۶. امام ابن ماجه /
محمد بن یزید ماجهی ربعی قزوینی منسوب به طایفهی ربیعه به «قزوین ایران» است که عدهای از علمای برجسته از آن برخاستهاند و مشهور به باب الجنه بوده است. ابن ماجه، یکی از ائمهی علم حدیث و از اعلام حفاظ قرن سوم هجری بوده است؛ وی صاحب کتاب ششم از صحاح سته است که معروف به «سنن ابن ماجه» میباشد. فرید وجدی در دایره المعارف خود میگوید: «ابن ماجه، به علم حدیث و متعلقات آن آشنا بود. به «بصره، کوفه، بغداد، مکه، شام، مصر و ری» مسافرت کرد و از علمای حدیث استفاده نمود و حدیث نوشت. او، تفسیری از قرآن و تاریخی پسندیده نیز نوشته است. کنیهی او، ابوعبدالله، ابن ماجه، و ابنالقزوینی و لقبش، حافظ بوده است. تاریخ تولدش، سال ۲۰۹ و وفات او، ۲۷۳ و مولِدش، قزوین و از قرائن، چنان پیداست که مدفن او هم، همان قزوین بوده است، زیرا در مورد مدفنش در تذکرهها، چیزی ثبت نشده است و سنش، ۶۴ سال بوده است. فرزندی به نام عبدالله داشته که شغلش نامعلوم است، اما مشغلهی خودش کسب علم و ترویج دین و نشر حقایق و معارف اسلامی خاصه، حدیث نبوی بوده است. استادان حدیثش، در دمشق، هشام بن عمار، در مصر اباطاهر بن سَرح، در عراق ابوبکربن شَیبه، و دیگران بودهاند و از شاگردان نخبهی او ابوالحسن علیبن ابراهیم بن سلمهی قطان، ابوعمرو احمد بن محمد بن ابراهیم بن حکیم، ابوطیب بن روح بغدادی، محمد بن عیسی ابهری و سلیمان بن یزید قزوینی بودهاند و از کبار علما و قدما ابن سیبویه و محمد بن عیسی صبار، اسحاق بن محمد نیز، از او حدیث روایت کردهاند.
آثار علمی او، عبارتند از: ۱- «کتاب السنن» که ششمین صحیح از صحاح سته میباشد و نخستین کسی که این کتاب را سادس صحاح سته قرار داد، ابوالفضل بن ماهر مقدسی بود و شیخ جلالالدین سبوطی، شرح لطیفی به نام «مصباح الزجاجه» بر آن نوشته و ابوالحسن محمد صادق بن عبدالهادی متوفی به سال ۱۱۳۸ هجری، تعلیقاتی بر این کتاب دارد. ۲- تفسیر قرآن که به تفسیر ابنماجه معروف است. ۳- تاریخ ابنماجه از عصر صحاح تا زمان خود او. ۴- تاریخ قزوین.
ابویعلی خلیلی تعداد تألیفات او را غیر از سنن، ۳۲ کتاب نوشته است. ابوالحسن، مصاحب ابنماجه، گفته است: سنن، شامل ۱۵۰۰ باب و ۴۰۰۰ حدیث است». سنن ابنماجه، بر علم و عمل و تبحر و اطلاع فراوان او بر کتاب خدا و سنت رسول خدا صدر فروع و اصول دلالت دارد. در مرثیهی او، محمد بن اسد قزوینی، ابیاتی سروده است که مطلع آنها، این بیت است:
لقد اوهی دعائم عرش علم
وضعضع ركنه فقد ابن ماجه
یعنی: به حقیقت، فقدان و مرگ ابنماجه پایههای تخت دانش و ستون علم را متزلزل ساخت.
خلاصه، آنکه ابنماجه و بقیهی ائمهی ستهی حدیث ـ که بهطور اختصار شرح حال آنها گذشت ـ اهل علم و ورع و از مشاهیر دین و دانش و حدیث و تفسیر و تاریخ و ایمان و ایقان و احسان و اتقان بودهاند که در مردمدوستی و خوشبیانی و خوشقلمی و پاکدلی و پاکروانی، شهرهی آفاق بوده و کتب ششگانهی آنها (صحاح سته) که با قبول مشقتهای طاقتفرسا و سفرهای دور و دراز، فقط از روی عشق به ایمان و اسلام و برای رضای خدا و عرض ادب و اخلاص به پیشگاه بزرگترین انسانها و مؤدبترین معلمان عالم هستی، مخاطب به خطاب مؤکد و مستطاب:
﴿وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٖ٤﴾[القلم: ۴].
یعنی، سید خاتم و اشرف اولاد آدم، خاتم انبیا و سالار اصفیا، مظهر صفا و وفا، حضرت محمدالمصطفی ص، آنها را جمع و تصنیف و تبویب و تألیف نموده و در دسترس مسمانان قرار دادهاند که تا ابد، سرمشق دین و دنیای آنان باشد که خداوند میفرماید:
﴿لَّقَدۡ كَانَ لَكُمۡ فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ﴾[الأحزاب: ۲۱].
«فرستادهی خدا، (حضرت محمد صدر هر چیز) برای شما بهترین سرمشق و نمونه است».
[یکی از محدثان و خدمتگزاران سنت پاک پیامبر ص، در قرن هفتم هجری که از ادامه دهندگان شایستهی صحابه و تابعین و امامان حدیث بود، «امام ابوزکریا یحیی بن شرف نووی «مؤلف کتاب حاضر است که اینک، از طریق مقالهای از فقیه مشهور، «استاد دکتر وهبه الزحیلی» با او و کتابش بیشتر آشنا میشویم].