جایگاه سنت در قانونگذاری

فهرست کتاب

بارزترین ویژگی‌های زهری

بارزترین ویژگی‌های زهری

وی، دارای قدی کوتاه و ریشی کم پشت و گونه‌هایی کم گوشت بود؛ موهای خود را با حنا رنگ می‌نمود و زبانی فصیح داشت؛ چنانچه گفته‌اند: «فصیحان آن زمان سه نفر بودند: زهری، عمر بن عبدالعزیز و طلحه بن عبیدالله».

اهل سخاوت و بخشش بود؛ لیث بن سعد، می‌گوید: ابن شهاب زهری، یکی از سخی‌ترین افرادی بود که تا به حال دیده‌ام. او، هیچ سائلی را دست خالی برنمی گرداند. بسا اوقات از غلامانش قرض می‌گرفت و به سائلین می‌داد. هرگاه سائلی، نزد زهری می‌آمد و او، چیزی نداشت که به سائل بدهد، چهره‌اش تغییر می‌کرد و آثار ناراحتی در سیمایش نمایان می‌شد.

از مردم بر سفره‌های عسل و آبگوشت پذیرائی می‌نمود. باری در یک آبادی اطراق کرد. مردم آنجا به او خبر دادند که در میان آن‌ها ده پیرزن هستند که هیچ‌کسی برای خدمت ندارند. زهری، چیزی با خود نداشت، بنابراین هجده هزار درهم قرض گرفت و برای هرکدام از آن‌ها یک خادم استخدام کرد.

زهری آنقدر بذل و بخشش می‌کرد که در پاره‌ای از موارد متحمل بدهی‌های سنگینی می‌گردید که خلفای بنی امیه و یا دوستانش، آن‌ها را پرداخت می‌کردند.

برخورداری از دو ویژگی، او را در تحصیل علم توانمند کرده و باعث تمایز و سرآمد شدن وی در میان معاصرانش شده بود:

۱- تحمل رنج فراوان در طلب علم. زهری، به ملاقات علما شدیداً علاقمند بود و شب‌های طولانی را تا صبح برای بررسی روایات و حفظ آن‌ها بیدار می‌ماند.

به اقوال برخی از معاصرین زهری در مورد وی توجه نمایید:

ابوالزناد می‌گوید: ما، فقط حلال و حرام را می‌نوشتیم؛ اما ابن شهاب، هر آنچه را می‌شنید، می‌نوشت و چون به روایات نیاز پیدا کردیم، متوجه شدیم که وی، از ما عالم‌تر است.

ابراهیم بن سعد می‌گوید: به پدرم گفتم: چرا ابن شهاب از شما سبقت گرفت؟ پاسخ داد: او، از ابتدا و در رأس تمام مجالس حاضر می‌شد و از هر پیر و جوانی پرس و جو می‌کرد و به خانه‌های انصار می‌رفت و از زن و مرد و پیر و جوان سؤال می‌نمود؛ حتی با دوشیزگان پشت پرده نیز به مناقشه و مباحثه علمی می‌پرداخت.

زهری، آنچنان حریص و مشتاق تحصیل علم بود که باهمین هدف، خادم عبیدالله بن عتبه بن عبدالله بن مسعود شده بود و برای وی، آب تهیه می‌نمود و بر در منزلش می‌ایستاد؛ عبیدالله از کنیزش سؤال می‌کرد: چه کسی درب منزل ایستاده است؟ کنیز جواب می‌داد: غلام نابینایت و منظورش، زهری بود. کنیز، از آن جهت چنین سخنی گفت که چشمان زهری، کمسو بود و آبریزش داشت و به خاطر رفت و آمد زیاد زهری به خانه عبیدالله بن عتبه، کنیزش، گمان می‌کرد که زهری، غلام عبیدالله است.

درباره زهری نقل شده که هرگاه در منزلش تنها می‌شد، سراغ کتاب‌هایش می‌رفت و چنان با آن‌ها سرگرم می‌گردید که تمام روزمرگی‌ها و کارهای زندگیش را فراموش می‌کرد تا اینکه همسرش به تنگ آمد و روزی چنین گفت: به خدا سوگند که این کتاب‌ها، بر من از وجود سه هوو در زندگیم سخت ترند.

زهری عادت داشت پس از شنیدن روایات از اساتید خود، به خانه می‌رفت و کنیزش را بیدار می‌کرد و احادیث را یکی بعد از دیگری به سمع وی می‌رسانید. کنیز می‌گفت: این احادیث به من چه ربطی دارد؟

زهری می‌گفت: می‌دانم تو از این احادیث استفاده نمی‌کنی، اما من آن‌ها را هم اکنون شنیدم و می‌خواهم تکرارشان کنم.

۲- حفظ و قوت حافظه زهری، دومین عاملی بود که او را در تحصیل علم، در میان معاصرانش ممتاز و سرآمد کرده بود. چنانچه پیشتر گذشت وی در۸۰ شبانه روز قرآن مجید را حفظ کرد. «لیث» از زهری نقل می‌کند که گفته است: هیچ یک از علومی را که در حافظه ام گنجانده‌ام، فراموش نکرده و از یاد نبرده‌ام.

«عبدالرحمن بن اسحق» از زهری چنین نقل کرده است: برای هیچ حدیثی نیاز به تجدید نظر پیدا نکردم و جز یک مورد، در باره هیچ حدیثی، تردیدی به خود راه ندادم و چون آن حدیث را از دوستم سؤال کردم، مشخص گردید که درست است.

حافظه قوی و شگفت انگیز وی، از این ماجرا نمایان‌تر می‌گردد که ابن عساکر نقل نموده که عبدالملک، نامه‌ای به اهل مدینه نوشت و آن‌ها را بخاطر موضعگیری مخالف در حادثه ابن زبیر سرزنش کرد. این نامه در دو طومار بود. این نامه طولانی برای عموم مردم در مسجد خوانده شد. سعید که دیر رسیده بود، خواست از محتوای نامه باخبر شود؛ لذا بدین منظور متن نامه را از شاگردانش سؤال نمود و آن‌ها نیز به گوشه‌هایی از متن نامه اشاره کردند، اما سعید کاملاً مطمئن نشد تا اینکه زهری خطاب به وی گفت: ای ابومحمد! آیا می‌خواهی به تمام مطالب نامه دست یابی؟ گفت: بلی. راوی می‌گوید سپس زهری تمام نامه را بگونه‌ای از حفظ خواند که گویا نامه را در دست داشت.

زهری، آنچنان از لحاظ قوت حافظه شهرت یافته بود که باری عبدالملک، تصمیم گرفت او را بیازماید. برای این منظور از زهری خواست تا تعدادی حدیث برای فرزندش املا کند؛ عبدالملک به یک نفر نیز دستور داد تا احادیث را مخفیانه و طوری که زهری نفهمد، یادداشت نماید. پس از گذشت یک ماه به زهری گفت: احادیثی را که املا کرده بودی، مفقود شده است، دوباره آن‌ها را املا کن و این بار نیز به کاتب خود دستور داد تا آن‌ها را بنویسد. عبدالملک پس از پایان جلسه، دستور داد تا نوشته‌های فعلی را با نوشته‌های سابق مقایسه کنند و بدین سان معلوم شد که حتی یک حرف هم تغییر نکرده است.

قابل یادآوری است که گفته‌اند: زهری، زیاد عسل می‌خورد و می‌گفت: عسل، حافظه را تقویت می‌کند. وی، از خوردن سرکه و سیب کال امتناع می‌ورزید و می‌گفت: این‌ها، موجب نسیان و فراموشی می‌شوند. هم‌چنین از او نقل شده که گفته است: هرکس می‌خواهد حدیث حفظ کند، زیاد کشمش بخورد.