درس بیست و هشتم داستان مسلمان شدن جبیر بن مطعم س
۴۸- جبیر بن مطعم بن عدی سمیگوید: رسول خدا صدر (نماز) مغرب سوره طور را میخواند، هنگامی که به آیات زیر رسید:
﴿أَمۡ خُلِقُواْ مِنۡ غَيۡرِ شَيۡءٍ أَمۡ هُمُ ٱلۡخَٰلِقُونَ٣٥ أَمۡ خَلَقُواْ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَۚ بَل لَّا يُوقِنُونَ٣٦ أَمۡ عِندَهُمۡ خَزَآئِنُ رَبِّكَ أَمۡ هُمُ ٱلۡمُصَۜيۡطِرُونَ٣٧﴾[الطور: ۳۵-۳٧].
«آیا ایشان (همین جوری از عدم سر بر آوردهاند و) بدون هیچ گونه خالقی آفریده شدهاند؟ و یا این که (خودشان خویشتن را آفریدهاند و) خودشان آفریدگارند؟ یا این که آنان آسمانها و زمین را آفریدهاند؟! بلکه ایشان طالب یقین نیستند. آیا گنجینههای پروردگارت نزد ایشان و در اختیار آنان است (تا هر گونه که بخواهند قضاوت کنند و نبوت را به این بدهند و به آن ندهند؟) یا این که ایشان (بر همه چیز جهان) سیطره دارند (و ارباب و فرمانده کل کائنات هستند؟)».
نزدیک بود که قلبم (بدر آید) و پرواز کند. روایت از بخاری و مسلم [۱٧٧]. و بخاری در روایت دیگری افزوده «و این اولین وقتی بود که ایمان در قلبم جای گرفت» [۱٧۸].
۴٩- همچنین جبیر سمیگوید: پیامبر صدر مورد اسیران جنگ بدر فرمودند: «اگر مطعم بن عدی زنده میبود و درباره این گندیدهها با من سخن میگفت، بخاطر او آنها را آزاد میکردم» [۱٧٩]. روایت از بخاری و مسلم [۱۸۰]و روایت از طبرانی و او افزوده: در آن هنگام جبیر مسلمان شد [۱۸۱].
نکتهها و عبرتها:
۱- یکی از صورتهای اعجاز قرآن این استکه شنوندگان و خوانندگانش را تحت تأثیر قرار میدهد. مثلاً همین جبیر بن مطعم که آمده بود در رابطه با افرادی از فامیلش که در جنگ بدر اسیر شده بودند، پا درمیانی کند و فدیه بدهد و در عین حال کینه زیادی نسبت به اسلام و مسلمانان داشت، میبینیم به محض شنیدن آیاتی از قرآن ایمان در قلبش جای میگیرد و این یکی از صورتهای فراوان اعجاز قرآن میباشد. بعضی از علماء صورتهای اعجاز قرآن را به بیش از ۴۵ صورت برشمردهاند و این کتاب عزیز بزرگترین معجزه پیامبر ما حضرت محمد صبوده و از سوی دیگر، معجزه جاودان او میباشد. از پیامبر صثابت شده که وی فرموده است: «مَا مِنَ الْأَنْبِيَاءِ نَبِيٌّ إِلَّا قَدْ أُعْطِيَ مِنَ الْآيَاتِ مَا مِثْلُهُ آمَنَ عَلَيْهِ الْبَشَرُ، وَإِنَّمَا كَانَ الَّذِي أُوتِيتُ وَحْيًا أَوْحَاهُ اللَّهُ ﻷإِلَيَّ، وَأَرْجُو أَنْ أَكُونَ أَكْثَرَهُمْ تَبَعًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ». «به هریک از پیامبران معجزاتی عطا شده که مردم بخاطر آنها ایمان بیاورند و آنچه به من عنایت شده است وحیی است که خداوند بهسوی من فرستاده است پس امیدوارم که در روز قیامت از سایر پیامبران، پیروان بیشتری داشته باشم». روایت از بخاری و مسلم [۱۸۲].
۲- یکی از اخلاقهای مورد پسندی که شرع پاک و مطهر مسلمانان را تشویق کرده که به آن آراسته شوند، پاداش دادن به کسی است که به ما نیکی کرده و به همین خاطر پیامبر صدر مورد مطعم بن عدی - پدر جبیر - مطلب سابق الذکر را عنوان کرد، زیرا او خدمات زیادی به پیامبر صکرده بود [۱۸۳].
۳- همه کافران و مشرکان نجس معنوی هستند چون به الله یا به رسولان یا به کتابهایش کفر ورزیده و بر الله و بر پیامبرانش دروغ میگویند و با دین حق الله تعالی مبارزه میکنند؛ یا بدین خاطر که دیگر مخلوقات را شریک الله تعالی قرار میدهند. چنانکه این مورد در حدیث اسیران بدر واضح و صریح است و چنانکه در این گفته الله تعالی روشن است:
﴿إِنَّمَا ٱلۡمُشۡرِكُونَ نَجَسٞ فَلَا يَقۡرَبُواْ ٱلۡمَسۡجِدَ ٱلۡحَرَامَ بَعۡدَ عَامِهِمۡ هَٰذَا﴾[التوبة: ۲۸].
«بیگمان مشرکان (به سبب کفر و شرکشان، از لحاظ عقیده) پلیدند، لذا نباید پس از امسال (که نهم هجری است) به مسجدالحرام وارد شوند».
[۱٧٧] صحیح البخاری (۴۸۵۴) و صحیح المسلم (۴۶۳) و این لفظ اضافه «هنگامی که به آیات زیر رسیده...» در نزد مسلم وجود ندارد، بلکه فقط بخاری آن را از حمیدی، از سفیان روایت کرده، او گفته: از زهری، از محمد بن جبیر و او از پدرش برای من تعریف کرده و حدیث را بدین ترتیب ذکر نموده است، سپس گفته: سفیان گوید: من فقط از زهری شنیدم که از محمد بن جریر و او از پدرش روایت کرده که از پیامبر شنیدم که در نماز مغرب طور را میخواند. من آن زیادتی را که به من گفتهاند، نشنیدهام. [۱٧۸] صحیح البخاری (۴۰۲۳). [۱٧٩] در جامع الاصول ۸/ ۲۰۵ گفته است: «مراد از گندیدهها آن اسیران است. چون آنها کافر و مشرک هستند و مشرکان نجس می-باشند. لذا پیامبر صبصورت استعاره مجازی لفظ گندیدهها را برای آنها بکار گرفت». [۱۸۰] صحیح البخاری (۴۰۲۴). [۱۸۱] المعجم الکبیر (۱۵۰٧) و در اسناد آن ضعفی وجود دارد و هیثمی در المجمع ٩/۳٧٧ گفته است: «اسنادش حسن است». [۱۸۲] صحیح البخاری (۴٩۸۱) و صحیح مسلم (۱۵۲) بخاری در جامع الاصول ۸/۵۲۳ گفته است: «به جز قرآن، هیچ یک از کتابهای نازل شده خداوند معجزه نبوده است». [۱۸۳] در نزد طبرانی این مطلب در بعضی از روایتهای این حدیث آمده است (۱۵۰۶، ۱۵۰۸).