حکایات موجود در سنت
برخی از روایات به شکل حکایات، امثال و مواعظ هستند. این نوع روایات، یا تفسیر برخی از آیات میباشند؛ مانند احادیث وارده در تفسیر آیه ﴿وَٱدۡخُلُواْ ٱلۡبَابَ سُجَّدٗا﴾[البقرة: ۵۸]، پیامبر جفرمود: «دخلوا يزحفون علي اوراكهم» [۲۹۲]یعنی: «با خزیدن بر نشیمنگاههایشان وارد شدند». خدای متعال میفرماید: و همینطور در تفسیر ﴿فَبَدَّلَ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ قَوۡلًا غَيۡرَ ٱلَّذِي قِيلَ لَهُمۡ﴾[البقرة: ۵۹]. فرمود: «قالوا حبة في شعرة»و امثال اینها. [۲۹۳]
یا اینکه تفسیر آیهای ازآیات قرآن نیستند و حاوی تکلیف اعتقادی و عملی نیز نمیباشند. لزومی ندارد که این نوع احادیث، اصلی در قرآن داشته باشند؛ ولی با این حال نیز از حیث ترغیب و ترهیب در ردیف قصص قرآنی هستند و در نوع اول داخلند. مانند حکایت سه نفر از ملتهای گذشته که یکی نابینا و دیگری پیس و سومی کچل بود. یا روایت مربوط به جریان جریج عابد و همچنین داستان سه نفر که به غار پناه بردند.
[۲۹۲] روایت بخاری و ابوداود. [۲۹۳] ابوهریرهسمیگوید: رسول اکرم جفرمود: به بنی اسرائیل گفته شد: ﴿وَٱدۡخُلُواْ ٱلۡبَابَ سُجَّدٗا وَقُولُواْ حِطَّةٞ﴾[البقرة: ۵۸] یعنی: «با فروتنی از دروازه آن شهر وارد شوید و بگویید: خدایا گناهان ما را ببخش». اما آنان با نشینگاههایشان خزیدند و عقب عقب، وارد شدند و به جای حطه که به معنای طلب آمرزش است، گفتند: (حبة فی شعرة) یعنی: دانه ای در جو... نگا: صحیح بخاری، حدیث (۴۴۷۹). [ویراستار]