صحابه و کیفیت فراگیری سنتهای رسولخدا ج
پیامبر جدر جمع یارانش حضور داشت و بین او و صحابهشهیچ فاصلهای وجود نداشت. رسول اکرم جدر مسجد، بازار، خانه، سفر و حضر با آنها بود و افعال و اقوال آن حضرت جکانون توجه صحابه بود؛ بدینسان رسول خدا جاز آن زمان که خداوند، صحابه را به وسیلهی او هدایت نمود و از گمراهی و تاریکی به سوی هدایت و نور، رهنمون شد، محور زندگی دینی و دنیوی آنان شد.
علاقهی صحابه به فراگیری اعمال و اقوال پیامبر جبه درجهای رسیده بود که برخی از آنان، حضور در مجلس ایشان را به صورت متناوب و پیاپی بر خود لازم کرده بودند. چنانکه بخاری از عمرسبا سندی متصل چنین روایت میکند: من و همسایهای که از انصار داشتم در جمع بنیامیه بن زید در قسمت شمال مدینه زندگی میکردیم. ما حضور در مجلس رسول خدا جرا بین خود تقسیم کرده بودیم. یک روز او، در مجلس پیامبر جحاضر میشد و یک روز من، حاضر میشدم و بدین ترتیب اخبار و درسهای مجلس رسول خدا جرا به یکدیگر میگفتیم.
این عملکرد صحابه، بیانگر آنست که دید صحابه، به رسول خدا جدیدی همراه با طلب و حسن اتباع بوده است. زیرا برای آنها ثابت شده بود که فرمانبرداری و پیروی از آن حضرت جواجب است. به همین دلیل بود که قبایل دوردست، برخی از افرادشان را خدمت رسولالله جمیفرستادند تا آنها، احکام اسلام را از زبان پیامبر جفرا بگیرند و معلموار به سوی قوم و قبیلهی خود بازگردند.
چه بسا اتفاق میافتاد که یک صحابی، مسافتی طولانی را صرفاً به خاطر پرس و جو دربارهی یک حکم شرعی میپیمود وسپس به خانه و کاشانهی خود باز میگشت. چنانکه بخاری روایت میکند: زنی به عقبه بن حارث خبر داد که هم عقبه و هم همسر او را شیرداده است. عقبه فوراً از مکه رهسپار مدینه شد و حکم شرعی این مسأله را از رسول خدا جپرسید. پیامبر جفرمود: «كيف و قد قيل»یعنی: «چگونه میخواهی با او زندگی کنی حالا که چنین سخنی به میان آمده است؟» عقبه از زنش جدا شد و آن زن، با شخص دیگری ازدواج نمود.
صحابه معمولاً مسایل مربوط به زندگی زناشویی را از ازواج مطهرات سؤال میکردند؛ زیرا میدانستند که کسی همچون زنان پیامبر جاز زندگی خصوصی ایشان اطلاعی ندارد. چنانچه پیشتر این روایت را ذکر نمودیم که یک صحابی، همسرش را برای پرس و جو در مورد حکم بوسه گرفتن روزهدار از همسرش، نزد ازواج مطهرات فرستاد و امسلمه در پاسخش گفت: پیامبر جدر حال روزه چنین عملی را انجام میداد.
همچنین خود زنان نیز خدمت ازواج مطهرات میرفتند و یا حتی بهطور مستقیم پارهای از مسایل ویژهی بانوان را از رسول خدا جسؤال میکردند و اگر چنانچه حکم شرعی بگونهای بود که رسول خدا جبهصراحت نمیتوانست به زنان پاسخ دهد، به برخی از همسرانش دستور میداد تا آنها را تفهیم نمایند.
باری زنی خدمت رسول خدا جآمد و درمورد طهارت زن از حیض سؤال نمود. پیامبر جفرمود: «نخست با پارچهای تمیز و خوشبو، خود را پاک کن». آن زن گفت: چگونه؟ پیامبر جدوباره همان سخن را تکرار کرد. آن زن متوجه منظور پیامبر جنشد. آنگاه رسول خدا جبه عائشهلدستور داد تا وی را تفهیم نماید. عائشهل، آن زن را به گوشهای برد و منظور رسول اکرم جرا به او تفهیم کرد. [۲۵]
طبعاً صحابه در باب آگاهی از اقوال و احوال رسول خدا جدر یک سطح نبودند. بعضی از آنها شهرنشین بودند و برخی هم بیایاننشین؛ عدهای بازرگان بودند و برخی نیز کارگر و کشاورز بودند و یا شغلهای دیگری داشتند. عدهای از صحابه نیز فقط به عبادت و همراهی با رسولالله جمشغول بودند. برخی در مدینه سکونت داشتند و بعضی هم بیرون مدینه زندگی میکردند. روش آموزشی رسول خدا جبه سبک کنونی نبود که در اوقات معینی کلاس عمومی برگزار نماید؛ بلکه چنین جلساتی بهندرت برگزار میشد، مگر خطبههای جمعه و عیدین.
بخاری از ابنمسعودسروایت میکند که پیامبر جبرای هدایت و ارشاد ما، هر چند روز یک بار را در نظر میگرفت تا دچار خستگی و دلسردی نشویم.
از اینجاست که مسروق، در مورد یاران رسول خدا ج، میگوید: من با آنها نشستم و آنان را مانند «غدیر» (محل تجمع آب) یافتم. غدیر یا برکهی آب، انواع مختلفی دارد: برخی از برکهها یک نفر را سیراب میکند و برخی دونفر؛ پارهای از برکهها نیز ده نفر و یا صد نفر و برخی هم تمام اهل زمین را سیراب مینماید. طبعاً آن دسته از یاران پیامبر جکه جزو پشگامان اسلاماند، مانند: خلفای راشدین و عبدالله بن مسعود و یا کسانی که بیش از دیگران همراه و همنشین پیامبر جبودهاند، مانند: ابوهریرة و عبدالله بن عمرو بن عاص و... از نظر علمی بر دیگران پیشی گرفتهاند.
[۲۵] بخاری، مسلم و نسائی از عائشهل.