نسخ سنت با قرآن
نسخ سنت با کتاب، نزد جمهور صورت میگیرد و عملاً نیز تحقق یافته است. در این مورد مثالهای متعددی ذکر شده است. مانند: نسخ استقبال بیت المقدس با استقبال کعبه. چنانکه پیامبر جو مسلمانان در بدو هجرت به مدینه، مدت چندین ماه به سوی بیت المقدس نماز میخواندند و در این زمینه در قرآن نصی وجود ندارد. سپس این حکم که بر اساس سنت بود، با این آیه نسخ گردید: ﴿قَدۡ نَرَىٰ تَقَلُّبَ وَجۡهِكَ فِي ٱلسَّمَآءِۖ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبۡلَةٗ تَرۡضَىٰهَاۚ فَوَلِّ وَجۡهَكَ شَطۡرَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِۚ﴾[البقرة: ۱۴۴]. یعنی: «ما روگرداندن تو را هر از چندگاهی به سوی آسمان میبینیم؛ پس تو را به سوی قبلهای متوجه میسازیم که از آن راضی خواهی شد و لذا رو به سوی مسجد الحرام کن».
همچنین در مسأله بازگرداندن مسلمین به قریش به مقتضای صلح حدیبیه، برگردانیدن زنان مهاجر با این آیه نسخ گردید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا جَآءَكُمُ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ مُهَٰجِرَٰتٖ فَٱمۡتَحِنُوهُنَّۖ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِإِيمَٰنِهِنَّۖ فَإِنۡ عَلِمۡتُمُوهُنَّ مُؤۡمِنَٰتٖ فَلَا تَرۡجِعُوهُنَّ إِلَى ٱلۡكُفَّارِۖ لَا هُنَّ حِلّٞ لَّهُمۡ وَلَا هُمۡ يَحِلُّونَ لَهُنَّۖ﴾[الممتحنة: ۱۰]. یعنی: «ای اهل ایمان! هنگامی که زنان مؤمن به سوی شما مهاجرت کردند، ایشان را بیازمایید؛ خداوند از ایمان آنان آگاهتر است. هرگاه ایشان را مؤمن یافتید، آنان را به کافران برنگردانید. این زنان، برای آن مردان و آن مردان، برای این زنان، حلال نیستند».
ولی امام شافعی میگوید: سنت با قرآن نسخ نمیشود. عدهای، دلیل امام شافعی را اینگونه بیان کردهاند که اگر سنت به وسیله قرآن نسخ شود، دشمنان پیامبر جاز این مسأله سوءاستفاده نموده، ادعا میکنند که خداوند متعال، احکام صادره از سوی پیامبرش را نپذیرفته و آنها را نسخ کرده است.
البته خودِ امام شافعی در الرسالة، دلیل بهتری ارائه داده است؛ آنجا که میگوید: «سنت را فقط سنت نسخ میکند؛ زیرا اگر خداوند به چیزی غیر از آنچه پیامبرش به وسیله سنت مشروع کرده است، حکم نماید، پیامبر جآن را برای مردم بیان خواهد کرد تا عملاً برای مردم ثابت نماید که بخشی از سنتش، بخشی دیگر را منسوخ میگرداند. اما اگر در مورد یکی از سنتها و احادیث رسول الله جبگوییم که با قرآن نسخ شده است، در حالی که از رسول خدا جدر تأیید نسخ، حدیثی گفته نشده، آنگاه هرکس میتواند در مورد سایر احادیث پیامبر جبگوید: این حدیث به وسیله فلان آیه نسخ شده است. مثلاً بگوید: احادیثی که در آنها برخی از معاملات منع گردیده، با آیه۲۷۵ سوره بقره و رجم زانی به وسیله آیه ﴿ٱلزَّانِيَةُ وَٱلزَّانِي فَٱجۡلِدُواْ كُلَّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا مِاْئَةَ جَلۡدَةٖۖ﴾[النور: ۲]. و مسح بر موزهها توسط آیه وضو نسخ شده یا میزان سرقت که چهار درهم تعیین شده و مشروط به مال محرز بوده، با آیه ﴿فَٱقۡطَعُوٓاْ أَيۡدِيَهُمَا﴾[المائدة: ۳۸]. نسخ شده است و میتوان دست هر دزدی را در مقابل هر چیز اندک قطع کرد و بدین صورت راهی به سوی ترک عمل به سایر سنتها و ادعای نسخ آنها با آیات قرآن، باز میشود». [۲۹۵]
لازم به یادآوری است که محققین شوافع، نظریه جمهور را دارند و پاسخهای مختلفی در برابر این نظریه امام شافعی ارائه نمودهاند.
[۲۹۵] الرسالة : تحقیق مرحوم احمد محمد شاکر،صص ۱۰۸-۱۱۳