می‌دهند گاهی‌که رسول‌خدا صبرای نماز صبح از کنار خانۀ علی ÷و فاطمه عبور می‌کرد، ندا درمی‌داد: درود بر شما باد ای اهل بیت! نماز را دریابید، جُز این نیست که خدا می‌خواهد پلیدی را از شما ببرد و پاکتان سازد. چنان‌که طبری در تفسیرش از أنَس بن مالک (صحابی پیامبرص) آورده که گفت: «أنَّ النَّبِي ص كانَ يمُرُّ بِبَيتِ فاطِمَةَ سِتَّةَ أشهُرٍ كلَمـا خَرَجَ إلَى الصَّلوةِ فَيقُولُ: الصَّلوةَ أهلَ البَيتِ إنَّمـا يرِيدُ اللهُ لِيذهِبَ عَنكمُ الرِّجسَ أهلَ البَيتِ وَيطَهِّرَكم تَطهِيرًا» [۳۴۰]. «پیامبر صمدّت شش ماه از کنار خانۀ فاطمه که می‌گذشت تا نماز صبح گزارد، بانگ بر می‌داشت: نماز ای اهل خانه! جُز این نیست که خدا می‌خواهد پلیدی ‌را از شما اهل بیت ببرد و کاملاً پاک‌تان کند».

این ‌روایت که نظایر فراوان دارد و درکتب فریقین [۳۴۱]دیده می‌شود اوّلاً دلالت دارد بر این‌که مراد از ارادۀ خداوند بر پاکی اهل بیت، ارادۀ تشریعی او است زیرا از راه برگزاری نماز این طهارت حاصل می‌شود چنان‌که خدای تعالی می‌فرماید: ﴿وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَۖ إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ تَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنكَرِ[العنكبوت: ۴۵]. یعنی: «نماز را برپای دار که نماز از زشتکاری‌ها و اعمال ناپسند بازمی‌دارد». ثانیاً نشان می‌دهد که رسول‌ خدا صآیۀ شریفه را تعمیم داده و علاوه بر زنان خود، به حکم «وحدت ملاک» با وابستگان نزدیکش نیز تطبیق نموده است.

دستۀ دوّم از روایات، صورت إِخباری در آیۀ شریفه را به شکل انشائی (دعائی) درآورده‌اند و می‌گویند که رسول اکرم صدربارۀ علی و فاطمه و حسنین عَلَیهِمَا السَّلام به‌ صورت دعاء به درگاه حق تعالی عرض کرده است که: خداوندا اینان اهل بیت من هستند پس پلیدی را از ایشان ببر و کاملاً پاک‌شان گردان. چنان‌که طبری از اُمّ سَلَمَه (زوجۀ رسول ‌خدا) گزارش نموده که گفت: پیامبر صدر منزل من، علی و فاطمه و حسنین عَلَیهِمَا السَّلام را زیر پوششی گرد آورد آنگاه به درگاه خداوند عرض کرد: «اَللّهُمَّ هؤلاءِ أهلُ بَيتي، اَللّهُمَّ أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وَطَهِّرهُم تَطهِيرًا» [۳۴۲](خداوندا، اینان اهل بیت من هستند، خدایا پلیدی را از آنان ببر و کاملاً پاکشان کن). این حدیث نیز مورد اتّفاق شیعه و سُنّی قرار دارد و با آیۀ شریفۀ قرآن قابل جمع است جُز این‌که در روایت طبرسی آمده که اُمّ سَلَمه به پیامبرخدا صعرض کرد: أ لَستُ مِن أهلِ البَيت؟(آیا من از اهل بیت نیستم؟) پیامبر دوبار فرمود: إنَّکِ إلی خَیرٍ [۳۴۳](تو، سر انجام نیکی داری) و در روایت طبری آمده که پیامبر صدر پاسخ وی فرمود: «إنَّكِ مِن أهلِی» [۳۴۴]«تو نیز از اهل من هستی». به‌ هر صورت، پیامبر خدا صبا اقتباس از آیۀ کریمه که صورت خبری دارد، به شکل انشائی، دعاء نموده تا به عنایات و توفیقات إلهی و از راه بندگی خدا، خانواده‌اش به طهارت کامل نائل شوند و البتّه این (دعای مستجاب پیامبر ص) فضیلتی است بیش‌ از آنچه در متن آیۀ شریفه دیده می‌شود.

***

[۳۳۶] اواست آفریدگار دانا، فرمانش جُزاین نیست‌که چون چیزی را اراده کند بدو گوید: باش پس می‌شود!. [۳۳۷] خدا اراده ندارد تا بر شما سختی روا دارد ولی اراده دارد که شما را پاک کند. [۳۳۸] آیا (ای زن) از امر خدا شگفتی می‌کنی؟ این، رحمت خدا و برکات او برشما است ای أهل بیت!. [۳۳۹] نکتۀ عجیب اینست‌که صاحب تفسیر «المیزان» چون به شاهد قرآنی دربارۀ قاعدۀ تغلیب توجّه ننموده، در ارتباط میان خطاب به زنان پیامبرصوجمله‌ای که بعداز آن، با ضمیرمذکّر آمده دچار تردید شده است و می‌نویسد: إنَّمـا وُضِعَت بَينَها إمّا بِأمرِ النَّبِي صأو عِندَ التّأليفِ بَعدَ الرِّحلَة! (المیزان، ج۱۶، ص۳۳) یعنی: «این جمله، میان خطاب به زنان، یا به ‌دستور پیامبر صگذاشته شده و یا هنگام گردآوری قرآن، پس ‌از رحلت پیامبر، آن را در اینجا نهاده‌اند»! و این سخن از کسی سر می‌زند که معتقد باشد نظم آیات در سوره‌ها ـ مَعاذَ الله ـ به‌ هم ریخته است! آیا این ‌قول، به تحریف قرآن نزدیک نیست؟!. و آیا نظم سوره‌ها، مشخّص و مضبوط نبوده که گفته شده است: اگر می‌توانید سوره‌ای یا ده سوره همانند قرآن را بیاورید؟ ﴿فَأۡتُواْ بِسُورَةٖ مِّن مِّثۡلِهِ[البقرة: ۲۳]. ﴿فَأۡتُواْ بِعَشۡرِ سُوَرٖ مِّثۡلِهِ[هود: ۱۳]. [۳۴۰] تفسیر طبری، ج۱۹، ص ۲۰۲. [۳۴۱] این حدیث را از اهل سنّت (علاوه بر طبری) ترمذی در سنن و احمدبن حنبل در مسند، گزارش نموده‌اند و از امامیّه شیخ مفید و شیخ طوسی در امالی خود آن را آورده‌اند. [۳۴۲] تفسیر طبری، ج۱۹، ص۱۰۴. [۳۴۳] تفسیر مجمع‌البیان، ج۲۱، ص۱۳۸. [۳۴۴] تفسیر طبری، ج۱۹، ص ۱۰۶.