۱۶- بابالأمر بالـمحافظة علیالسنة و آدابـها
باب امر به مداومت بر سنت و آداب آن
قال الله تعالی:
﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْۚ﴾[الحشر: ۷].
«آنچه را پیامبر صبرای شما میآورد، بگیرید و از هر چه شما را منع کرد، دوری کنید».
وقال تعالی:
﴿وَمَا يَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَىٰٓ٣ إِنۡ هُوَ إِلَّا وَحۡيٞ يُوحَىٰ٤﴾[النجم: ۳-۴]
«(پیامبر ص) از روی هوا و هوس صحبت نمیکند؛ بلکه هر چه میگوید به او وحی میشود».
وقال تعالی:
﴿قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۚ﴾[آل عمران: ۳۱].
«(ای پیامبر ص) بگو: اگر شما خداوند را دوست دارید، مرا پیروی کنید تا خداوند نیز شما را دوست بدارد و گناهان شما را بیامرزد».
و قال تعالی:
﴿لَّقَدۡ كَانَ لَكُمۡ فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ لِّمَن كَانَ يَرۡجُواْ ٱللَّهَ وَٱلۡيَوۡمَ ٱلۡأٓخِرَ﴾[الأحزاب: ۲۱].
«همانا اخلاق پیامبر برای کسانی که به رحمت خدا و روز آخرت امید دارند، الگوی نیک است».
وقال تعالی:
﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤۡمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيۡنَهُمۡ ثُمَّ لَا يَجِدُواْ فِيٓ أَنفُسِهِمۡ حَرَجٗا مِّمَّا قَضَيۡتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسۡلِيمٗا٦٥﴾[النساء: ۶۵].
«نه، چنین نیست، به خدای تو سوگند، ایمان نخواهند داشت تا این که در مورد مشاجرات و اختلافات میان خود، تو را قاضی و داور قرار دهند و نسبت به حکم تو در درون خود، هیچگونه ناراحتی و ملالی نداشته باشند و کاملاً تسلیم (قضاوت و حکم تو) باشند».
وقال تعالی:
﴿فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ﴾[النساء: ۵۹].
«اگر در چیزی اختلاف پیدا کردید، آن را به خدا و پیامبرش بازگردانید».
قال العلمـاء: معناه: إلی الكتاب والسنة.
علماء گفتهاند: «معنی آن این است که در موارد اختلاف، به قرآن و سنت مراجعه کنید».
وقال تعالی:
﴿مَّن يُطِعِ ٱلرَّسُولَ فَقَدۡ أَطَاعَ ٱللَّهَۖ﴾[النساء: ۸۰].
«کسی که پیامبر را اطاعت کند، قطعاً خدا را اطاعت کرده است».
وقال تعالی:
﴿وَإِنَّكَ لَتَهۡدِيٓ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ٥٢﴾[الشورى: ۵۲].
«قطعاً تو مردم را به راهی راست هدایت میکنی».
وقال تعالی:
﴿فَلۡيَحۡذَرِ ٱلَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنۡ أَمۡرِهِۦٓ أَن تُصِيبَهُمۡ فِتۡنَةٌ أَوۡ يُصِيبَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ٦٣﴾[النور: ۶۳].
«کسانی که با فرمان او (پیامبر ص) مخالفت میکنند، باید بترسند که بلایی بر آنان فرود آید یا این که به عذابی دردناک دچار شوند».
وقال تعالی:
﴿وَٱذۡكُرۡنَ مَا يُتۡلَىٰ فِي بُيُوتِكُنَّ مِنۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ وَٱلۡحِكۡمَةِۚ﴾[الأحزاب: ۳۴].
«(خطاب به زنان پیامبر ص) آنچه را که در خانههای شما از آیات خدا و دستورات پندآموز (پیامبر ص) تلاوت میشود (بیاموزید و برای دیگران) یادآوری کنید».
والایات في الباب كثیره.
آیات در این مورد فراوان هستند.
واماالاحادیث:
۱۵۶- فالأَوَّلُ: «عنْ أَبِي هُرَيْرَةَ سعن النبيِّ صقال: «دَعُونِي ما تَرَكتُكُمْ: إِنَّما أَهْلَكَ من كَانَ قبْلكُم كَثْرةُ سُؤَالِهمْ، وَاخْتِلافُهُمْ عَلَى أَنْبيائِهمْ، فَإِذا نَهَيْتُكُمْ عنْ شَيْءٍ فاجْتَنِبُوهُ، وَإِذا أَمَرْتُكُمْ بأَمْرٍ فَأْتُوا مِنْهُ ما اسْتَطَعْتُمْ»» متفقٌ عليه.
۱۵۶. از ابوهریره سروایت شده است که پیامبر صفرمودند: «مرا با همان دستورات و وظایفی که برای شما گذاشتهام، بگذارید، به حقیقت آنچه که امتهای پیش از شما را هلاک و نابود گردانید، زیاد سؤال کردن و مخالفت آنان با پیامبران خود بود؛ پس هر گاه شما را از چیزی نهی کردم، از آن دوری کنید، و چون فرمان انجام دادن کاری را به شما دادم، هر قدر از آن را که میتوانید، انجام دهید» [۱۹۱].
۱۵۷- الثَّاني: «عَنْ أَبِي نَجِيحٍ الْعِرْباضِ بْنِ سَارِيَة سقال: وَعَظَنَا رسولُ اللَّه صمَوْعِظَةً بليغةً وَجِلَتْ مِنْهَا الْقُلُوبُ وَذَرَفَتْ مِنْهَا الْعُيُون، فقُلْنَا: يا رَسولَ اللَّه كَأَنَهَا موْعِظَةُ مُوَدِّعٍ فَأَوْصِنَا. قال: «أُوصِيكُمْ بِتَقْوى اللَّه، وَالسَّمْعِ وَالطَّاعَةِ وإِنْ تَأَمَّر عَلَيْكُمْ عَبْدٌ حبشيٌ، وَإنَّهُ مَنْ يَعِشْ مِنْكُمْ فَسَيرى اخْتِلافاً كثِيرا. فَعَلَيْكُمْ بسُنَّتي وَسُنَّةِ الْخُلُفَاءِ الرَّاشِدِينَ الْمَهْدِيِّينَ، عضُّوا عَلَيْهَا بالنَّواجِذِ، وإِيَّاكُمْ ومُحْدثَاتِ الأُمُورِ فَإِنَّ كُلَّ بِدْعَةٍ ضلالَةٌ»» رواه أبو داود، والترمذِي وقال حديث حسن صحيح.
«النَّواجِذُ» بالذال الـمعجمة: الأَنْيَابُ، وقيلَ: الأَضْرَاسُ.
۱۵۷. «از ابونجیح عرباض بن ساریه سروایت شده است که گفت: پیامبر صموعظهای (بلیغ) برای ما ایراد فرمودند که به سبب آن، دلها را ترس فرا گرفت و اشک در چشمها حلقه زد؛ گفتیم: ای رسول خدا! این موعظه مانند موعظهی کسی بود که میخواهد وداع کند، پس برای ما وصیتی نمایید، فرمودند: شما را وصیت میکنم که تقوای خدا را رعایت کنید و گوش دهید و اطاعتی نمایید؛ حتی اگر هم بندهای سیاه امام و حاکم شما باشد؛ و اگر کسی از شما زنده بماند، شاهد اختلافات زیادی میشود، در این صورت، همواره بر شما لازم است که روش من و روش خلفای برحق و هدایت شدهی مرا رعایت کنید و بر انجام دادن این اعمال و ادامهی این روشها سخت پافشاری و اصرار داشته باشید و از بدعتها و امور تازه وارد شده در دین بپرهیزید؛ زیرا هر بدعت [۱۹۲]و امر تازهای (که از طرف شارع دلیلی بر جواز آن نباشد)، گمراهی است» [۱۹۳].
۱۵۸- الثَّالِثُ: «عَنْ أَبِي هريرة سأَن رسول اللَّه صقالَ: كُلُّ أُمَّتِي يدْخُلُونَ الْجنَّةَ إِلاَّ مَنْ أبى» قِيلَ وَمَنْ يَأَبى يا رسول اللَّه؟ قالَ: «منْ أَطَاعَنِي دَخَلَ الجنَّةَ، ومنْ عصَانِي فَقَدْ أَبِي»» رواه البخاری.
۱۵۸. «از ابوهریره سروایت شده است که پیامبر صفرمودند: تمام امت من، داخل بهشت میشوند، جز کسی که ابا کند؟ گفتند:ای رسول خدا!و چه کسی از وارد شدن به بهشت ابا میکند؟ فرمودند: «کسی که مرا اطاعت کند، داخل بهشت میشود و کسی که از من سرپیچی کند، ابا کرده است»» [۱۹۴].
۱۵۹- الرَّابعُ: «عن أَبِي مسلمٍ، وقيلَ: أَبِي إِيَاسٍ سلَمةَ بْنِ عَمْرو بن الأَكْوَعِ س، أَنَّ رَجُلاً أَكَلَ عِنْدَ رسولِ اللَّه صبِشِمَالِهِ فقالَ: «كُلْ بِيمِينكَ» قَالَ: لا أَسْتَطِيعُ. قالَ: «لا استطعَت» ما منعَهُ إِلاَّ الْكِبْرُ فَمَا رَفعَها إِلَى فِيهِ» رواه مسلم.
۱۵۹. «از ابومسلم و گفته شده ابوایاس سلمه بن عمرو بن اکوع سروایت شده است که گفت: مردی نزد پیامبر صبا دست چپ غذا میخورد، پیامبر صفرمودند: «با دست راست بخور»، گفت: نمیتوانم، پیامبر صفرمودند: «خدا کند که نتوانی!»، و چیزی جز تکبر مانع اطاعت آن مرد از پیامبر صنبود؛ بعد از آن، دست راستش بهسوی دهانش بلند نمیشد» [۱۹۵].
۱۶۰- الْخامِسُ: «عنْ أَبِي عبدِ اللَّه النُّعْمَانِ بْنِ بَشيِرٍ ب، قال: سمِعْتُ رسولَ اللَّه صيقولُ: «لَتُسَوُّنَّ صُفُوفَكُمْ أَوْ لَيُخَالِفَنَّ اللَّه بَيْنَ وُجُوهِكمْ»» متفقٌ عليه.
وفي روايةٍ لِـمْسلمٍ: «كان رسولُ اللُّه صيُسَوِّي صُفُوفَنَآ حَتَّى كأَنَّمَا يُسَوي بِهَا الْقِداحَ حَتَّى إِذَا رأَى أَنَّا قَدْ عَقَلْنَا عَنْهُ ثُمَّ خَرَجَ يَوماً، فقامَ حتَّى كَادَ أَنْ يكبِّرَ، فَرأَى رجُلا بادِياً صدْرُهُ فقالَ: «عِبادَ اللَّه لَتُسوُّنَّ صُفوفَكُمْ أَوْ لَيُخَالِفَنَّ اللَّه بيْن وُجُوهِكُمْ»».
۱۶۰. «از ابوعبدالله نعمان بن بشیر بروایت شده است که گفت: از پیامبر صشنیدم که میفرمود: «صفهای نمازتان را مساوی و راست کنید وگرنه خداوند در بین شما کینه و دشمنی میاندازد، یا در روز قیامت چهرهی شما را به پشت گردن میبرد»» [۱۹۶].
در روایتی دیگر از مسلم آمده است که نعمان گفت: «پیامبر صدر نماز، صفهای ما را مانند تیرها راست میکرد تا هنگامی که متوجه شد که ما آن را یاد گرفتهایم؛ سپس یک روز از خانه خارج شد و با ما نماز را اقامه کرد، در حین تکبیرهالحرام مردی را دید که سینهی خود را از صف جلو زده است، فرمودند: «ای بندگان خدا! صفهای خودتان را راست و مساوی نمایید، وگرنه خداوند در روز قیامت، صورتهای شما را به پشت گردن میچرخاند»».
۱۶۱- السَّادِسُ: «عن أَبِي موسى سقال: احْتَرق بيْتٌ بالْـمدِينَةِ عَلَى أَهلِهِ مِنَ اللَّيْل فَلَمَّا حُدِّث رسول اللَّه صبِشَأْنِهمْ قال: «إِنَّ هَذِهِ النَّار عَدُوٌّ لكُمْ، فَإِذَا نِمْتُمْ فَأَطْفِئُوهَا عَنْكُمْ»» متَّفقٌ عليه.
۱۶۱. «از ابوموسی سروایت شده است که گفت: شبی خانهای در مدینه در حالی که اهالی آن در خانه بودند، آتش گرفت و سوخت، وقتی این خبر به پیامبر صرسید، فرمودند: «آتش دشمن شماست، پس وقتی خوابیدید، آن را خاموش کنید»» [۱۹۷].
۱۶۲- السَّابِعُ: عَنْهُ قال: «قال رسول اللَّه ص: «إِنَّ مَثَل مَا بعَثني اللَّه بِهِ منَ الْهُدَى والْعلْمِ كَمَثَلَ غَيْثٍ أَصَاب أَرْضاً فكَانَتْ طَائِفَةٌ طَيبَةٌ، قبِلَتِ الْمَاءَ فأَنْبَتتِ الْكلأَ والْعُشْبَ الْكَثِيرَ، وَكَانَ مِنْهَا أَجَادِبُ أَمسكَتِ الماءَ، فَنَفَعَ اللَّه بها النَّاس فَشَربُوا مِنْهَا وسَقَوْا وَزَرَعَوا. وأَصَابَ طَائِفَةً أُخْرَى، إِنَّمَا هِيَ قِيعانٌ لا تُمْسِكُ ماءً وَلا تُنْبِتُ كَلأً. فَذَلِكَ مَثَلُ مَنْ فَقُهَ فِي دِينَ اللَّه، وَنَفَعَه ما بعَثَنِي اللَّه به، فَعَلِمَ وعَلَّمَ، وَمثلُ مَنْ لَمْ يَرْفَعْ بِذلِكَ رَأْساً وِلَمْ يَقْبَلْ هُدَى اللَّهِ الذي أُرْسِلْتُ بِهِ»» متفقٌ عليه «فقُهَ» بِضم الْقَافِ عَلَى الْـمَشْهُورِ، وقيلَ: بكَسْرِهَا، أَيْ: صارَ فَقِيهاً.
۱۶۲. «از ابوهریره سروایت شده است که پیامبر صفرمودند: «هدایت و علمی که خداوند مرا بدان مبعوث فرموده است، مانند بارانی است که بر زمینی میبارد؛ قسمتی از زمین که پاک و حاصلخیز است، آب را فرو میگیرد و چراگاه و گیاه بسیاری را میرویاند، و قسمتی از آن که سخت است، آب را بر روی خود نگه میدارد و فرو نمیبرد، اما خداوند مردم را با آن بهرهمند میسازد که میآشامند و در زمین با آن آبیاری و کشاورزی میکنند و همین باران به قسمت دیگری از زمین میرسد که جز بیابانی خشک نیست و آن را در خود نگاه نمیدارد و کشت و زرعی به بار نمیآورد. (نه در خود فرو میبرد، نه نگه میدارد) همچنین است مثل کسی که در دین خدا فقیه شود و خداوند با رسالت من به او نفع برساند، خود بیاموزد و به مردم بیاموزاند و مثال کسی که بدین نعمت (علم و هدایت دین) سرافراز نشود و هدایت خدا را که من برای آن مبعوث شدهام، قبول نکند»» [۱۹۸].
۱۶۳- الثَّامِنُ: «عن جابرٍ سقال: قال رسول اللَّه ص: «مثَلِي ومثَلُكُمْ كَمَثَل رجُلٍ أَوْقَدَ نَاراً فَجَعَلَ الْجَنَادِبُ وَالْفَراشُ يَقَعْنَ فيهَا وهُوَ يذُبُّهُنَّ عَنهَا وأَنَا آخذٌ بحُجَزِكُمْ عَنِ النارِ، وأَنْتُمْ تَفَلَّتُونَ منْ يَدِي»» رواه مسلمٌ.
«الْجَنَادبُ»: نَحْوُ الـجَراد والْفرَاشِ، هَذَا هُوَ الـمَعْرُوفُ الَّذِي يَقعُ في النَّار. «والْحُجَزُ»: جَمْعُ حُجْزَةٍ، وهِي معْقِدُ الإِزَار والسَّراويلِ.
۱۶۳. «از جابر سروایت شده است که پیامبر صفرمودند: «مثال من و شما مانند مردی است که آتشی برافروخته باشد و ملخها و پروانهها در آن بیفتند و او مانع آنها شود، من نیز دامن لباس شما را گرفتهام که از آتش محفوظ دارم و شما از دست من فرار میکنید»» [۱۹۹].
۱۶۴- التَّاسعُ: «عَنْهُ أَنَّ رسولَ اللَّه صأَمَر بِلَعْقِ الأَصابِعِ وَالصحْفةِ وقال: «إِنَّكُــم لا تَدْرُونَ في أَيِّهَا الْبَرَكَةَ»» رواه مسلم.
وفي رواية لَهُ: «إِذَا وَقَعتْ لُقْمةُ أَحدِكُمْ. فَلْيَأْخُذْهَا فَلْيُمِطْ مَا كَانَ بِهَا مِنْ أَذًى، وَلْيَأْكُلْهَا، وَلا يَدَعْهَا لَلشَّيْطانِ، وَلا يَمْسَحْ يَدَهُ بِالْمَندِيلِ حَتَّى يَلْعَقَ أَصَابِعهُ، فَإِنَّهُ لا يدْرِي في أَيِّ طَعَامِهِ الْبَركَةَ».
وفي رواية له: «إِنَّ الشَّيْطَانَ يَحْضُرُ أَحَدكُمْ عِنْدَ كُلِّ شَيءٍ مِنْ شَأْنِهِ حَتَّى يَحْضُرَهُ عِنْدَ طَعَامِهِ، فَإِذَا سَقَطَتْ مِنْ أَحَدِكُمْ اللُّقْمَةُ فَلْيُمِطْ مَا كَان بِهَا منْ أَذًى، فَلْيأْكُلْها، وَلا يَدَعْهَا لِلشَّيْطَانِ».
۱۶۴. «از جابر سروایت شده است که پیامبر صامر فرمودند: «انگشتان را با دهان و ظروف غذا را بعد از صرف آن، با انگشتان پاک کنید، چه، شما نمیدانید در کدام قسمت غذایتان برکت وجود دارد»» [۲۰۰].
در روایتی دیگر از جابر سآمده است که پیامبر صفرمودند: «هر گاه لقمهی یکی از شما به زمین افتاد، آن را بردارد و خاک و خاشاک آن را بزداید و بعد بخورد و آن را برای شیطان نگذارد، و قبل از این که دستش را با دستمال پاک کند، باید انگشتانش را با دهان بلیسد، چه، او نمیداند در کدام قسمت غذایش برکت وجود دارد».
در روایتی دیگر از جابر سآمده است که پیامبر صفرمودند: «همانا شیطان در هر حال از احوال شما، پیشتان حاضر است، حتی در هنگام غذا خوردن نیز نزد شخص حاضر میشود؛ پس هر گاه لقمهی یکی از شما به زمین افتاد، آن را از خاک و خاشاک پاک کند و بعد بخورد و برای شیطان نگذارد».
۱۶۵- الْعَاشِرُ: «عن ابن عباس، ب، قال: قَامَ فينَا رسولُ اللَّه صبمَوْعِظَةٍ فقال: «أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّكُمْ محشورونَ إِلَى اللَّه تَعَالَى حُفَاةً عُرَاةً غُرْلاً ﴿كَمَا بَدَأۡنَآ أَوَّلَ خَلۡقٖ نُّعِيدُهُۥۚ وَعۡدًا عَلَيۡنَآۚ إِنَّا كُنَّا فَٰعِلِينَ١٠٤﴾[الأنبیاء: ۱۰۴] أَلا وَإِنَّ أَوَّلَ الْخَلائِقِ يُكْسى يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِبراهيم ص، أَلا وإِنَّهُ سَيُجَاء بِرِجَالٍ مِنْ أُمَّتِى، فَيُؤْخَذُ بِهِمْ ذَاتَ الشِّمال فأَقُولُ: يارَبِّ أَصْحَابِي، فيُقَالُ: إِنَّكَ لا تَدْرِي مَا أَحْدَثُوا بَعْدَكَ، فَأَقُول كَما قَالَ الْعَبْدُ الصَّالِحُ: ﴿ وَكُنتُ عَلَيۡهِمۡ شَهِيدٗا مَّا دُمۡتُ فِيهِمۡ﴾[المائدة: ۱۱۷] إِلَى قولِهِ: ﴿ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ١١٨﴾[المائدة: ۱۱۷-۱۱۸] فَيُقَالُ لِي: إِنَّهُمْ لَمْ يَزَالُوا مرْتَدِّينَ عَلَى أَعقَابِهِمْ مُنذُ فارَقْتَهُمْ» متفقٌ عليه.
«غُرْلاً» أَيْ: غَيْرَ مَخْتُونِينَ.
۱۶۵. از ابنعباس بروایت شده است که پیامبر موعظهای در میان مردم ایراد کردند و فرمودند: «ای مردم! شما نزد خداوند، پا برهنه، لخت و ختنه نشده حشر میشوید، همچنان که خداوند میفرماید:
﴿كَمَا بَدَأۡنَآ أَوَّلَ خَلۡقٖ نُّعِيدُهُۥۚ وَعۡدًا عَلَيۡنَآۚ إِنَّا كُنَّا فَٰعِلِينَ١٠٤﴾[الأنبیاء: ۱۰۴].
«همانگونه که در اول، آفرینش را آغاز کردیم، آن را مجدداً باز میگردانیم و این بر ما وعده است که قطعاً آن را انجام میدهیم».
و بدانید که نخستین کسی که در قیامت پوشیده میشود، ابراهیم ÷است، آگاه باشید! مردانی از امت من آورده میشوند و از طرف چپ، گرفته میشوند، آنگاه من میگویم: بار خدایا! آنان یاران من هستند! گفته میشود: تو نمیدانی که آنها بعد از تو چه کردند! و من همان قولی را که بندهی شایستهی خدا، عیسی ÷گفت، عرض میکنم:
﴿وَكُنتُ عَلَيۡهِمۡ شَهِيدٗا مَّا دُمۡتُ فِيهِمۡۖ فَلَمَّا تَوَفَّيۡتَنِي كُنتَ أَنتَ ٱلرَّقِيبَ عَلَيۡهِمۡۚ وَأَنتَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ١١٧ إِن تُعَذِّبۡهُمۡ فَإِنَّهُمۡ عِبَادُكَۖ وَإِن تَغۡفِرۡ لَهُمۡ فَإِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ١١٨﴾[المائدة: ۱۱۷-۱۱۸].
«و من تا آن زمان که در میان آنان بودم، از وضع آنان اطلاعی داشتم و شاهد آنان بودم و هنگامی که مرا میراندی، تنها تو ناظر و مراقب آنها بودی و تو بر هر چیزی آگاه و مطلع هستی. اگر آنان را مجازات نمایی، بندگان تو هستند و اگر از آنها درگذری، قطعاً تو توانا و حکیم هستی».
سپس به من گفته میشود: آنان، از روزی که تو از آنها جدا شدی، به عقب برگشته و مرتد شدند».
۱۶۶- الْـحَادِي عَشَرَ: «عَنْ أَبِي سعيدٍ عبدِ اللَّهِ بنِ مُغَفَّلٍ سقال: نَهَى رسولُ اللَّه ص، عَن الخَذْفِ وقالَ: «إِنَّهُ لا يقْتُلُ الصَّيْدَ، ولا يَنْكَأُ الْعَدُوَّ، وَإِنَّهُ يَفْقَأُ الْعَيْنَ، ويَكْسِرُ السِّنَّ»» متفقٌ عليه.
وفي رواية: «أَنَّ قريباً لابْنِ مُغَفَّلٍ خَذَفَ، فَنَهَاهُ وقال: إِنَّ رسولَ اللَّه صنَهَى عن الخَذْفِ وقَالَ: «إِنَّهَا لا تَصِيدُ صَيْداً» ثُمَّ عادَ فقالَ: أُحَدِّثُكَ أَن رسولَ اللَّه صنَهَى عَنْهُ، ثُمَّ عُدْتَ تَخْذِفُ،؟ لا أُكَلِّمُكَ أَبداً».
۱۶۶. «از ابوسعید عبدالله بن مغفل سروایت شده است که گفت: پیامبر صاز پرت کردن سنگریزه با انگشت، نهی کردند و فرمودند: «این کار، صید را نمیکشد و دشمن را نمیکشد و تار و مار نمیکند (فایدهای ندارد) ولی (اگر به کسی بخورد) چشم را کور میکند و دندان را میشکند»» [۲۰۱].
در روایتی دیگر آمده است: «یکی از نزدیکان ابنمغفل سنگریزهای پرتاب کرد، ابنمغفل وی را از این عمل نهی کرده، گفت: پیامبر صاز انداختن سنگریزه نهی کردند و فرمودند: «کاری است که با آن نمیتوان شکار کرد (فایدهای ندارد)»، اما او دوباره همان کار را انجام داد؛ ابنمغفل گفت: به تو تذکر دادم که پیامبر صاز آن نهی فرموده است و تو باز سنگریزه پرتاب میکنی؟ هرگز با تو صحبت نمیکنم».
۱۶۷- وعنْ عابسِ بن ربيعةَ قال: «رَأَيْتُ عُمَرَ بنَ الخطاب، س، يُقَبِّلُ الْحَجَرَ يَعْنِي الأَسْوَدَ ويَقُولُ: إِني أَعْلَمُ أَنَّكَ حَجَرٌ مَا تَنْفَعُ ولا تَضُرُّ، ولَوْلا أنِّي رأَيْتُ رسولَ اللَّه ص، يُقَبِّلُكَ ما قَبَّلْتُكَ..» متفقٌ عليه.
۱۶۷. «از عابس بن ربیعه روایت شده است که گفت: حضرت عمربن خطاب سرا دیدم که حجرالاسود را میبوسید و میگفت: میدانم که تو سنگی هستی و نفع و ضرر نمیرسانی و اگر پیامبر صرا ندیده بودم که تو را میبوسید، هرگز تو را نمیبوسیدم» [۲۰۲].
[۱۹۱] متفق علیه است؛ [خ (۷۲۸۸)، م (۱۳۳۷)]. [۱۹۲] بدعت در لغت، به معنی هر چیز نو و تازه و بیسابقه و در اصطلاح علمای دین، به معنی نوآوری و وارد کردن عمل یا عقیده یا قول تازهای در دین است که قبل از آن، در شریعت (کتاب و سنت و عمل خلفای راشدین و اجماع صحابه و مجتهدان) نبوده باشد. علمای اسلامی در بدعت، تقسیم قایل شدهاند و از جمله، از «امام محمد شافعی /نقل شده است که گفت: بدعت (نوآوری در دین) دو نوع است؛ بدعت پسندیده و بدعت ناپسند؛ هر بدعتی که با سنت موافق باشد (در شریعت اصلی داشته باشد) خوب و نیکو و پسندیده و هر بدعتی که مخالف سنت باشد، ناپسند و بد است ـ ویراستاران. [۱۹۳] ابوداود [ (۴۶۰۷)] و ترمذی [ (۲۶۷۸)] روایت کردهاند ترمذی گفته است: حدیث حسن صحیح است. [۱۹۴] بخاری روایت کرده است؛ [(۷۲۸۰)]. [۱۹۵] مسلم روایت کرده است؛ [(۲۰۲۱)]. [۱۹۶] متفق علیه است؛ [ خ (۷۱۷)، م (۴۳۶)]. [۱۹۷] متفق علیه است؛ [خ (۶۲۹۴)، م (۲۰۱۶)]. [۱۹۸] متفق علیه است؛ [خ (۷۹)، م (۲۲۸۲)]. [۱۹۹] مسلم روایت کرده است؛ [(۲۴۸۵)]. [۲۰۰] مسلم روایت کرده است؛ [(۲۰۳۳)]. [۲۰۱] متفق علیه است؛ [خ (۵۴۷۹)، م (۱۹۵۴)]. [۲۰۲] منظور از نقل و معنای این دو حدیث، سعی در پیروی از سنت و رفتار پیامبر صدر هر کاری است. مترجم.