جایگاه سنت در قانونگذاری

فهرست کتاب

وجوب اطاعت از پیامبر جبعد از وفاتش

وجوب اطاعت از پیامبر جبعد از وفاتش

همانطور که بر اساس دستور خدا اطاعت و پیروی ازپیامبر جدر حیاتش برای صحابه واجب بود، بعد از وفات آنحضرت نیز، صحابه و سایر مسلمانان موظف به پیروی از ایشان بوده و هستند. زیرا نصوصی که اطاعت از پیامبر جرا واجب گردانیده، عام و فراگیر است و به زمان حیات پیامبر جیا به صحابه، مقید و منحصر نمی‌باشد. هم‌چنین علت وجوب پیروی از رسول خدا ج، هم صحابه و هم مسلمانان بعدی را شامل می‌شود که همان ایمان آوردن به پیامبری است که خدا اطاعتش را واجب گردانیده است. حال فرقی نمی‌کند که پیامبر، زنده باشد و یا رحلت کرده باشد.

پیامبر جپیروی از سنت‌هایش را بر مسلمانانی که او را ندیده‌اند، لازم گردانیده است. چنانچه زمانی که معاذسرا به یمن فرستاد، به وی فرمود: اگرمسئله‌ای برایت پیش آمد، چگونه حکم می‌کنی؟ معاذسگفت: بوسیله‌ی کتاب الله حکم می‌نمایم. پیامبرسفرمود: اگر در کتاب الله نبود، چه می‌کنی؟ معاذسگفت: بر اساس سنت رسول خدا جفیصله می‌کنم. پیامبر جفرمود: اگر در سنت هم نبود؟ معاذ گفت: با قیاس به کتاب و سنت، اجتهاد می‌کنم. پیامبر جبه سینه‌ی معاذسزد و فرمود: «خدا را سپاس که فرستاده‌ی رسول خدا جرا به چیزی توفیق داد که رسول خدا جرا راضی و خرسند می‌کند». [۲۲]

هم‌چنین دراحادیث زیادی که تواتر معنوی دارند، به وجوب عمل به سنتهای رسول خدا جتأکید شده است. یکی ازآن احادیث، روایتی است که حاکم و ابن عبدالبر از کثیر بن عبدالله بن عمرو بن عوف از پدرش و او ازجدش روایت نموده که رسول خدا جفرموده است: «تركت فيكم أمرين لن تضلوا ما تمسكتم بهما كتاب الله و سنتي»یعنی: «درمیان شما دو چیز بجای گذاشتم؛ تا زمانی که به آن تمسک بجویید، گمراه نمی‌شوید: کتاب خدا و سنت من».

بیهقی به نقل از ابوهریرهس، و بخاری و حاکم نیز به نقل ازابوهریرهساز رسول خدا جروایت نموده‌اند که: «همه‌ی امتیان من، وارد بهشت می‌شوند، مگر کسی که امتناع ورزد». گفتند: ای رسول خدا! چه کسی امتناع می‌ورزد؟ فرمود: «کسی که از من پیروی کند، وارد بهشت می‌شود و کسی که از من نافرمانی کند، در حقیقت امتناع ورزیده است».

ابوعبدالله حاکم از ابن‌عباس نقل می‌کندکه رسول خدا جدرخطبه‌ی حجه الوداع فرمود: «شیطان از اینکه در سرزمین شما پرستش شود، ناامید شده است. اما در مسایلی که شما، آن‌ها را ناچیز می‌شمارید، شیطان راضی شده است که از وی اطاعت شود. پس مواظب باشید. من، چیزی بین شما گذاشته‌ام که اگر به آن تمسک جویید، هرگز گمراه نمی‌شوید: کتاب الله و سنّت رسول الله».

ابن عبدالبر به‌نقل از عرباض بن ساریه روایت نموده است که رسول خدا جنماز صبح را خواند، سپس ما را موعظه‌ای نمود که اشک چشم‌ها سرازیر شد و قلب‌ها تکان خورد. شخصی گفت: ای رسول خدا! گویا آخرین خطبه‌ی شما است؟! پس ما را سفارش کنید. فرمود: «بشنوید و اطاعت نمایید؛ اگرچه غلامی حبشی، امیرتان باشد. زیرا هرکس از شما که درآینده زنده باشد، شاهد اختلافات زیادی خواهد بود. پس سنت من و سنت خلفای راشدین را بر خود لازم بگیرید و با چنگ و دندان (و به‌طور کامل و بدون سستی) به سنت من و خلفا، متمسک شوید و از بدعت‌ها و مسایل نوپدیدار پرهیز نمایید؛ زیرا هر بدعتی، گمراهی است». [۲۳]

به همین دلیل نیز صحابهشبه تبلیغ سنت همت گماشتند؛ چراکه سنت، نزد آن‌ها امانتی بود که باید آن را به نسل‌های آینده منتقل می‌نمودند. رسول خدا جنیز حاضران را به تبلیغ علم به نسل‌های آینده سفارش نمود. چنانچه فرمود: «رحم الله امرءاً سمع مقالتي فأداها كما سمعها و رب مبلغ أوعي من سامع» [۲۴]یعنی: «خداوند رحمت نماید شخصی را که سخن مرا شنید و آن را چنانچه شنیده بود، به دیگران رساند و چه بسا کسی که مطلب، به او ابلاغ می‌گردد، بهتر از شنونده، مطلب را دریابد».

[۲۲] احمد، ابوداود، ترمذی، دارمی، بیهقی در مدخل و ابن‌سعد در طبقات و ابن عبدالبر در جامع بیان العلم و فضله؛ نگا: جامع بیان العلم(۲/۲۴). [۲۳] جامع بیان العلم: ۲/۱۸۲. ترمذی، ابوداود، احمد بن حنبل و ابن‌ماجه نیز این حدیث را روایت نموده‌اند. [۲۴] جامع بیان العلم: ۱/۳۹. ابن‌حبان در صحیحش و نیز ابوداود آن را روایت نموده‌اند. و ترمذی آن را حسن قرار داده است.