بازنگری در معانی قرآن

فهرست کتاب

﴿كَلَّا لَوۡ تَعۡلَمُونَ عِلۡمَ ٱلۡيَقِينِ٥ لَتَرَوُنَّ ٱلۡجَحِيمَ٦[التكاثر: ۵-۶]. علم یقین و رؤیت دوزخ!

﴿كَلَّا لَوۡ تَعۡلَمُونَ عِلۡمَ ٱلۡيَقِينِ٥ لَتَرَوُنَّ ٱلۡجَحِيمَ٦[التكاثر: ۵-۶]. علم یقین و رؤیت دوزخ!

در این آیۀ کریمه که می‌فرماید: ﴿لَوۡ تَعۡلَمُونَ عِلۡمَ ٱلۡيَقِينِ«اگر می‌دانستید، دانستن یقینی...»جواب شرط (یعنی جواب ﴿لَوۡ تَعۡلَمُونَمحذوف و مقدَّر است ولی برخی از مترجمان، بدون توجّه بدین امر گمان کرده‌اند که آیۀ بعد (یعنی ﴿لَتَرَوُنَّ ٱلۡجَحِيمَ٦جواب شرط به‌ شمار می‌آید، در حالی‌که آیۀ بعد با «لام قسم» آغاز شده و از امر محقّق الوقوعی خبر می‌دهد که شرط ناپذیر است و از این رو نمی‌تواند جواب شرط باشد و جملۀ فعلیّۀ جدیدی شمرده می‌شود چنان‌که زمخشری در «کشّاف» می‌نویسد: «لَو تَعلَمُونَ مَحذُوفَ الـجَواب» [۴۸۱]. و ابن عاشور در تفسیر «التَّحریرُ والتَّنویر» مرقوم داشته: «لَيسَ قَولَهُ (لَتَرَوُنَّ الـجَحيمَ) جَوابُ لَو» [۴۸۲]. و ابن عطیّۀ اندلسی در تفسیر «الـمُحَرَّرُ الوَجیز» می‌نویسد: «جَوابُ لَو مَحذُوفٌ مُقَدَّرٌ فِي القَول» [۴۸۳]. شیخ طبرسی در مجمع ‌البیان نیز جواب شرط را محذوف و مقدَّر شمرده و در تفسیر «المیزان» هم آمده است که: «جَوابُ لَو مَحذُوفٌ [۴۸۴]». همچنین کسانی که در «إعرابُ القرآن» به تألیف پرداخته‌اند، آنها هم مانند مفسّران قرآن، آشکارا گفته‌اند که جواب لَو تَعلَمُونَ، آیۀ بعد نیست چنان‌که محیی‌الدّین درویش می‌نویسد: «وَلا يصِحُّ أن يكونَ قَولُهُ (لَتَرَوُنَّ) هُوَ الـجَوابَ لِأنَّهُ مُحَقّقُ الوُقُوع» [۴۸۵]. یعنی: صحیح نیست که لَتَرَوُنَّ، جواب شرط باشد زیرا وقوع این رؤیت، امری قطعی است (نه مشروط)!.

با این همه برخی از مترجمان قرآن چنان‌که گفتیم، آیات شریفۀ سورۀ تکاثر را به صورتی ترجمه نموده‌اندکه «لَتَرَوُنَّ الـجَحيم» را جواب «لَو تَعلَمُون» به ‌شمار آورده‌اند چنان‌که یکی از مترجمان مرقوم داشته است: «اگر به علم قطعی می‌دانستید، حتماً دوزخ ‌را به‌ چشم باطن می‌دیدید [۴۸۶]». دیگری نوشته: «اگر از روی یقین بدانید، البتّه جهنّم را خواهید دید [۴۸۷]». سوّمی می‌نویسد: «اگر به‌علم یقین بدانید، بی‌شبهه دوزخ را ببینید [۴۸۸]». چهارمی مرقوم داشته است: «اگر بدانشِ بی‌گمان بدانید، براستی دوزخ‌ را خواهید دید [۴۸۹]». پنجمین مترجم نوشته است: «اگر به علم یقین بدانید (روزهای دوزخ) را خواهید دید [۴۹۰]». ششمین مترجم می‌نویسد: «اگر به علم یقین و بدون هیچ شک بدانید، البتّه جهنّم را خواهید دید [۴۹۱]». هفتمین مترجم نوشته است: «اگر شما به ‌علم یقینی می‌دانستید (که آخرتی هست) به یقین جهنّم را می‌دیدید [۴۹۲]».

در تمام این ترجمه‌ها، جواب شرط همان آیۀ ششم از سورۀ تکاثر به‌ حساب آمده است. امّا مفسّران قرآن کریم که جواب شرط را محذوف دانسته‌اند، هر کدام آن را به شکلی در تقدیر گرفته‌اند ولی از حیث معنا میان‌شان اختلافی نیست. مثلاً شیخ طبرسی می‌نویسد:

«لَو تَعلَمُونَ الأمرَ عِلمـا يقيناً لَشَغَلَكم ما تَعلَمُونَ عَنِ التَّفاخُرِ وَالتَّباهِي بِالعِزِّ وَالكثرَة» [۴۹۳]. صاحب تفسیر «المیزان» نیز شبیه همین قول را آورده است و پیدا است که آن را از شیخ طبرسی اقتباس نموده و می‌نویسد: «لَو تَعلَمُونَ الأمرَ عِلمَ اليقينِ لَشَغَلَكم ما تَعلَمُونَ عَنِ التَّباهِي وَالتَّفاخُرِ بِالكثرَةِ» [۴۹۴].

ابن عطیّۀ اندلسی در تفسیر «المحرّر الوجیز» جواب شرط را چنین توضیح داده است: «لَا زدَجَرتُم وَبادَرتُم إنقاذَ أنفُسِكم مِنَ الـهَلَكةِ» [۴۹۵].

از همۀ اقوال موجزتر، قول ابن قیّم جوزیّه است که در تفسیر خود نوشته جواب شرط به ‌قرینۀ آغاز سوره: «لـمـا ألـهاكمُ التَّكاثُر» است چنان‌که گوید: ﴿كَلَّا لَوۡ تَعۡلَمُونَ عِلۡمَ ٱلۡيَقِينِ٥جَوابُهُ مَحذُوفٌ، دَلَّ عَلَيهِ ما تَقَدَّمَ أي: لـم ألـهاكمُ التَّكاثُر [۴۹۶]. می‌گوید جواب آیۀ شریفه، محذوف است و آنچه در (آغاز سوره آمده یعنی ألهاکُمُ التَّکاثُر) بر آن دلالت دارد. بنابر این آیۀ شریفه می‌فرماید: اگر می‌دانستید، دانستنی یقینی(که قیامت خواهد آمد) تفاخر به فزونی مال و افراد، شما را سرگرم و غافل نمی‌کرد.

***

[۴۸۱] کشّاف، ج۴، ص۷۹۲. [۴۸۲] التّحریر و التّنویر، ج۱۲، ص۵۲۲. [۴۸۳] المحرّرالوجیز، ج۱۵، ص ۵۵۹. [۴۸۴] تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۴۹۶. [۴۸۵] إعراب القرآن، ج۸، ص۳۹۹. [۴۸۶] به ترجمۀ قرآن، اثر آقای حسین استادولی نگاه کنید. [۴۸۷] به ترجمۀ قرآن، اثر آقای عبدالمحمّد آیتی بنگرید. [۴۸۸] به ترجمۀ قرآن، اثر آقای بهاءالدّین خرّمشاهی نگاه کنید. [۴۸۹] به ترجمۀ قرآن، اثر آقای علی موسوی گرمارودی بنگرید. [۴۹۰] به ترجمۀ قرآن، اثر آقای داریوش شاهین نگاه کنید. [۴۹۱] به ترجمۀ قرآن، اثر آقای هوشنگ آبان بنگرید. [۴۹۲] به ترجمۀ قرآن، اثر آقای ابوالفضل بهرامپور نگاه کنید. [۴۹۳] تفسیر مجمع‌البیان، ج۳۰، ص۲۸۲. [۴۹۴] تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۴۹۶. [۴۹۵] المحرّر الوجیز فی تفسیرالکتاب العزیز، ج۱۵، ص۵۵۹. [۴۹۶] التّفسیر القیّم، ص۵۷۷.