منزلت فهم قرآن
دانشمندان علوم عقلی گفتهاند که اهمّیّت هر دانشی به «موضوع» آن بستگی دارد و هر علمی که موضوعش مهمتر باشد، اعتبارآن بیشتر است. بر همین اساس «قرآن شناسی» از سایر علوم مهمتر شمرده میشود زیرا موضوع آن «کلام إلهی» است که به اعتبار دلالتش بر ارادۀ تشریعی خداوند ـ جَلَّ و عَلا ـ مورد بحث قرار میگیرد و بالاترین مباحث معرفتی را در بردارد.
در تأیید آنچه گفته شد، از پیامبر ارجمند اسلام صگزارش شده که فرمود:
«مَن اُوتِیَ القُرآنَ فَظَنَّ أنَّ أحَداً مِنَ النّاسِ اُوتِیَ أفضَلَ مِمّا اُوتِیَ، فَقَد عَظَّمَ ما حَقَّرَ اللهُ وَحَقَّرَ ما عَظَّمَ اللهُ» [۱]. یعنی: «نعمت قرآن به هر کس داده شود و گمان کند که به کسی از مردمان نعمتی برتر از آن داده شده، بیشکّ چیزی را که خدا کوچک شمرده، او بزرگ پنداشته و چیزی را که خدا بزرگ داشته، او کوچک انگاشته است».
به همین دلیل، فهم قرآن کریم از دیدگاه ما مسلمانان دارای اعتبار و منزلتی است که در عرصۀ معرفت بالاتر ازآن نیست. از مسلمانان که بگذریم درمیان فرهیختگان مغرب زمین که به شرف اسلام مفتخر نشدهاند نیز درک و شناخت قرآن منزلتی والا دارد زیرا که این کتاب تابناک، منشأ پیدایش فرهنگ و تمدّن عظیمی در جهان شده و بویژه در روزگار گذشته، پیروانش تأثیر انکار ناپذیری بر تمدّن و فرهنگ غرب نهادهاند. از این رو دانشمندان بسیاری از غیر مسلمانان همچون تئودورنولدکه (آلمانی) و رژی بلاشر (فرانسوی) و ریچاردبل (انگلیسی) و دیگران بر فهم و معرفت قرآن کریم همّت گماردند و عمری را در راه شناخت تاریخ قرآن و مفاهیم آن سپری کردند، هر چند بنا به عللی بر همۀ معانی و مقاصد بزرگ قرآنی ره نیافتند.
و شگفت از نویسندگان و پژوهشگران مسلمانی که فکرت و همّت خود را بر تفحّص دربارۀ اسطورههای دروغین و تخیّلات بیأثر و فلسفه بافیهای نافرجام صرف میکنند و از تحقیق در کتاب فرهنگ آفرینی چون قرآن حکیم که قرنها بر دل و جان و زندگی میلیاردها تن اثر نهاده خودداری میورزند! باید گفت که:
شب پره گر وصل آفتاب نخواهد
رونق بازار آفتاب نکاهد!
[۱] در گزارش این حدیث شریف فرقههای گوناگون مسلمین (با اندک تفاوتی در الفاظ) شرکت نمودهاند. به عنوان نمونه: به اصول کافی، ج۲، ص۶۰۴ و مسندالإمام زید، ص ۳۸۷ و الجامِع الصَّغِیر فِی أحادِیثِ البَشِیرالنَّذِیر، ج۲، ص ۱۶۵ بنگرید.