فرق میان ترجمه و تفسیر
برای کسانی که در کار پژوهش قرآن کریم میکوشند، ترجمه و تفسیر آیات شریفه در درجۀ نخست از اهمّیّت قرار دارد. از این رو اهتمام بر این دو أمر ارجمند بر تحقیق در سایر علوم وابسته به قرآن، مقدّم شمرده میشود. در اینجا باید توجّه داشت که ترجمۀ قرآن مجید با تفسیر آن ـ بر خلاف پندار برخی ـ تفاوتی دقیق دارد. در ترجمۀ قرآن کریم (یا هر متن دیگری) مترجم تنها موظّف است که متن اصلی را به زبان مورد نظر برگرداند. بدون آنکه مجملات یا مبهمات آن را توضیح دهد ولی در تفسیر متن، مفسّر میکوشد تا از مفاهیم آن کاملاً پرده برداری کند و تا میتواند رفع ابهام و دفع اجمال نماید. مثلاً در ترجمۀ این آیۀ شریفه (از سورۀ فتح) که میفرماید:
﴿إِنَّا فَتَحۡنَا لَكَ فَتۡحٗا مُّبِينٗا١ لِّيَغۡفِرَ لَكَ ٱللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنۢبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ...﴾[الفتح: ۱-۲]. همین اندازه کافی است که مترجم بنویسد:
«همانا ما تو را فتحی آشکار آوردیم. تا خدا گناه گذشتۀ تو و آنچه را که بازپس آمده بیامرزد...».
أمّا مفسّر قرآن باید توضیح دهد که آن فتح آشکار کدامست؟ و فتح مزبور چه پیوندی با گناه پیامبر صو آمرزش وی داشته است؟ و اساساً گناه پیامبر پاک ص، چه بوده است؟ و چرا در آیۀ شریفه، علاوه بر گناه پیشین از گناه پسین پیامبر صنیز یاد شده است؟ و اگر گناه مزبور بهمعنای «گناه آینده» باشد، آمرزش گناهیکه هنوز صورت نگرفته چه معنایی دارد [۲]؟!..
اگر مترجم بخواهد به تفصیل یا حتّی به اختصار در این وادی گام نهد، به فنّ تفسیر روی آورده و از ترجمه فراتر رفته است.
[۲] ما در همین کتاب ـ إن شاءَ الله تَعالی ـ به این پرسشها با استناد به آیات دیگر قرآن پاسخ خواهیم داد و در حقیقت از روش «تفسیر قرآن به وسیلۀ قرآن» استفاده میکنیم.