بازنگری در معانی قرآن

فهرست کتاب

﴿أَوَ لَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَيَنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ كَانُوٓاْ أَشَدَّ مِنۡهُمۡ قُوَّةٗ وَأَثَارُواْ ٱلۡأَرۡضَ وَعَمَرُوهَآ أَكۡثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَآءَتۡهُمۡ

﴿أَوَ لَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَيَنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ كَانُوٓاْ أَشَدَّ مِنۡهُمۡ قُوَّةٗ وَأَثَارُواْ ٱلۡأَرۡضَ وَعَمَرُوهَآ أَكۡثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِۖ فَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيَظۡلِمَهُمۡ وَلَٰكِن كَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ٩ ثُمَّ كَانَ عَٰقِبَةَ ٱلَّذِينَ أَسَٰٓـُٔواْ ٱلسُّوٓأَىٰٓ أَن كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِ ٱللَّهِ وَكَانُواْ بِهَا يَسۡتَهۡزِءُونَ١٠[الروم: ۹-۱۰]. فرجام بدکاران!

آیۀ شریفۀ أخیر را برخی از مترجمان بدین صورت ترجمه کرده‌اند: «سپس سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به‌جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به مسخره گرفتند [۳۳۰]». مترجم دیگر مرقوم داشته است: «سپس سرانجام کسانی که کارهای بد کردند، این شد که آیات خدا را دروغ انگاشتند و بدان‌ها استهزاء کردند [۳۳۱]» دیگری می‌نویسد: «آخر، سرانجام کار آنان که بسیار به اعمال زشت و کردار بد پرداختند، این شد که به حق کافر شده و آیات خدا را تکذیب و تمسخر کردند [۳۳۲]».

این ترجمه‌ها با سیاق و مفهوم آیۀ شریفه چندان سازگار نیست از این رو معظم مفسّران شیعه و سنّی از آن اعراض نموده‌اند. خدای تعالی در آیۀ قبل، از کسانی سخن به‌ میان آورده که در برابر رسولان وی، راه ستمگری و انکار پیش گرفتند و درحقیقت با انکار رسولانِ خدا به خود شان ستم کردند چنان‌که می‌فرماید: ﴿وَجَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِۖ فَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيَظۡلِمَهُمۡ وَلَٰكِن كَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَبنابر این، ذکر این‌که سرانجام کار شان به تکذیب و استهزاء آیات پیوست، صحیح به‌ نظر نمی‌رسد زیرا تکذیب رسولان، نفس عمل ستمگرانۀ آن‌ها بود، نه عاقبت و سرانجام کارشان! عاقبت عمل آن‌ها، جُز عذاب إلهی چیزی نبود که قرآن کریم در نظایر این آیه، بارها بدان هُشدار داده است. مانند این‌که می‌فرماید: ﴿أَوَلَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَيَنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِينَ كَانُواْ مِن قَبۡلِهِمۡۚ كَانُواْ هُمۡ أَشَدَّ مِنۡهُمۡ قُوَّةٗ وَءَاثَارٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُ بِذُنُوبِهِمۡ وَمَا كَانَ لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِن وَاقٖ٢١ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ كَانَت تَّأۡتِيهِمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَكَفَرُواْ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُۚ إِنَّهُۥ قَوِيّٞ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ٢٢[غافر: ۲۱-۲۲]. «و آیا در زمین نگردیدند تا بنگرند که سرانجام کسانی که پیش ‌از ایشان می‌زیستند چگونه بود؟ آنان نیرومندتر از ایشان بودند و در زمین آثار بیشتری (از حیث آبادانی) داشتند پس خدا به‌سزای گناهانشان آن‌ها را گرفت و در برابر خدا هیچ نگاهداری برای آن‌ها نبود * این(کیفر) از آن روی بود که رسولان‌شان با دلائل روشن به‌سوی آنان آمدند ولی آن‌ها کفر ورزیدند پس خدا آنان را گرفت همانا که او توانمند و سخت کیفر است». باز می‌فرماید: ﴿أَفَلَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَيَنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ كَانُوٓاْ أَكۡثَرَ مِنۡهُمۡ وَأَشَدَّ قُوَّةٗ وَءَاثَارٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ فَمَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ٨٢ فَلَمَّا جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَرِحُواْ بِمَا عِندَهُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ٨٣[غافر: ۸۲-۸۳]. «پس آیا در زمین نگردیدند تا بنگرند که سرانجام کسانی که پیش ‌از ایشان می‌زیستند، چگونه بود؟ آن‌ها افرادی بیشتر و نیرومندتر از ایشان بودند و در زمین آثار فراوانتری داشتند ولی کارهایی که می‌کردند، آنان را کفایت نکرد (مانع از عذاب‌شان نشد) * پس چون رسولان آن‌ها با دلائل روشن به‌سوی آنان آمدند، به دانشی که نزدشان بود، شادمان (و مغرور) شدند و(عذابی که) آن را استهزاء می‌کردند آن‌ها را فراگرفت».

چنان‌که ملاحظه می‌شود در این آیات شریفه که هماهنگ و همسو با آیات سورۀ مبارکۀ روم است، عاقبت اقوام مزبور، جُز عذاب إلهی چیزی نبوده است امّا کفر و ظلم آن‌ها، پیش‌از سر انجام‌شان روی داده و از این رو طبری از ابن‌عبّاس آورده که گفت: جَزاؤُهُم العَذابُ [۳۳۳](کیفر آن‌ها عذاب بود) و طبرسی می‌نویسد: «استَحَقُّوا العَذابَ» [۳۳۴]«لایق عذاب شدند». صاحب تفسیر «المیزان» نیز همین قول را برگزیده و دربارۀ معنای پیشین (که در برخی از تراجم آمده) نوشته است: «الـمَقام، مَقامُ الاعتِبارِ وَالإنذارِ وَالـمُناسِبُ لَهُ بَيانُ انتِهاءِ مَعاصِيهِم إلي سُوءِ العَذابِ لَا انتِهاءِ مَعاصِيهِمُ الـمُتَفَرِّقَةِ إلَي التَّكذِيبِ وَالاستِهزاء» [۳۳۵]«این مقام، جایگاه عبرت گرفتن و بیم دادن است و مناسب آنستکه سرانجام، گناهانشان به عذاب سخت پیوندد نه به تکذیب و تمسخر»!.

در اینجا مناسب است بدین نکته نیز توجّه کنیم که: کلمۀ «عاقِبَۀ» در آیۀ شریفه به نصب آمده است و در نتیجه، خبر (کانَ) به‌ شمار می‌آید و اسم کان، همان «السُّوآی» است که مؤخّر واقع شده و جملۀ (أن کَذَّبُوا...) مقام مفعولٌ لَه را بر عهده دارد و برای «تعلیل» به‌کار رفته است یعنی: (لِأن کَذَّبُوا) (زیرا که تکذیب کردند). با توجّه بدین امر، مفهوم آیۀ شریفه چنین است که: «پس کسانی که اعمال بدی مرتکب شدند، به سر انجام بدتری رسیدند، زیرا که آیات خدا را تکذیب کردند و آن‌ها را به استهزاء می‌گرفتند». و سر انجام بدتر، چنان‌که گفتیم همان عذاب إلهی بوده است. ضمناً کلمۀ «السُّوآی» در اینجا می‌تواند مؤنّثِ «أسوَء» باشد و ممکن است صورت مصدری داشته باشد (بر وزنِ فُعلی مانند حُسنی) که در صورت أوّل، با آیۀ شریفۀ ﴿وَلَنَجۡزِيَنَّهُمۡ أَسۡوَأَ ٱلَّذِي كَانُواْ يَعۡمَلُونَ[فصلت: ۲۷]. موافقت دارد.

***

[۳۳۰] به ترجمۀ قرآن، اثر آقای ناصر مکارم شیرازی بنگرید. [۳۳۱] به ترجمۀ قرآن، اثر آقای جلال‌الدّین مجتبوی نگاه کنید. [۳۳۲] به ترجمۀ قرآن، اثر آقای مهدی إلهی قمشه‌ای بنگرید. [۳۳۳] تفسیر طبری، ج۱۸، ص۴۶۵. [۳۳۴] تفسیر طبرسی، ج۲۱، ص ۱۲. [۳۳۵] تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۶۶.