درس شصت و پنجم داستان مسلمان شدن اشعریها و تشریف فرمایی هیئت آنها
۱۰۰- جبیر بن مطعم سمیگوید: در آن اثنا که ما با رسول خدا در راه مکه بودیم، ایشان فرمودند: «يَطْلُعُ عَلَيْكُمْ أَهْلُ الْيَمَنِ، كَأَنَّهُمُ السَّحَابُ [۳۸٩]هُمْ خِيَارُ مَنْ فِي الْأَرْضِ». «اهل یمن بر شما پدیدار میگردند آنچنان که گویی آنها ابری هستند. آنها بهترین کسانی هستند که در زمین وجود دارند!» آنگاه مردی از انصار گفت: آیا از ما هم برتر هستند؟ پیامبر صجوابی نداد، باز گفت: آیا از ما هم برتر هستند؟ پیامبر صجوابی نداد، باز گفت: آیا از ما هم برتر هستند؟ آنگاه پیامبر صدر مرتبه سوم با صدایی آهسته فرمودند: «مگر از شما» (یعنی شما از آنها برتر هستید) [۳٩۰].
۱۰۱- ابوهریره سمیگوید: پیامبر صفرمودند: «أَتَاكُمْ أَهْلُ اليَمَنِ، هُمْ أَرَقُّ أَفْئِدَةً وَأَلْيَنُ قُلُوبًا، الإِيمَانُ يَمَانٍ وَالحِكْمَةُ يَمَانِيَةٌ، وَالفَخْرُ وَالخُيَلاَءُ فِي أَصْحَابِ الإِبِلِ، وَالسَّكِينَةُ وَالوَقَارُ فِي أَهْلِ الغَنَمِ». «اهل یمن پیش شما آمدهاند، در حالی که دلها و قلبهای آنان به مراتب نرمتر و ملایمتر است! ایمان از یمن است و حکمت و دانش از یمن است.و غرور و تکبر در میان صاحبان شتر میباشد و آرامش و وقار در میان صاحبان گوسفند است». روایت از بخاری و مسلم [۳٩۱].
۱۰۲- انس بن مالک سمیگوید: پیامبر صفرمودند:
«يَقْدَمُ عَلَيْكُمْ أَقْوَامٌ هُمْ أَرَقُّ مِنْكُمْ قُلُوبًا». «اقوامی پیش شما میآیند که به مراتب قلبهای آنها، از قلبهای شما نرمتر است!».
گوید: آنگاه اشعریها تشریف فرما شدند و ابوموسی اشعری در میان آنها بود. هنگامی که به مدینه نزدیک شدند، چنین رجز میخواندند: غداً نلقي الاحبه مـمــداَ وحزبــه [۳٩۲] «فردا با دوستان و عزیزانمان ملاقات میکنیم؛ با محمد صو یارانش».
نکتهها و عبرتها:
۱- معیار برتری در میان مردم صرفاً ایمان است، پس کسی از همه با تقواتر است، در نزد الله تعالی منزلت و جایگاهش از همه والاتر است، چنانکه الله تعالی فرموده است:
﴿إِنَّ أَكۡرَمَكُمۡ عِندَ ٱللَّهِ أَتۡقَىٰكُمۡ﴾[الحجرات: ۱۳].
«بیگمان گرامیترین شما در نزد خدا متقیترین شما است».
اگر همراه با ایمان حکمت هم - که عبارت است از قرار دادن هر چیزی در جای خودش - جمع شود، مقام و منزلت بنده در نزد الله تعالی بالا میرود و به همین خاطر است که نزدیک بود اهل یمن به دلیل برخوداری از ایمان و حکمت، به مقام و منزلت انصار برسند، با وجود آنکه انصار قبل از آنها مسلمان شده و با جان و مال، اسلام و مسلمانان را یاری کرده بودند.
۲- همنشینی و رفت و آمد متقابل تأثیر خاصی بر مجالس و جاهایی دارد که مردم در آنها جمع میشوند. حتی چهارپایان هم به نوعی بر کسی که از آنها نگهداری میکند و به امور مربوط به آنها میپردازد، تأثیر میگذارند. مثلاً شتر بعلت غلظت و بزرگی خلقتش در سرشت کسانی که به رعایت و حمایت آن همت گماردهاند اثر گذاشته، روحیه تکبر، خودخواهی و مباهات را در آنها پرورش میدهد. و در آن سوی، گوسفند هم بخاطر خلقت کوچک و سرشت و طبع آرامی که دارد، در کسی که به حمایت و رعایت آن همت گمارده، اثر گذاشته، آرامش و وقار را به او یاد میدهد. و ابوهریره روایت کرده که پیامبر صفرمودهاند: «گوسفند یکی از جانداران بهشت است» [۳٩۳].
۳- در روایت آخر (متن) موردی وجود دارد که بیانگر جواز «رجز» - یعنی سرودن شعر همراه با بلند کردن صدا - میباشد.
در ارتباط با پیامبر صو بعضی از اصحاب ثابت شده که آنها رجز خوانده و آن را با صدای بلند میخواندهاند [۳٩۴]. روی این حساب، در چنین مواردی رجز خوانی اشکالی ندارد، بویژه اگر نیاز به خواندن آن احساس شود، مانند کمک گرفتن از آن برای انجام دادن کارهای مشقت آمیز و سفر و نحو آن. و اشکالی ندارد اگر جماعتی آن را بگویند چنانکه ظاهر روایت چنین میگوید. ولی باید دقت کنند که به مثابه آواز حرام نشود، یا بیش از حد خوانده نشود [۳٩۵]، چرا که در آن وقت، باعث میشود بیشتر از قرآن مورد توجه قرار گیرد [۳٩۶]و حرام است که ابزار لهوی مانند دف و... با آن همراه باشد [۳٩٧].
[۳۸٩] در بعضی از الفاظ این حدیث «کقطع السحاب» آمده است و معنایش این است که بصورت جماعتهای انباشتهای میآیند که مانند تکه ابری میباشند. [۳٩۰] روایت از طیالسی (٩۴۵) و احمد (۱۶٧۵۸، ۱۶٧٧٩) و ابن ابی شیبه ۱۲/۱۸۳ ـ ۱۸۴ و سندش حسن است. و استاد ما شیح عبدالعزیز بن باز در یکی از درسهایش که آن را القاء نموده گفته: اسناد آن مشکلی ندارد. [۳٩۱] صحیح البخاری: المغازی: باب قدوم الاشعریین و اهل الیمن (۴۳۸۸) و صحیح مسلم: الایمان (۵۲). [۳٩۲] روایت از احمد (۱۲۰۲۶) و ابن ابی شیبه در الفضائل ۱۲/۱۲۲ و ابویعلی (۳۸۴۵) و سندش صحیح است و رجالش رجال صحیحین هستند و روایت از ابن سعد ۱/ ۳۸۴ با سندهای مرسل. [۳٩۳] روایت از بیهقی ۲/۴۴٩، و خطیب ٧/۴۳۲ و آلبانی آن را در السلسلة الصحیحة، (۱۱۲۸) صحیح دانسته است. و روایت از مالک در موطا ۲/٩۳۳ از ابوهریره بصورت موقوف و اسنادش صحیح است و حکم (حدیث) موقوف را دارد. [۳٩۴] نگا: صحیح البخاری و فتح الباری: مناقب الانصار ٧ / ۳۴٧، و المغازی ٧ / ۴۶۴ ـ ۴۶۵، و الأدب المفرد، باب ما یجوز من الشعر و الرجز و الحداء ۱۰/ ۵۳٧ ـ ۵۴۱، و التمنی ۱۴/ ۲۲۲. [۳٩۵] گروهی از فقها رجز خوانی شعری را با این ضوابط جایز دانستهاند، نگا: رساله «الصحوة الاسلامیه» از فتاوای شیخ ما محمد بن عثیمین (جمع علی ابولوز ص ۱۳۶، ۱۳٧، شماره ۱۶). [۳٩۶] شیخ الاسلام ابن تیمیه در الاقتضاء ص ۴۸۳ گفته است: «کسی که به منظور اصلاح قلبش زیاد به قصیدهها گوش دهد، علاقهاش به سماع قرآن کم میشود و رفته رفته کار به جایی میکشد که سماع قرآن را دوست نداشته باشد». به مرجع سابق نگاه شود. [۳٩٧] نگا: رساله «البیان الـمفید عن حکم التمثیل والاناشید» تألیف: عبدالله السلیمانی.