داستان اسلام صحابه

فهرست کتاب

درس هشتاد و ششم داستان مسلمان شدن آل دیلم از فرزندان پادشاهان یمن و آمدن هیئت آنها

درس هشتاد و ششم داستان مسلمان شدن آل دیلم از فرزندان پادشاهان یمن و آمدن هیئت آنها

۱۳۰- فیروز دیلمی سمی‌گوید: آل دیلم مسلمان شدند و من هم یکی از کسانی بودم که مسلمان شدم. آل دیلم هیئت خود را به خدمت پیامبر صفرستادند تا بیعت و مسلمان شدن آنها را به پیامبر صاطلاع دهند. رسول خدا این کار آنها را پذیرفت. آنها گفتند: ای رسول خدا! ما کسانی هستیم که شما آنها را خوب می‏شناسی و می‌دانید که از کجا آمده‌ایم و می‌دانید که ما مسلمان شده‌ایم، حالا ولی و سرپرست ما کیست؟ پیامبر صفرمود: «الله و رسولش» گفتند: این دو برای ما کافی است و ما خشنود هستیم [۴٧۸].

۱۳۱- باز هم فیروز دیلمی سمی‌گوید: (همراه با هیئتی) به خدمت رسول خدا صرسیدم. عرض کردم: ما یک نوع آشامیدنی می‌سازیم که آن را به خورد پسر عموهایمان می‌دهیم. پیامبر صفرمود: «آیا این آشامیدنی، مست می‌کند؟» گفتم: آری، فرمود: «پس حرام است» زمانی که می‌خواستم با ایشان خداحافظی کنم و پیش قبیله‌ام بازگردم، دوباره این موضوع را به ایشان یاد آور شده، گفتم: ای پیامبر خدا! آنها نمی‌توانند از آن دست بردارند. فرمودند: «کسی که از آن دست برنداشت (و بر آن استمرار ورزید) گردنش را بزنید!» گفتم: ای رسول خدا! من دو زن دارم که هر دو خواهر هستند. فرمود: «طبق میل خودت یکی از آن دو را که می‌خواهی طلاق بده!» [۴٧٩].

نکته‌ها و عبرت‌ها:

۱- هدایت بدست الله تعالی است، آن را به هرکس از خلقش که بخواهد و بر هر کس که بداند لیاقت آن را دارد، ارزانی می‌کند. در حقیقت آن را به اهالی بلاد دوردست از عرب و عجم بخشیده است، مثلاً اینها آل دیلم از یمن و از فرزندان فارس هستند که الله تعالی آنها را به اسلام هدایت داده است و مردمانی را از اهل مکه بلکه از قریش از آن محروم ساخته است بلکه آن را به یکی از عموهای خیر البشر صارزانی نکرده است؛ همان کسی که با پیامبر صدشمنی نمود و او را اذیت‌ کرد و با دعوتش مبارزه نمود تا اینکه دست آخر بر سرکفر مرد - او ابولهب است - و این در حالی است که الله تعالی درباره رسوا کردن او سوره‌ای را نازل کرده‌ که تا روز قیامت خوانده می‌شود. پاک و منزه است آن خدای دانا وکاردان!.

۲- کسی که شرب خمر از او تکرار شود با وجود آنکه در هر دفعه حد شرعی بر او جاری شده است، این نشان می‌دهد که او فردی سرکش است و شیطان بر او تسلط حاصل کرده، لذا لازم است که به شدت مورد تعزیر (و تنبیه) واقع گردد. و در بعضی از احادیث آمده است که او کشته می‌شود - چنانکه در حدیث دوم متن آمده است - و در احادیث دیگری آمده است که او بعد از مرحله چهارم (تکرار شراب خواری) کشته می‌شود. اما بعضی از اهل علم عقیده دارند که حد کشتن فسخ شده است و کسی که مکرراً به شراب خواری اقدام کند، شدیداً تنبیه و تعزیر می‏شود.

۳- جایز نیست که شخص دو خواهر را همزمان با هم در عقد نکاح داشته باشد چنانکه الله تعالی فرموده است:

﴿وَأَن تَجۡمَعُواْ بَيۡنَ ٱلۡأُخۡتَيۡنِ إِلَّا مَا قَدۡ سَلَفَ[النساء: ۲۳].

«و اینکه دو خواهر را همزمان با هم زن خود نکنند مگر آنچه‌که قبلاً سپری شده است».

[۴٧۸] روایت از امام احمد (۱۸۰۳٧، ۱۸۰۴۲)، و ابوداود (۳٧۱۰) و سندش صحیح است. [۴٧٩] روایت از طبرانی در الکبیر ۱۸/۳۳۰-۳۳۱ و در سندش ابن ابوفروه قرار دارد که جداً ضعیف است. اما متن صحیح است، جزء اول را امام احمد (۱۸۳۴ ـ ۱۸۰۳۶) و ابوداود (۲۶۸۳) از حدیث دیلم حمیری روایت کرده‏اند و سندش صحیح است. و جزء آخر آن را امام احمد (۱۸۰۴۰-۱۸۰۴۱) و ترمذی (۱۱۲٩-۱۱۳۰) و ابن حبان (۴۱۵۵) روایت نموده، و ترمذی آن را حسن دانسته است. و الله تعالی فرموده است: ﴿وَأَن تَجۡمَعُواْ بَيۡنَ ٱلۡأُخۡتَيۡنِ إِلَّا مَا قَدۡ سَلَفَ[النساء: ۲۳].