بازنگری در معانی قرآن

فهرست کتاب

﴿وَيَوۡمَ نَحۡشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٖ فَوۡجٗا مِّمَّن يُكَذِّبُ بِ‍َٔايَٰتِنَا فَهُمۡ يُوزَعُونَ٨٣ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُو قَالَ أَكَذَّبۡتُم بِ‍َٔايَٰتِي وَلَمۡ تُحِيطُواْ بِهَا عِلۡمًا أَمَّاذَا كُنتُمۡ تَعۡمَل

﴿وَيَوۡمَ نَحۡشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٖ فَوۡجٗا مِّمَّن يُكَذِّبُ بِ‍َٔايَٰتِنَا فَهُمۡ يُوزَعُونَ٨٣ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُو قَالَ أَكَذَّبۡتُم بِ‍َٔايَٰتِي وَلَمۡ تُحِيطُواْ بِهَا عِلۡمًا أَمَّاذَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ٨٤[النمل: ۸۳-۸۴]. رَجعَت یا بازگشت به دنیا!

در میان فرقۀ امامیّه مشهور است که آیۀ۸۳ از سورۀ شریفۀ نمل دلالت دارد بر این‌که پیش از قیامت، عدّه‌ای از مردم به دنیا باز می‌گردند. شیخ طبرسی در تفسیر «مجمع‌البیان» می‌نویسد: «وَاستَدَلَّ بِهذِهِ الآيةِ عَلي صِحَّةِ الرَّجعَةِ مَن ذَهَبَ إلي ذلِك مِنَ الإِمامِيةِ بِأن قالَ إنَّ دُخُولَ (مِن) فِي الكلامِ يوجِبُ التَّبعِيضَ فَدَلَّ ذلِك عَلي أنَّ اليومَ الـمُشارَ فِي الآيةِ يحشَرُ فِيهِ قَومٌ دُونَ قَومٍ وَلَيسَ ذلِك صِفَةَ يومِ القِيامَةِ الَّذِي يقُولُ فِيهِ سَبحانَهُ: وَحَشَرناهُم فَلَم نُغادِر مِنهُم أحَداً» [۳۱۹].

یعنی: «کسانی از امامیّه که بر قول به رجعت رفته‌اند، بدین آیه بر درستی آن، استدلال نموده‌اند که چون در کلام(عرب) حرف «مِن» داخل شود، موجب تبعیض در معنا خواهدشد. بنابر این، آیۀ کریمه دلالت دارد بر آن‌که در آنروز گروهی از اقوام محشور می‌شوند، نه همگی آن‌ها! و البتّه این وصف از آنِ روز رستاخیز نیست که خدای سبحان درباره‌اش فرموده: آنان را محشور می‌کنیم و هیچ کس از ایشان را وا نمی‌گذاریم».

از تفاسیر جدید امامیّه، تفسیر «المیزان» نیز همین قول را تأیید نموده می‌نویسد: «وَظاهِرُ الآيةِ أنَّ هذَا الـحَشرَ فِي غَيرِ يومِ القِيامَةِ لِأنَّهُ حَشرٌ لِلبَعضِ مِن كلِّ اُمَّةٍ لا لـجَمِيعِهِم وَقَد قالَ اللهُ تَعالي فِي صِفَةِ الـحَشرِ يومِ القِيامَةِ:﴿وَحَشَرۡنَٰهُمۡ فَلَمۡ نُغَادِرۡ مِنۡهُمۡ أَحَدٗا [۳۲۰][الكهف: ۴۷].

یعنی: «ظاهر آیه نشان می‌دهد که این حشر، در غیر روز رستاخیز صورت می‌گیرد زیرا برای بعضی از افراد هرأمّت است، نه برای همۀ آن‌ها. و خدای تعالی دروصف حشر روز رستاخیز فرموده: آنان را محشور می‌کنیم و هیچ کس از ایشان را وانمی‌گذاریم».

با اینهمه، صاحب تفسیر المیزان آیۀ مذکور را «نصّ» در مسئلۀ رجعت نمی‌شمرد و می‌نویسد: وَ إن لَم تَکُن نَصّاً [۳۲۱](و هر چند آیۀ شریفه، نصّ در این معنا نیست). و چنان‌که می‌دانیم: نصّ در کلام، سخنی است که احتمال خلاف درآن نرود.

اینک باید دانست‌که دلیل این امر چیست؟ در میان أهل علم معروفست که گویند: إثباتُ الشَّیءِ لا یَنفِی ما عَداهُ(اثبات چیزی، غیر آن را نفی نمی‌کند). پس اگر در آیۀ شریفه آمده که «روزی ازمیان همۀ أمّت‌ها گروهی از تکذیب کنندگانشان را محشور می‌کنیم» و سپس می‌فرماید با آنان خطاب و عتاب خواهیم نمود که: ﴿أَكَذَّبۡتُم بِ‍َٔايَٰتِي وَلَمۡ تُحِيطُواْ بِهَا عِلۡمًا[النمل: ۸۴]. «آیا آیات مرا تکذیب کردید درحالی‌که بدان‌ها دانشی فراگیر نداشتید؟!.». آیا این سخن دلیل بر آنست که در آن روز، کسانی که آیات خدا را تصدیق نمودند، محشور نخواهند شد؟!. اگر چنین باشد پس آیاتی که دلالت دارند در روز رستاخیز، پرهیزکاران محشور خواهند شد نیز دلیل‌اند بر آنکه کافران و فاسقان محشور نمی‌شوند! مانند آیۀ شریفه: ﴿يَوۡمَ نَحۡشُرُ ٱلۡمُتَّقِينَ إِلَى ٱلرَّحۡمَٰنِ وَفۡدٗا٨٥[مريم: ۸۵]. یعنی «روزی که پرهیزکاران را به‌سوی خدای رحمن به میهمانی محشور می‌کنیم» و آیۀ شریفۀ: ﴿وَأَنۡ أَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَٱتَّقُوهُۚ وَهُوَ ٱلَّذِيٓ إِلَيۡهِ تُحۡشَرُونَ٧٢[الأنعام: ۷۲]. یعنی: «نماز را بپا دارید و تقوای خدا را رعایت کنید و اوست کسی که به‌سویش محشور می‌شوید» و امثال این آیات.

صاحب مجمع‌البیان در پی سخن خود می‌نویسد: «أنَّ جَماعَةً مِنَ الإمامِيةِ تَأوَّلُوا ما وَرَدَ مِنَ الأخبارِ فِي الرَّجعَةِ عَلى رُجُوعِ الدّولَةِ وَالأمرِ وَالنَّهي دُونَ رُجُوعِ الأشخاصِ وَإحياءِ الأمواتِ» [۳۲۲]«جماعتی از امامیّه اخباری را که دربارۀ رجعت وارد شـده اسـت بر رجعت دولت و أمر و نهی یعنی احکام اسلام، تأویل کرده‌اند، نه بر بازگشت اشخاص و زنده ساختن مُردگان».

با این‌ همه در ذیل سخنش کلامی را می‌آورد که در آغاز، آن را نقض نموده است! و می‌نویسد: «الرَّجعَةُ لـم تَثبُت بِظَواهِرِ الأخبارِ الـمَنقُولَةِ، فَيتَطَرَّقُ التَّأوِيل عَلَيها وإنَّمـا الـمُعَوَّلُ فِي ذلِك عَلي إجماعِ الشِّيعَةِ الإمامِيهِ» [۳۲۳]! «رجعت با ظواهر اخباری که گزارش شده ثابت نمی‌شود تا تأویل، در آن‌ها راه یابد، و در این باره اعتماد، بر اجماع شیعۀ امامیّه است».

معلوم نیست این چه اجماعی است که جماعتی از قدمای امامیّه بدان معتقد نبوده‌اند و اخبار رجعت را به «رجعت دولت آل محمّد ص» و شوکت «احکام اسلام» تأویل کرده‌اند؟!..

أمّا صاحب «المیزان» با وجود آن‌که آیۀ مورد بحث را نصّ در رجعت نمی‌داند، می‌گوید: چون موضوع «نفخ صور» و «وقایع قیامت» در چند آیه پس از آیۀ مزبور، قرار گرفته، بنابر این، حشر مذکور ناگزیر پیش‌از قیامت صورت می‌گیرد [۳۲۴]!.

ولی قول ایشان نقض می‌شود به این‌که: در سورۀ شریفۀ زُمَر نیز موضوع «نفخ صور» و «وقایع قیامت» پس ‌از ذکر دوزخی شدن کافران در روز رستاخیز آمده است چنان‌که درآیۀ ۶۰ می‌فرماید: ﴿وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ تَرَى ٱلَّذِينَ كَذَبُواْ عَلَى ٱللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسۡوَدَّةٌۚ أَلَيۡسَ فِي جَهَنَّمَ مَثۡوٗى لِّلۡمُتَكَبِّرِينَ٦٠[الزمر: ۶۰]. سپس با فاصلۀ چند آیه، به نفخ صور و حوادث قیامت می‌پردازد و می‌فرماید: ﴿وَنُفِخَ فِي ٱلصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ[الزمر: ۶۸]. و این امر مربوط به سَبک قرآن کریم و شیوۀ اداء آن‌ است که گاهی به‌ صورت «إجمال» و «تفصیل» بیان معانی می‌کند.

***

[۳۱۹] تفسیر مجمع‌البیان، ج۲۰، ص۲۵۱. [۳۲۰] تفسیر المیزان، ج۱۵، ص ۴۳۵. [۳۲۱] تفسیر المیزان، ج۱۵، ص ۴۳۶. [۳۲۲] تفسیر مجمع‌البیان، ج۲۰، ص ۲۵۰. [۳۲۳] تفسیر مجمع‌البیان، ج۲۰، ص ۲۵۰. [۳۲۴] به تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۴۳۶ بنگرید.