درس پنچاه و سوم داستان مسلمان شدن قبیله ثقیف
۸۴- عثمان بن ابوالعاص سمیگوید: وقتی که هیئت ثقیف به خدمت پیامبر خداصرسیدند، پیامبر صآنها را به مسجد برد تا بیشتر متأثر شوند.
آنها بر او شرط کردند که شخصاً پیش کارگزار زکات نروند، بلکه او پیش آنها بیاید (و بنا به قولی شرط کردند که به غزوهها نروند) و یک دهم اموالشان گرفته نشود (و بنا به قولی زکات واجب مالشان را ندهند) و رکوع نبرند (و بنا به قولی سجده نبرند و مراد این استکه نماز از آنها ساقط شود). آنگاه رسول خدا صفرمودند: «لَكُمْ أَنْ لَا تُحْشَرُوا، وَلَا تُعْشَرُوا، وَلَا خَيْرَ فِي دِينٍ لَيْسَ فِيهِ رُكُوعٌ» [۳۰۸]. «اشکالی ندارد میتوانید پیش کارگزار جمعآوری زکات نیایید و او به سراغ شما بیاید و یک دهم اموالتان را ندهید، اما هیچ خیری در دینی نیست که در آن رکوع (یعنی نماز) نباشد».
۸۵- وهب بن منبه میگوید: از حضرت جابر بن عبدالله بدر مورد چگونگی وضعیت ثقیف به هنگام بیعت، سؤال کردم. او گفت: آنها بر پیامبر صشرط قرار دادند که صدقه (زکات) و جهاد بر آنها واجب نباشد. و او بعد از آن از پیامبر صشنید که می-گفت: «سَيَتَصَدَّقُونَ، وَيُجَاهِدُونَ إِذَا أَسْلَمُوا» [۳۰٩]. «هنگامی که مسلمان شوند، صدقه (یعنی: زکات) را خواهند داد و جهاد را انجام خواهند داد».
۸۶- عامر شعبی /از مردی از طایفه ثقیف روایت میکند که او گفت: در ارتباط با سه چیز از پیامبر صرخصت خواستیم، ولی او به ما رخصت نداد. ما گفتیم: سرزمین ما سردسیر است، لذا به ما اجازه بدهید که غسل جنابت را انجام ندهیم. او به ما اجازه این کار را نداد. سپس گفتیم: که اجازه دهید در ظرف کدو [۳۱۰]نبیذ درست کنیم، ولی او حتی یک لحظه هم اجازه این کار را به ما نداد و از او خواستیم که ابوبکر را به ما تحویل دهد، ولی ایشان از تحویل دادن او امتناع کرد و گفت: «هو طليق الله وطليق رسوله» «او آزاد شده خدا و آزاد شده رسول اوست» جریان از این قرار بود هنگامی که پیامبر صطائف را محاصره کرد [۳۱۱]، ابوبکر از طائف خارج شده به خدمت پیامبر صرسید و مسلمان شد [۳۱۲].
نکتهها و عبرتها:
۱- بیان اهمیت نماز و اهمیت خود را برای آن پاک و تمیز کردن، که یکی از مهمترین شروط آن است؛ چرا که نماز ستون دین اسلام است. این درحالی است که در صحیح مسلم آمده که پیامبر صفرموده است: «إِنَّ بَيْنَ الرَّجُلِ وَبَيْنَ الشِّرْكِ وَالْكُفْرِ تَرْكَ الصَّلَاةِ». «فاصله میان مسلمانان با شرک و کفر (در حد) ترک نماز است». روی این حساب کسی که نماز را ترک کند، مسلمان نیست [۳۱۳]. و هیچ خیری در دینی نیست که در آن نماز نباشد، چنانکه پیامبر صدر این حدیث گفته است.
۲- یکی از اسلوبهای دعوت الی الله در پیش گرفتن روش تدرج «مرحلهای» در رابطه با دعوت کافران است، در مرحله اول لازم است که اصول اسلام و مبانی مهم و بزرگ آن را که اسلام فقط و فقط با انجام دادن آنها صحیح است، برای کافران بیان نماید مثلاً قبل از هرچیز مسئله عقیده و هرآنچه را که بدان خدشه وارد میسازد از انواع شرک و کفر را، برای او بیان نماید. سپس برای او توضیح دهد که نماز واجب است و از اهمیت زیادی برخوردار است. و به همین ترتیب به پیش برود... و زمانی که فرد دعوت شده مسائل اهم دین را دریافت و به مرحله اجرا درآورد و ایمانش قوی شد، موردی را برای او بیان میکند که به لحاظ اهمیت به دنبال نماز میآید و بدین ترتیب اقدام کند... البته اشکالی نیست که در بیان بعضی از واجباتی که وقت بیشتر و جادارتری را برمیتابند و یا هنوز وقت وجوب آنها فرا نرسیده است، تأخیر شود.
همچنین لازم است که داعی الی الله چنین رویهای را در ارتباط با دعوت فاسقان و فاجرانی که در دریای فسق و فجور غرق شدهاند و بعضی از مسلماناننماهایی که در دام بعضی از کارهای حرام شرکآمیز یا غیر آنها گرفتار شدهاند، در پیش بگیرد. تا این رویه باعث شود که آنها دعوت او را بپذیرند و در پرتو مشیت و اراده الله تعالی شریعت او را به مرحله اجرا درآورند. اسلوب تدرج و مرحلهای در دعوت، در کتاب الله تعالی وارد شده است. واضحترین مثال در این زمینه (رویه تدریجی) در رابطه با حرام ساختن شراب است. بخاری از عایشه لروایت کرده که او گفت: «اولین چیزی که از قرآن نازل شد، در رابطه با موضوع بهشت و جهنم بطور مفصل سورههایی نازل شد تا اینکه مردم به اسلام گرویدند، آنوقت آیاتی درباره حلال و حرام نازل شدند. اگر در اولین مرحله «لا تشربوا الخمر= شراب ننوشید» نازل میشد، میگفتند: هرگز شراب را رها نمیکنیم. و اگر «لاتزنوا= زنا نکنید» نازل میشد، میگفتند: هرگز زنا را رها نمیکینم» [۳۱۴].
۳- بر انسان مسلمان لازم است از انجام اموری که خسارتهای زیادی - در دین و دنیایش - برای او بهمراه دارند، مانند اموری که اصل و ریشه پلیدیها هستند، یعنی شراب و چیزهایی که بدان شبیه هستند همچون مواد مخدر و امثال آنها که شخص عاقل را دیوانه میکنند، اجتناب ورزد. همانگونه که شاعر گفته است: جانب الخمرة واحذر وقعها كيف يسعي في جنون من عقل «از شراب دوری کن و از افتادن در دام آن برحذر باش، آخر چگونه کسی که عقل دارد و میفهمد، میخواهد در راه دیوانه شدن گام بردارد».
به همین خاطر پیامبر صاجازه نداده که نبیذ - یعنی خرما یا جویی که در آب انداخته میشود - در ظرفهاییکه از کدو ساخته میشوند، قرار داده شوند. چرا که سریعاً در آن به شراب تبدیل میشوند و این باعث میشود، فرد مسلمان مواد مست کنندهای را بنوشد که بر او حرام است و از سوی دیگر به لحاظ مادی و معنوی ضرر و زیان بزرگی را برای او به همراه دارد.
[۳۰۸] روایت از امام احمد ۴/ ۲۱۸، و ابوداود (۳۰۲۶) با سندی که در درجه حسن قرار دارد. [۳۰٩] گفته شده پیامبر ص بدین جهت با این شرط آنها موافقت کرد که در آن وقت زکات بر آنها واجب نشده بود بلکه با تمام شدن سال واجب میشد و پیامبر صمیدانست که اگر آنها مسلمان شوند، در وقت خودش آن را میپردازند. نگا: النهایة (ماده جبا و ماده عشر). [۳۱۰] منظور آنها این بوده که پیامبر آنها را از درست کردن نبیذ در ظرفی که از کدو ساخته میشود، منع نکند. ولی پیامبر صبه آنها اجازه نداد چرا که این نوع ظرفها باعث میشود نبیذ در مدت بسیار کوتاهی به شراب تبدیل شود. [۳۱۱] هنگامی که پیامبر طائف را محاصره کرد، گفت: هر بردهای که پیش ما بیاید، آزاد است. به همین خاطر ابوبکر به همراه ۲۲ تن از بردههای طایف پیش آن حضرت آمدند و توسط وی آزاد شدند. نگا: به صحیح البخاری (۴۳۲۶، ۴۳۲٧) و مجمع الزوائد ۴/۲۴۵. [۳۱۲] روایت از احمد ۴/۱۶۸، ۳۱۰ با اسناد صحیح. و آن مرد ثقفی صحابی است چون لفظ این روایت دلالت بر آن دارد. [۳۱۳] البته لازم به ذکر استکه در رابطه با کافر شدن کسیکه نمازرا ترک میکند میان فقهاء اختلاف است. در نظر شافعیه و مالکیه و حنفیه فرد مذکور اگر معتقد به وجوبیت آن باشد، کافر نمیشود. ولی در نظر علمای حنابله فرد مزبور کافر میشود. چنین برمیآید که مؤلف محترم جانب دیدگاه حنابله را برگزیده است. برای دانستن تفاصیل بیشتری در این زمینه به کتاب فقه السنة سید سابق و مغنی محتاج نووی و الفقه الاسلامی و ادلتهُ اثر دکتر وهبه الزحیلی و... مراجعه کنید. «مترجم» [۳۱۴] صحیح البخاری، فضایل قرآن (۴٩٩۳).