احادیث ابوحنیفه
نویسنده فجر الاسلام در صفحه ۱۶۲ میگوید: عامل دوم در جعل حدیث، اختلافات کلامی و فقهی است. مسایل فقهی، غالباً بدینگونه است که یک حدیث، مسألهای را تأیید میکند و حدیث دیگر، مسأله مقابل آن را تأیید مینماید؛ حتی کتابهای مذهب ابوحنیفه که ابن خلدون میگوید: «احادیث صحیح نزد ابوحنیفه از هفده حدیث تجاوز نمیکند»، مملو از احادیث میباشند.
اینکه اختلافات فقهی و کلامی، اثرات عمیقی در جعل حدیث داشتهاند، مطلبی است که کسی، آن را انکار نمیکند و این موضوع در بحث عوامل جعل بیان گردید؛ اما این ادعای مؤلف که فقط هفده حدیث نزد ابوحنیفه به صحت رسیده، کاملاً اشتباه و بدور از انصاف است. زیرا مذهب ابوحنیفه/، یکی از وسیعترین مذاهب فقهی از نظر استنباط و برخورداری از مسائل میباشد. چنانکه صدها هزار مسأله از آن بجا مانده است. لذا امکان ندارد این سرمایه عظیم فقهی زاییده چند حدیث باشد که تعدادشان از هفده حدیث نگذرد.
اگر گفته شود که ابوحنیفه، فقه خود را بر اساس قیاس استنباط نموده، در جواب باید گفت: مسانیدی که شاگردان ابوحنیفه از وی نقل کردهاند، دهها مسند میباشند و بیانگر این است که فقه وی، برگرفته از سنت میباشد.
این نظریه که فقه ابوحنیفه فقط از هفده حدیث صحیح گرفته شده، به هیچ وجه درست نیست و چنین چیزی عملاً امکان ندارد.
گفتنی است: ابن خلدون، این نکته را به صورت غیرقطعی و با تعبیری ضعیف بیان نموده است. همچنین سراغ نداریم که پیش از ابن خلدون، کسی چنین نظریهای را ارائه داده باشد. بلکه اقوال صریح علما، حاکی از آن است که احادیث زیادی، نزد ابوحنیفه به صحت رسیده است. این موضوع را ضمن بررسی زندگی امام ابوحنیفه/در آخر کتاب، در بحثی دقیق و علمی بررسی خواهیم کرد.