داستان اسلام صحابه

فهرست کتاب

درس هشتادم داستان مسلمان شدن ضرار بن ازور س

درس هشتادم داستان مسلمان شدن ضرار بن ازور س

۱۲۲- ابوالحصین بن زبرقان می‌گوید: ضرار بن ازور به خدمت پیامبر صآمد درحالیکه هزار شتر را همراه با چوپان‌هایشان پشت سر گذاشته بود. (یعنی آنها را ترک کرده بود). وی به پیامبر صخاطرنشان ساخت که چه ثروت عظیمی را وانهاده و قبلاً چقدر اسلام را مبغوض می‌دانسته است. سپس الله تعالی او را هدایت داده و اسلام را در نظر او محبوب ساخته است. و گفت: ای رسول خدا، من شعری را گفتم، (لطفاً) به آن گوش دهید.

پیامبر صفرمود: «هیه» «آن را بگو تا بشنوم» گوید: گفتم:

تركت القداح وغرف القيان
والـخمر اشـربـها والثمـالا
وشدي الـمحبَّر في غمره و
كرِّي علي الـمسلمين القتالا
وقالت جـميله شتتنا وبعدت
اهلـك شــتــي شــتــالا

«تیرهای قمار [۴۴۵]و صدای کنیزکان آوازه‌خان و شرابی که آن را می‌نوشم و مستی را، ترک کردم.

و از سوار شدن بر اسبم جهت جنگ با مسلمانان خودداری کردم و از نبرد با ایشان منصرف شدم.

و جمیله [۴۴۶]به من گفت: تو خانواده‌ات را متلاشی و نابود ساختی و بگونه‌ای بزرگ و خطیر آنها را پراکنده نمودی.

پس پروردگارا! در عوض این ترکی که من انجام داده‌ام، بهشت را به من عطا فرما، چرا که من برای اینکه به بهشت دست یابم، خانواده و مالم را فروختم».

آنگاه پیامبر صفرمود: «ربح البيع، ربح البيع، ربح البيع» «این معامله سودمند واقع شد، این معامله سودمند واقع شد، این معامله سودمند واقع شد» [۴۴٧].

نکته‌ها و عبرت‌ها:

۱- فضیلت ضرار بن ازور سو متانت عقل وی بطوریکه اسلام را که موجب سعادتمندی او در دنیا و آخرت است، بر ماندن در نزد اموال فراوانش ترجیح داد. این در حالی است که در نزد وی خانواده و فرزندان مشرکش بودند. پس حال او کجا و حال کسی که خداوند ثروت و مالی را به او داده و او این نعمت را در راستای معصیت خدا و جنگ با خدا بکار می‌گیرد کجا؟ اینکه می‌گوئیم آن را در راستای جنگ با خدا بکار می‌گیرد، بدین گونه است که این مال را در ربا بکار می‏گیرد و آن را در نواحی قدغن شده مصرف می‌کند مانند خریدن آلات لهو که مایه فساد قلب او و قلب فرزندان و خانواده‌اش است - خانواده‌ای که خداوند به او دستور داده که آنها را از آتش جهنم حفظ کند - یا می‌آید این مال را در دیگر موارد حرام مصرف می‌کند و این مال باعث می‌شود که دچار غفلت گردد و آرزوهای دور و دراز بکند. چنانکه الله تعالی فرموده است:

﴿وَيۡلٞ لِّكُلِّ هُمَزَةٖ لُّمَزَةٍ١ ٱلَّذِي جَمَعَ مَالٗا وَعَدَّدَهُۥ٢ يَحۡسَبُ أَنَّ مَالَهُۥٓ أَخۡلَدَهُۥ٣ كَلَّاۖ لَيُنۢبَذَنَّ فِي ٱلۡحُطَمَةِ٤ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا ٱلۡحُطَمَةُ٥ نَارُ ٱللَّهِ ٱلۡمُوقَدَةُ٦ ٱلَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى ٱلۡأَفۡ‍ِٔدَةِ٧ إِنَّهَا عَلَيۡهِم مُّؤۡصَدَةٞ٨[الهمزة: ۱-۸].

«وای به حال هر که عیبجو و طعنه‌زن باشد! ‏ ‏ همان کسی که دارائی فراوانی را گرد می‌آورد و آن را بارها و بارها می‌شمارد. (چرا که از شمردن پول و سرشماری دارائی کیف می‌کند و لذّت می‌برد، و فکر و ذکرش اموال، و معبود و مسجودش درهم و دینار است. برق این بت او را غرق شادی می‌کند، و نه تنها شخصیت خویش که تمام شخصیتها را در آن خلاصه می‌کند). ‏ ‏ آخر گمان می‌برد که دارائیش بدو جاودانگی می‌بخشد! (پس چرا چنین بت مشکل گشائی را نپرستد و شخصیت همگان را در پای آن قربانی نکند؟). ‏ ‏ هرگزا هرگز! (چنین نیست). او بدون شک به خُرد کننده و درهم شکننده (اعضاء و اندام، آتش دوزخ نام) پرت می‌گردد و فرو انداخته می‌شود. ‏ ‏ تو چه می‌دانی خُردکننده و درهم شکننده چیست‌؟ آتش برافروخته خدا است! ‏ ‏ آتشی که (به ژرفای قلب‌ها که کانون کفر و کبر و فسق، و مرکز حبّ ثروت و قدرت و منزلت دنیوی بوده است، فرو می‌رود) و بر دلها مسلّط و چیره می‌شود. آن آتشی ایشان را در بر می‌گیرد که سرپوشیده و دربسته است».

بنابراین مال و فرزند آزمایشی برای بنده هستند. و هر اندازه که مال و ثروت بیشتر شود، این آزمایش و فتنه بزرگتر می‌شود! الله تعالی فرموده است:

﴿إِنَّمَآ أَمۡوَٰلُكُمۡ وَأَوۡلَٰدُكُمۡ فِتۡنَةٞۚ وَٱللَّهُ عِندَهُۥٓ أَجۡرٌ عَظِيمٞ١٥[التغابن: ۱۵]

«قطعاً اموالتان و اولادتان، وسیله آزمایش شمایند و (اگر در این میدان آزمایش، از عهده بر آئید، برای شما) اجر و پاداش بزرگی در پیشگاه خدا است».

۲- خویشاوندی و فامیلی کسانی که اسلام میان آنها تفاوت قایل شده است (بدین صورت که بعضی مسلمان شده و بعضی دیگر مسلمان نشده‌اند) از دیدگاه اسلام چنین تفرقی در حق یک مسلمان کاملاً بجا و پسندیده است؛ چرا که او با این دوری گزینی، از چیزی که باعث تیره‌بختی و شقاوت او در دنیا و آخرت است، اجتناب نموده و وارد چیزی شده که سعادت دنیا و آخرت را برای او به ارمغان می‏آورد. و بخاطر اینکه از افراد فامیل و نزدیک خود که مشرک هستند، دور شده، نه تنها متحمل ضرر نمی‌شود، بلکه دوری گزینی او از کسانی که می‌ترسد در رابطه با دینش به او لطمه بزنند، امری مطلوب است. و مانند آن است کسی که مجالست و همنشینی با اقاربش - کسانی که نماز را ادا نمی‌کنند - ترک می‌گوید و همچنین به آن نزدیک است کسی که زیاد در مجالس نزدیکانش که قیل و قال در آنها فراوان است، شرکت نمی‌کند. این کارها به لحاظ شرعی مطلوب و مورد پسند است.

۳- کسی که اموال و تجملات دنیا را بخاطر الله تعالی ترک گوید مانند کسی که مسلمان شود و اموالش را که فقط با ترک کردن آنها می‌تواند مسلمان شود، ترک گوید مانند حال ضرار و مانند کسی که فقط وقتی می‌تواند عبادت خدایش را انجام دهد، که آنها را ترک کند مانند حال صهیب به هنگام هجرتش، باید بگوئیم که همچون کسی بیشترین و بزرگ‌ترین سود را برده است.

[۴۴۵] وقتی که اعراب در دوران جاهلیت می‌خواستند کاری انجام دهند، به این تیرها متوسل می‌شدند. بر روی یکی از آنها نوشته بود: انجام ده و بر دومی نوشته شده: انجام نده و بر سومی چیزی نوشته نشده بود. هرکدام که خارج می‌شد، به مقتضای آن عمل می‌کردند. و اگر تیر پوچ در می‌آمد، دوباره، قرعه می‌کشیدند. [۴۴۶] یعنی جمیله ـ در حالیکه همسر یا یکی از خویشاوندان نزدیکش بوده ـ وقتی که ضرار خواست که برود تا مسلمان شود به او گفت.... [۴۴٧] روایت از عبدالله بن احمد در زوائد المسند (۱۶٧۰۳) و ابونعیم در معرفة الصحابة (۳۸۸٩ ـ ۳۸٩۲) و بحشل ص ۱٧۴، و دیگران با اسناد فراوانی که در هر یک از آنها ضعفی وجود دارد، این حدیث با مجموع آنها حسن یا قریب به آن است. نگا: المجمع ٩/۳٩۰ ـ ۳٩۱ و در ارتباط با شرح ابیات این قصیده به کتاب‌های لغتی مانند صحاح، لسان العرب، و حاشیة السندی که با المسند چاپ شده است. ۲٧/ ۲۵٧، ۲۵۸.