بازنگری در معانی قرآن

فهرست کتاب

﴿قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ كَلِمَةٖ سَوَآءِۢ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمۡ أَلَّا نَعۡبُدَ إِلَّا ٱللَّهَ وَلَا نُشۡرِكَ بِهِۦ شَيۡ‍ٔٗا وَلَا يَتَّخِذَ بَعۡضُنَا بَعۡضًا أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَ

﴿قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ كَلِمَةٖ سَوَآءِۢ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمۡ أَلَّا نَعۡبُدَ إِلَّا ٱللَّهَ وَلَا نُشۡرِكَ بِهِۦ شَيۡ‍ٔٗا وَلَا يَتَّخِذَ بَعۡضُنَا بَعۡضًا أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِۚ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقُولُواْ ٱشۡهَدُواْ بِأَنَّا مُسۡلِمُونَ٦٤[آل عمران: ۶۴]. فراخوانی اهل کتاب به توحید

آیۀ شریفۀ فوق یکی از مشهور‌ترین آیات قرآن به شمار می‌آید و در نامۀ رسول اکرم‌صبه امپراتور روم شرقی نیز از آن یاد شده است. ولی متأسّفانه در بیشتر ترجمه‌های پارسی، به ‌درستی آن را ترجمه نکرده‌اند. به ‌عنوان نمونه، یکی از مترجمان می‌نویسد: «بگو: ای اهل کتاب، بیایید از آن کلمۀ حقّ که میان ما و شما یکسان است (و همه حقّ می‌دانیم) پیروی کنیم و آن‌ کلمه اینست‌ که به ‌جُز خدای یکتا هیچ‌کس‌ را نپرستیم و چیزی را با او شریک قرار ندهیم و برخی، برخی را به جای خدا به ربوبیّت تعظیم نکنیم... [۸۸]».

دوّمی می‌نویسد: «بگو: ای اهل کتاب، بیایید از آن کلمه‌ای که پذیرفتۀ ما و شما است پیروی کنیم آنکه جُز خدای را نپرستیم و هیچ چیز را شریک او نسازیم... [۸۹]».

سوّمی ترجمه کرده است: «بگو ای اهل کتاب، بیایید بر سر سخنی که بین ما و شما یکسان است بایستیم که جُز خداوند را نپرستیم و برای او هیچ‌گونه شریکی نیاوریم... [۹۰]».

چهارمی می‌نویسد: «بگو ای اهل کتاب، بیایید بر سر کلامی که بین ما و شما مشترک است بایستیم که جُز خدای را بندگی نکنیم و هیچ‌ کس را در قدرت و تدبیر با او شریک تلقّی نکنیم و در برابر خدا افرادی از خودمان را صاحب اختیار خود نگیریم... [۹۱]».

پنجمی مرقوم داشته است: «بگو ای اهل کتاب، بیایید به‌سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است که جُز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم... [۹۲]».

ما پنج نمونه از ترجمه‌ها را انتخاب کردیم تا نشان دهیم که چه اندازه در برگردان این آیۀ شریفه به پارسی، غفلت شده است با این‌که ترجمه‌های مزبور، برجسته و درخور أهمّیّت شمرده می‌شوند. امّا متأسّفانه مترجمان آن‌ها ـ شاید نا خود آگاه ـ گمان کرده‌اند که این آیۀ کریمه، خطاب به «مسیحیان اوّلیّه» است که از توحید خالص منحرف نشده بودند و از این رو نوشته‌اند: «به‌سوی کلمه‌ای بیایید که همه آن را حقّ می‌دانیم» و یا «پذیرفتۀ ما و شما است» ویا «میان ما و شما یکسان است» و یا «میان ما و شما مشترک است»...! و آن ‌کلمه [۹۳]هم اینست که غیر خدا را شریک وی ندانیم و غیر او را عبادت نکنیم. غافل از آن‌که خطاب آیۀ شریفه در درجۀ اوّل، به‌ اهل کتابِ معاصر با پیامبر گرامی‌ اسلام صاست‌که به تثلیث و ابن اللّهی مسیح و پرستش وی عقیده داشتند (و هنوزهم دارند!) و قرآن مجید صریحاً اعلام نموده است که: ﴿ٱتَّخَذُوٓاْ أَحۡبَارَهُمۡ وَرُهۡبَٰنَهُمۡ أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ وَٱلۡمَسِيحَ ٱبۡنَ مَرۡيَمَ[التوبة: ۳۱]. «آنان علمای دینی وراهبان خود را ـ غیر از خدا ـ به اربابی گرفته‌اند و نیز مسیح پسر مریم را..». پس چگونه می‌توان آن‌ها را به‌سوی سخنی فرا خواند که پذیرفتۀ ما و ایشان است؟!. بنابر این، کلمۀ «سَواء» که در این آیۀ شریفه به کار رفته چنان‌که مفسّران قدیم امثال طبری و طبرسی آورده‌اند به معنای «عدل» است. یعنی قرآن کریم، اهل کتاب را که از توحید منحرف شده بودند، به‌سوی سخنی عادلانه میان مسلمانان و ایشان فرا خوانده است، نه سخنی که پذیرفتۀ آنان باشد! آن‌ها متأسّفانه، شرک و انسان‌ پرستی را پذیرفته بودند (و امروز هم برآن هستند)!.

شیخ طبرسی در «مجمع البیان» آیۀ کریمه را چنین تفسیر می‌نماید:

«قُل (يا مَحَمَّد) يا أهلَ الكتابِ تَعالَوا (أي هَلُمُّوا) إلي كلِمَةٍ سَواءٍ (أي عَدلٍ) بَينَنا وَبَينَكم (أي عادِلَةٍ لا ميلَ لـها)» [۹۴]. یعنی: «بگو ای محمّد که ای اهل کتاب، به‌سوی سخنی بیایید که میان ما و شما عادلانه است یعنی انحراف از حقّ در آن نیست». طبری نیز در تفسیرش بر همین قول رفته است و از قول قَتاده آورده که: «سَواءٍ بَینَنا وَبَینَکُم» یعنی: «عَدلٍ بَینَنا وَبَینَکُم» [۹۵].

قرینۀ صحّت این تفسیر آنست که در پایان همین آیه می‌فرماید: «فَإن تَوَلَّوا» «پس اگر روی گرداندند»! در صورتی که آن‌ها توحید ربوبیّت را پذیرفته بودند، دیگر بحث از روی گرداندن پیش نمی‌آمد زیرا صدر آیه با ذیلش نمی‌ساخت!.

أمّا دوّمین ایراد بر بعضی از این ترجمه‌ها، مربوط به کلمۀ (لا یَتَّخِذَ) است که صیغۀ مفرد مذکّر غایب شمرده می‌شود و شگفت آن‌که آن را با (لا نَتَّخِذَ) یعنی صیغۀ متکلّم مع الغیر، خلط کرده‌اند! و به جای آنکه در ترجمۀ ﴿وَلَا يَتَّخِذَ بَعۡضُنَا بَعۡضًا أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِبنویسند: «و برخی از ما برخی دیگر را ـ غیرخدا ـ به اربابی نگیرد» واژه‌های «نگیریم» و «نسازیم» و «نیاوریم» و«نکنیم» را به کار برده‌اند!.

***

[۸۸] به ترجمۀ آقای مهدی إلهی قمشه‌ای نگاه کنید. [۸۹] به ترجمۀ آقای عبدالمحمّد آیتی نگاه کنید. [۹۰] به ترجمۀ آقای بهاءالدّین خرّمشاهی بنگرید. [۹۱] به ترجمۀ آقای علی اکبر طاهری قزوینی نگاه کنید. [۹۲] به ترجمۀ آقای ناصر مکارم شیرازی بنگرید. [۹۳] مراد از«کلمه» دراینجا «کلام» یعنی سخن است مانند کلمۀ «لاإلهَ إلَّا الله». به‌قول ابن مالک: «وكلمَهٌ بِها كلامٌ قَد يؤَمّ». [۹۴] تفسیر مجمع البیان، ج۳، ۱۰۵. [۹۵] تفسیر جامع البیان، ج۵، ص ۴۷۸.