درس هفتاد و هشتم داستان مسلمان شدن جماعتی از زنان و بیعت آنها
۱۱۸- امیمه بنت رقیقه قریشی لمیگوید: همراه با تعدادی از زنان به خدمت رسول خدا صآمدیم تا با ایشان بیعت نمائیم. گفتیم: ای رسول خدا! با شما بیعت میکنیم بر سر اینکه چیزی را شریک خدا قرار ندهیم و دزدی نکنیم و زنا نکنیم و بهتانی را نیاوریم که در بین دست و پاهای خودمان آن را سر هم میکنیم [۴۳٧]. و در ارتباط با (امر) معروف و خداپسندی از شما نافرمانی نکنیم [۴۳۸].
پیامبر صفرمودند: «فِيمَا اسْتَطَعْتُنَّ وَأَطَقْتُنَّ». «(بر سر چیزهایی بیعت کنید) که میتوانید آنها را انجام دهید و توانایی و تاب تحمل آنها را دارید». ما گفتیم: الله و رسولش نسبت به جان ما، از ما مهربانتر و دلسوزتر هستند! پس بیا ای پیامبر تا با شما بیعت کنیم. پیامبر صفرمودند: «إِنِّي لا أُصَافِحُ النِّسَاءَ، إِنَّمَا قَوْلِي لِمِائَةِ امْرَأَةٍ كَقَوْلِي لِامْرَأَةٍ وَاحِدَةٍ» [۴۳٩]. «من با زنان مصاحفه نمیکنم (دست نمیدهم) بلکه سخن من به صد زن، با سخن من به یک زن هیچ تفاوتی ندارد».
۱۲۱- عایشه لمیگوید: فاطمه دختر عتبه بن ربیعه به خدمت پیامبر صآمد تا با ایشان بیعت نماید. پیامبر مواردی را که در آیه زیر عنوان شده، بر او شرط بیعت کرد:
﴿أَن لَّا يُشۡرِكۡنَ بِٱللَّهِ شَيۡٔٗا وَلَا يَسۡرِقۡنَ وَلَا يَزۡنِينَ﴾[الممتحنة: ۱۲].
«چیزی را شریک خدا نسازند و دزدی نکنند و مرتکب زنا نشوند».
آن زن از فرط شرم و حیا دستش را روی سرش قرار داد و رسول خدا صاز این کار او به شگفت آمد. آنگاه عایشه گفت: آرام باش ای زن، بخدا که ما بر سر این بیعت نکردهایم. گفت: این هم خوب است. پس پیامبر صبر سر مفاد این آیه با او بیعت کرد [۴۴۰].
نکتهها و عبرتها:
۱- اهمیت بیعت کردن مردان و زنان و اهمیت پیمان گرفتن از آنها در دوری کردن از معصیتهای بزرگ مانند شرک و زنا و غیر اینها همراه با عدم سهل انگاری و نادیده گرفتن عموم طاعت و فرمان بری در هر چیزی که خوبی و حُسن آن شرعاً شناخته شده است.
۲- مهربانی و دلسوزی پیامبر صنسبت به امتش؛ به همین خاطر هر امری را که مایه خیر و منفت برای مسلمانان بوده است، واننهاده و به آنها سفارش کرده که آن را انجام دهند و هر چیزی را که مایه ضرر برای ایشان است، انجام آن را بر مسلمانان حرام نموده است و لذا پیامبر صآنها را به انجام هر چیزی که خدا پسند و خوب و پاک است، دستور داده و هر چیز کثیف و زیان آفرینی را بر آنها حرام نموده است. الله تعالی در مورد پیامبر صفرموده است:
﴿ٱلَّذِينَ يَتَّبِعُونَ ٱلرَّسُولَ ٱلنَّبِيَّ ٱلۡأُمِّيَّ ٱلَّذِي يَجِدُونَهُۥ مَكۡتُوبًا عِندَهُمۡ فِي ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَٱلۡإِنجِيلِ يَأۡمُرُهُم بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَيَنۡهَىٰهُمۡ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ ٱلطَّيِّبَٰتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيۡهِمُ ٱلۡخَبَٰٓئِثَ وَيَضَعُ عَنۡهُمۡ إِصۡرَهُمۡ وَٱلۡأَغۡلَٰلَ ٱلَّتِي كَانَتۡ عَلَيۡهِمۡۚ فَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِهِۦ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَٱتَّبَعُواْ ٱلنُّورَ ٱلَّذِيٓ أُنزِلَ مَعَهُۥٓ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ١٥٧﴾[الأعراف: ۱۵٧].
«(به ویژه رحمت خود را اختصاص میدهم به) کسانی که پیروی میکنند از فرستاده (خدا محمّد مصطفی) پیغمبر امّی که (خواندن و نوشتن نمیداند و وصف او را) در تورات و انجیل نگاشته مییابند. او آنان را به کار نیک دستور میدهد و از کار زشت بازمیدارد، و پاکیزهها را برایشان حلال مینماید و ناپاکها را بر آنان حرام میسازد و فرو میاندازد بند و زنجیر (احکام طاقتفرسای همچون قطع مکان نجاست به منظور طهارت، و خودکشی به عنوان توبه) را از (دست و پا و گردن) ایشان به در میآورد (و از غُل استعمار و استثمارشان میرهاند). پس کسانی که به او ایمان بیاورند و از او حمایت کنند و وی را یاری دهند، و از نوری پیروی کنند که (قرآن نام است و همسان نور مایه هدایت مردمان است و) به همراه او نازل شده است، بیگمان آنان رستگارند».
۳- حرام بودن مصاحفه و دست زدن با زنان؛ مثلاً همین پیامبر صدر مهمترین و بزرگترین وضعیتی که با زنان داشته است - یعنی بیعت آنها بر سر اسلام - مصاحفه با زنانی که محرم او نیستند را رد میکند و بطور مسلم پیامبر صفرموده است:
«لَأَنْ يُطْعَنَ فِي رَأْسِ أَحَدِكُمْ بِمِخْيَطٍ مِنْ حَدِيدٍ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ يَمَسَّ امْرَأَةً لَا تَحِلُّ لَهُ» [۴۴۱]. «اگر با یک سوزن آهنی به یکی از شما بکوبند، برای او بهتر از آنست که زنی را که برایش حلال نیست، لمس کند».
۴- اهمیت خلق و خوی حیا و شرم برای مردان و زنان، اگرچه لازم است که سهم زنان از حیا، به مراتب بیشتر از دیگران باشد.
[۴۳٧] یعنی فرزندی را که جزو اولاد شوهرش نیست، از طریق برداشتن آن و گمان اینکه او، فرزندش است، یا از طریق زنا به او ملحق نسازد. [۴۳۸] معروف: چیزی است که نیکی و حُسن آن در شرع شناخته شده است و همان چیزی است که الله به آن دستور داده است. [۴۳٩] علاوه بر این زن صحابیه که راوی حدیث است، امام مالک در الموطا ۲/ ٩۸۲، و امام احمد (۲٧۰۰۸) و دیگران این حدیث را روایت کردهاند، و سندش صحیح است و رجالش رجال صحیحین می-باشند و حافظ ابن کثیر در تفسیرش این روایت را صحیح دانسته و دارای شواهد کثیری است. نگا: المسند (۶۸۵۰)، (۲۰٧٩۶)، (۲٧۰۶۲)، (۲٧۱۳۳) و المجمع: المغازی، باب البیعة علی الاسلام ۶/ ۳۶، ۴۰. [۴۴۰] روایت از عبدالرزاق (٩۸۲٧)، و احمد (۲۵۱٧۵)، و ابن حبان (۴۵۵۴) و روایت از دیگران. و سندش صحیح است، و رجالش رجال صحیحین میباشند و بیعت فاطمه ذکر شده در این حدیث، به هنگام مسلمان شدنش بوده است. نگا: شرح حال او در الاصابة ۴/۳٧۲، اما بیعت عایشه ـ چنین بر میآید که ـ به مانند آن بیعتی بوده، که امام از مردم مسلمان میگیرد. [۴۴۱] روایت از طبرانی ۲۰/ ۲۱۱، ۲۱۲ و رویانی در مسندش چنانکه در سلسله احادیث صحیحه (۲۲۶) با اسنادی حسن آمده است.