۳. امام ابوداود /
ابوداود سلیمان بن اشعث بن اسحاق بن بشر بن شداد بن عمرو بن عمران ازدی سجستانی منسوب به سجستان (سیستان) ایران» است. کنیهی او همان ابوداود و لقبش، «حافظ ازدی سجستانی» و «سید الحفاظ» بوده است. محل تولد او، نامعلوم و سال تولدش را ۲۰۲ و فوتش را ۲۷۴ یا ۲۷۵ ثبت کرده و محل وفات و سکونت او را «بصره» دانستهاند.
او، در ایام تحصیل، به حفظ کردن حدیث رغبت پیدا کرد و برای تحقیق در ضعف یا صحت احادیث شریفه مسافرتها نمود و مشقات فراوانی را تحمل کرد و از علما و محدثان «عراق، شام، مصر و بخارا» استماع حدیث نمود. در «تصحیح المصابیح» از ابوبکر بن محمد داسه از شاگردان امام ابوداود روایت شده است: «از ابوداود شنیدم، گفت: پانصد هزار حدیث را از حضرت رسول اکرم صنزد استادان صالح و مشهور و حافظان حدیث نوشته و در میان تمام آنها چهار هزار و هفتصد حدیث را انتخاب نمودم و در سنن خود (صحیح ابوداود) ضبط کردم».
در صلاح و سداد و ورع و تقوای او، شکی نبوده و مشهور خاص و عام بوده است. محدثان بزرگ، در توصیف سنن ابی داود یا صحیح ابوداود، قلمفرسایی کردهاند. او نیز، مانند بخاری و مسلم، نزد «امام احمد بن حنبل» در «بغداد» کسب فیض نموده، بعدها در بصره ماندگار شد و به نشر علوم مخصوصاً علم حدیث پرداخت و ظاهراً جز تدریس وعظ و تبلیغ و راهنمایی و ارشاد مسلمین شغلی نداشت. ابوبکر حفاظ از اکابر حافظان حدیث در بغداد، در تذکره الحفاظ خویش، مینویسد: ابوداود، در نظر خلیفه محبوب و مورد احترام بوده است و برادر خلیفه، بعد از فتنهی رنج از او التماس کرد که در بصره اقامت کند تا به وسیلهی او دارالعلم بصره آبادتر شود و علوم اسلامی، رونق خود را از سر گیرد. تعداد علمایی که امام ابوداود، از آنها حدیث روایت و اخذ کرده است، مطابق نوشتهی «محمد محیالدین عبدالحمید مدرس جامعالازهر مصر» که در مقدمۀ کتاب سنن ابیداود نقل کرده است، قریب ۴۸ نفر بودهاند که از آن جمله: امام احمد حنبل، متوفی ۲۴۱، ابوزکریا یحیی بن معین غطفانی، متوفی ۲۳۴، ابورجاء قتیبه بن سعید ثقفی، متوفی ۲۴۰ و حافظ ابوبکر محمدبن بشار بن عثمان عبدی بصری، ملقب به بندار بودهاند.
در ورع او، محمد بن بکر بن عبدالرزاق، گوید: «لباس ابوداود، دارای دو آستین بود؛ یکی بزرگ و گشاد و دیگری تنگ و کوچک، از او پرسیدند: رحمت خدا بر تو باد! علت این چیست؟ در جواب گفت: آن که بزرگ است، برای کتابهاست و آن که کوچک و تنگ است، مورد احتیاج نیست و بیفایده است».
حافظ بن موسی ابراهیم از بزرگان علم حدیث، گفته است: «ابوداود در دنیا برای حدیث و در آخرت برای بهشت خلق شده است». برای افتخار ابیداود، همین بس که امام احمد، از او حدیثی نقل کرده است که خود ابی داود به آن مباهات میکرد. بیشتر توجه او به احادیثی بوده است که راجع به احکام و شریعت اسلام باشد و این نشانۀ کمال زهد و مسلمانی اوست.
علمای بزرگ، در مورد کتاب سنن و صحیح ابیدود، نظراتی ارائه کردهاند، از جمله، امام احمد بن حنبل، کتاب او را مستحسن دانسته و زحمات او را تقدیر فرموده است و این کتاب، برای اهالی «عراق، مصر، مراکش و...» مورد استناد است. خود او گفته است: من از پیامبر صپانصد هزار حدیث نوشتم و در میان آنها ۴۸۰۰ حدیث را انتخاب کردم و در سنن خود آوردم؛ که چهار حدیث از آنها اگر عملی شوند، برای یک دین کامل، کافی خواهند بود، به این شرح:
انمـا الاعمـال بالنیات
من حسن اسلام الـمرء، تركه ما لا یعنیه،
الـحلال بین والـحرام بین و بین ذلك امور مشتبهات؛
لا یكون الـمؤمن مؤمناً حتی یرضی لاخیه ما یرضی لنفسه.
و طبق نوشتهی استاد نامبرده محمد محیالدین، کتاب ابیداود، با مکررات، شامل ۵۲۷۴ حدیث است که در ۳۵ باب تبویب شده است و این قول، با قول خود امام که گفته: «۴۸۰۰ حدیث را از سنن انتخاب کرده و در صحیح خود آوردهام» اختلاف دارد و گویا، تفاضل این دو عدد، احادیث مکرره است که امام آنها را به حساب نیاورده است. مهمترین آثار او عبارتند از: «السنن یا صحیح ابی داود»، «مراسیل»، «ناسخ القرآن و منسوخة»، «دلائلالنبوة» و «اختلاف مصاحف».
مشهور است که سهل تستیر /که از زهاد بزرگ و دارای کرامات آشکار و مقامات معنوی فراوانی بوده است، یک روز، نزد ابوداود رفت، ابوداود، به احترام او قیام کرد و دست او را بوسید و در جای مناسب نشاند، سهل گفت: برای حاجتی آمدهام که تا قول انجام دادن آن را ندهی، نمیگویم، ابوداود قول داد، سهل گفت: میخواهم اجازه دهی زبان تو را که به وسیلۀ آن احادیث حضرت رسول اکرم صرا برای مردم میگویی ببوسم، ابوداود زبانش را از دهان خارج کرد و سهل با اخلاص تمام بر آن بوسه زد و نیز مشهور است که ابوداود، در شمایل و هیبت و منظر، شبیه رسول خدا صبوده است. رضوان الله علیه.