جایگاه، روایات و احادیث و شروح کتاب موطأ
شاید مهمترین چیزی که سبب شهرت امام مالک شده، کتابش مؤطا باشد. کتابی که بنا بر پیشنهاد منصور، نوشته شد. منصور از امام مالک خواسته بود تا کتاب جامعی جمع آوری نماید که در آن از سختگیریهای ابن عمربو رخصتهای ابنعباسباجتناب شده باشد. امام مالک، پذیرفت و کتاب مؤطا را نوشت.
علامه سیوطی سبب نامگذاری این کتاب به مؤطا را اینگونه بیان نموده که امام مالک گفته است: من کتاب خود را بر هفتاد فقیه مدینه عرضه کردم. همه آن را پسندیدند؛ بنابراین نام آن را موطأ یعنی متفق علیه گذاشتم.
سپس خلیفه وقت، مهدی، برای انجام مناسک حج به مدینه آمد و کتاب مؤطا را از امام مالک شنید. آنگاه دستور داد تا پنج هزار دینار به امام مالک و هزار دینار به هر یک از شاگردانش بدهند.
همچنین هارون الرشید به اتفاق فرزندانش به حرمین آمد و کتاب مؤطا را از امام مالک شنید. حتی هارون الرشید علاقمند بود تا کتاب مؤطا به عنوان صحیحترین کتاب، در خانه کعبه نصب شود و عمل به آن برای همه مردم الزامی گردد. اما امام مالک نپذیرفت و گفت: ای امیرالمومنین! چنین مکن؛ زیرا یاران رسول الله جدر فروع با یکدیگر اختلاف داشتند و در شهرهای مختلف پراکنده شدند و هر کدام در نظریهاش برحق میباشد.. هارون الرشید با شنیدن سخنان امام مالک از خواسته خویش منصرف گردید. (الحلیه).
خداوند، مقبولیت مؤطا را در دلها جای داد و از هر طرف برای فراگرفتن و شنیدن آن روی میآوردند و مشهورترین امامانی که مؤطا را از امام مالک شنیدند، امام اوزاعی، شافعی و محمد میباشند که روایت امام محمد، معروف به مؤطای محمد از مشهورترین و معتبرترین روایات مؤطا است.
امام مالک در تألیف کتاب مزبور و جمع آوری احادیث صحیح در آن، نهایت سعی خویش را مبذول داشت. تا آنجا که گفتهاند: وی به مدت۴۰ سال تمام به تصحیح و تهذیب کتاب خویش پرداخته است. چنانکه سیوطی از اوزاعی در مقدمهاش بر شرح مؤطا نقل کرده که اوزاعی گفته است: ما، در مدت چهل روز، مؤطا را از مالک فرا گرفتیم. مالک گفت: کتابی را که من در چهل سال جمع آوری کردهام، شما در چهل روز فرا میگیرید؛ چه اندک در آن میاندیشید و فقه اندکی از آن خواهید گرفت.
شیوه امام مالک در تدوین مؤطا بدین نحو است که وی، کتابش را به ابواب و بخشهای مختلف علم تقسیم نموده و در هر باب، احادیثی از پیامبر جو آثار صحابه و تابعین که همه اهل مدینه بودند، ذکر کرده است. زیرا امام مالک همیشه در مدینه بوده است.
امام مالک، در پارهای از موارد بعد از ذکر حدیث، الفاظ آن را تفسیر میکند و مفهوم برخی جملهها را روشن مینماید و در برخی از ابواب که احادیث آحاد در آن ذکر شده و مخالف عمل اهل مدینه است، امام مالک به عمل اهل مدینه تصریح مینماید.
علما در مورد جایگاه مؤطا در سنت، دیدگاههای مختلفی دارند؛ برخی میگویند: به جهت جایگاه امام مالک و دقتی که ایشان در انتخاب احادیث داشته، کتابش بر صحیحین مقدم میباشد و همین کافی است که وی، کتابش را در مدت ۴۰ سال نوشته است. ابن عربی، یکی از کسانی است که این نظریه را دارد و از آن دفاع میکند و نظر جمهور مالکیها نیز چنین است.
عدهای نیز آن را با صحیحین در یک درجه قرار میدهند. چنانچه علامه شاه ولی الله دهلوی در کتاب «حجة الله البالعة» در بحث طبقات سنت، مؤطا و صحیحین را در طبقه نخست قرار داده است.
برخی هم مؤطا را در مرتبه بعد از صحیحین قرار دادهاند و این، نظریه جمهور محدثین است. ابن حجر در این باره میگوید: کتاب امام مالک، نزد وی و پیروانش، صحیح است؛ این در حالی است که امام مالک احادیث مرسل و منقطع را قابل احتجاج میداند.
پیشتر بیان گردید که احادیث مرسل و منقطع، نزد محدثین دیگر قابل احتجاج نیستند و به همین جهت نزد آنها کتاب مؤطا در درجه پایین تری از صحیحین قرار دارد. البته صاحبان دو نظریه فوق، وجود مرسل و منقطع را در مؤطا اینطور توجیه نمودهاند که اینگونه احادیث از طرق دیگر، سند متصلی دارند؛ بنابراین صحیح میباشند. یکی از کسانی که به متصل بودن احادیث مرسل، منقطع و معضل موجود در مؤطا تأکید دارد، حافظ ابن عبدالبر میباشد که میگوید: تعداد تمام احادیثی که امام مالک در مورد آنها گفته است: «بلغني» و«عن الثقة»، شصت و یک حدیث میباشد که تمام آنها از طرق دیگر، متصلند جز چهار حدیث که عبارتند از:
۱- «إني لا أنسي و لكن أُنَسّي».
«إن رسول الله جأري أعمار الناس قبله أو ما شاء الله من ذلك، فكأنه تقاصر أعمار أمته ألايبلغوا من العمل مثل الذي بلغ غيرهم في طول العمر فأعطاه الله ليلة القدر».
قول معاذ: آخر ما أوصاني به رسول الله جأن قال: «حسن خلقك للناس».
«إذا نشأت بحرية «سحابة» ثم تشاءمت فتلك عين غديقة».
البته علماء در دفاع از چهار حدیث فوق گفتهاند: معانی این احادیث هیچ اشکالی ندارد. علما در این رابطه به احادیث دیگری نیز استدلال کردهاند. شیخ شنقیطی در کتاب إضاءة الحالك اتصال احادیث فوق را از ابن صلاح نقل کرده و سیوطی نیز بر همین نظریه تأکید کرده است؛ چنانکه میگوید: اینکه احادیث مؤطا بهطور مطلق صحیحند، بدین دلیل است که مراسیل موجود در مؤطا همانطور که نزد امام مالک و موافقینش بدون هر قید و شرطی قابل استدلال هستند، نزد ما نیز حجت میباشند. زیرا هرگاه مرسل با حدیثی دیگر تقویت شود، میتوان به آن استدلال نمود و هیچ روایت مرسلی در مؤطا وجود ندارد، مگر اینکه با حدیثی دیگر تأیید شده است. [۳۳۵]
ابن حزم بر این باور است که در مؤطا احادیث ضعیفی وجود دارد که علما آنها را ضعیف قرار دادهاند. اما علامه لکهنوی در رد ابن حزم میگوید: احادیث ضعیف مؤطا به درجه بیاعتباری و وضع نرسیدهاند. و شاید سخن ابن حزم در مورد ضعیف قرار دادن احادیث مؤطا توسط برخی از علما، ناشی از حکم آنها بر اساس طرقی باشد که به آنها رسیدهاند. اما امام مالک این احادیث را از طریق خود، صحیح دانسته است. پس بهتر است که نظر امام مالک را در مورد شیوخش پذیرفت، نه دیدگاه دیگران را. زیرا وی نسبت به شیوخ و اساتید خود داناتر بوده است.
روایات متداول مؤطا به سی نسخه میرسد که مشهورترین آنها عبارتند از:
مؤطا یحیی بن یحی اللیثی، موطأ ابن بکیر، موطأ ابن مصعب، موطأ ابن وهب و موطأ محمد بن حسن. تفاوت نسخههای فوق به اعتبار تقدیم و تأخیر الفاظ، زیادت و نقصان و نیز به خاطر اختلاف زمانی در روایت از امام مالک و تجدید نظرهایی میباشد که از طرف امام مالک بر کتابش صورت گرفته است.
از این رو در مورد تعداد احادیث موجود در موطأ، اختلاف نظر وجود دارد. ابوبکر ابهری میگوید: تعداد تمام احادیث موجود در موطأ از احادیث پیامبر جگرفته تا آثار صحابه و تابعین، (۱۷۲۰) روایت میباشد. از این تعداد، ششصد حدیث، مسند؛ و دویست و بیست و دو حدیث، مرسل و ششصد و سیزده حدیث، موقوف و دویست و هشتاد و پنج اثر از تابعین است.
موطأ محمد بن حسن از مشهورترین نسخههای موطأ میباشد و در حرمین و هند دارای شهرت فراوانی است. تعداد تمام احادیث مرفوع و آثار موقوف صحابه و دیگران با در نظر گرفتن احادیث مسند و مرسل و منقطع هزار و صد و هشتاد حدیث میباشد. هزار و پنج حدیث از امام مالک، سیزده حدیث از امام ابوحنیفه، چهار حدیث از امام ابویوسف و بقیه از دیگران است.
در طول تاریخ، موطأ مورد توجه علما بوده و بر آن شرحهایی نوشته شده و احادیثش تخریج گردیده است و یکی از شارحان موطأ، حافظ ابن عبدالبر میباشد که دو شرح بر موطأ نوشته است:
۱- «التمهيد لما في الموطأ من المعاني و الأسانيد».وی، در این کتاب شیوخ امام مالک را به ترتیب حروف الفبا ذکر نموده است. ابن حزم در مورد این کتاب میگوید: در فقه حدیث، چنین شرحی سراغ ندارم و نمیدانم که آن را چگونه تحسین نمایم.
۲- «الإستذكار في شرح مذاهب علماء الأمصار».
علمای دیگری نیز به شرح موطأ پرداخته اند؛ از جمله: حافظ ابوبکر محمد بن عربی (۵۴۳ هـ)، جلال الدین سیوطی (۹۱۱هـ)، زرقانی مالکی (۱۱۲۲ هـ)، دهلوی (۱۱۸۰)، ملا علی قاری مکی (۱۰۱۴هـ) و لکهنوی (۱۳۰۴ هـ) در کتاب «التعليق الممجد علی موطأ الامام محمد».
افراد زیادی نیز مؤطا را مختصر نموده اند؛ مانند ابوسلیمان خطابی (۳۸۸ هـ)، ابن عبدالبر (۴۶۳هـ) و ابن رشیق قیروانی (۴۶۳ هـ).
همینطور کتابهای زیادی در شرح واژههای بیگانه و سخت موطأ و نیز شواهد و رجال آن نوشته شده که حاکی از توجه و عنایت علمای امت به این کتاب ارزشمند میباشد.
[۳۳۵] شرح الموطأ ص۸