ریاض الصالحین در سخنان پیامبر امین - جلد اول

فهرست کتاب

۷۸- باب أمر ولاة الأمور بالرفق برعاياهم ونصيحتهم والشفقة عليهم والنهي عن غشهم والتشديد عليهم وإهـمـال مصالحهم والغفلة عنهم وعن حوائجهم
باب امر به والیان و کارفرمایان به مدارا با زیردستان و خیرخواهی نسبت به آنها و مهربانی با ایشان و نهی از خیانت ب

۷۸- باب أمر ولاة الأمور بالرفق برعاياهم ونصيحتهم والشفقة عليهم والنهي عن غشهم والتشديد عليهم وإهـمـال مصالحهم والغفلة عنهم وعن حوائجهم
باب امر به والیان و کارفرمایان به مدارا با زیردستان و خیرخواهی نسبت به آنها و مهربانی با ایشان و نهی از خیانت با ایشان و سختگیری بر آنان و سهل‌انگاری در مصالح آنها و غفلت از آنان و احتیاجات ایشان

قال الله تعالی:

﴿وَٱخۡفِضۡ جَنَاحَكَ لِمَنِ ٱتَّبَعَكَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ٢١٥[الشعراء: ۲۱۵].

«(ای پیامبر ص) بال (تواضع و فروتنی) خود را برای مؤمنانی که از تو پیروی می‌کنند، بگستران».

وقال تعالی:

﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ وَٱلۡإِحۡسَٰنِ وَإِيتَآيِٕ ذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَيَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنكَرِ وَٱلۡبَغۡيِۚ يَعِظُكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَذَكَّرُونَ٩٠[النحل: ۹۰].

«خداوند به عدالت و نیکوکاری و نیز بخشش به نزدیکان دستور می‌دهد و از ارتکاب گناهان بزرگ و انجام کارهای ناشایست و دست‌درازی و ستمگری نهی می‌کند؛ خداوند شما را اندرز می‌دهد، تا این‌که پند بگیرید».

۶۵۳- «وعن ابن عمر بقال: سمِعتُ رسولَ اللَّه صيقول: «كُلُّكُم راعٍ، وكُلُّكُمْ مسؤولٌ عنْ رعِيتِهِ: الإمامُ راعٍ ومَسْؤُولٌ عَنْ رعِيَّتِهِ، والرَّجُلُ رَاعٍ في أهلِهِ وَمسؤولٌ عنْ رَعِيَّتِهِ، وَالمَرأَةُ راعيةٌ في بيتِ زَوجها وَمسؤولةًّ عَنْ رعِيَّتِها، والخَادِمُ رَاعٍ في مال سَيِّدِهِ وَمَسؤُولٌ عَنْ رَعِيتِهِ، وكُلُّكُم راع ومسؤُولٌ عَنْ رعِيَّتِهِ»» متفقٌ عليه.

۶۵۳. «از ابن‌عمر بروایت شده است که گفت از پیامبر صشنیدم که می‌فرمود: «هر کدام از شما (مانند) چوپان و مورد سؤال گله (امور تحت فرمان) خویش هستید؛ فرمانده و حاکم، چوپان (مردم) و مورد سؤال در رعیت خود و مرد، چوپان خانواده‌ی خود و مورد سؤال در گله‌ی خود و زن، چوپان در خانه‌ی شوهر خود و مورد سؤال در آن و خادم، چوپان در مال آقای خود و مورد سؤال در آن است؛ پس همه‌ی شما (مثل) چوپان و مسؤول هستید و از هر یک از شما، از چیزی که به دست او سپرده شده است، سؤال می‌شود»» [۷۱۴].

۶۵۴- «وعن أبي يَعْلى مَعْقِل بن يَسَارٍ سقال: سمعتُ رسول اللَّه صيقول: «ما مِن عبدٍ يسترعِيهِ اللَّه رعيَّةً، يَمُوتُ يومَ يَموتُ وهُوَ غَاشٌ لِرَعِيَّتِهِ، إلاَّ حَرَّمَ اللَّه علَيهِ الجَنَّةَ»» متفقٌ عليه.

وفي روايةٍ: «فَلَم يَحُطهَا بِنُصْحهِ لم يجِد رَائحَةَ الجَنَّة».

وفي روايةٍ لـمسـلم: «ما مِن أَمِيرٍ يَلِي أُمورَ المُسلِمينَ، ثُمَّ لا يَجهَدُ لَهُم، ويَنْصحُ لهُم، إلاَّ لَم يَدخُل مَعَهُمُ الجَنَّةَ».

۶۵۴. «از ابویعلی مَعقِل بن یسار سروایت شده است که گفت: از پیامبر صشنیدم که می‌فرمود: «هر بنده‌ای که خداوند رعیتی (گروهی) را به او سپرده باشد و او روزی که می‌میرد در حالی بمیرد که نسبت به زیردستانش خیانت‌کار بوده است، قطعاً خداوند بهشت را بر او حرام می‌گرداند»» [۷۱۵].

در روایتی دیگر آمده است: «(کسی که در امور رعیتش خیانت کند) و با خیرخواهی خود، آنها را محافظت نکند، هرگز بوی بهشت را نمی‌شنود».

در روایتی دیگر از مسلم آمده است: «هر امیری که امور مسلمانان را به دست بگیرد ولی برای (خیر و صلاح) ایشان نکوشد و نسبت به آنان دلسوزی و خیرخواهی نکند، هرگز با ایشان نکوشد و نسبت به آنان دلسوزی و خیرخواهی نکند، و هرگز با ایشان داخل بهشت نخواهد شد».

۶۵۵- «وعن عائشة بقالت: سمعت رسول الله صيقول في بيتي هذا: «اللهم من وَليَ من أمر أُمتي شيئاً فشقَّ عليهم فاشقق عليه، ومن وَلِيَ من أمر أمتي شيئاً فرفق بهم فارفق به»» رواه مسلم.

۶۵۵. «از حضرت عایشه لروایت شده است که گفت: از پیامبر صشنیدم که در همین خانه‌ی محل سکونتم می‌فرمود: «بار خدایا، هر کس قسمتی از کار امت مرا بر عهده گرفت و با آنها سخت‌گیری نمود، بر او سخت بگیر و هر کس قسمتی از کار امت مرا برعهده گرفت و با آنان مدارا کرد و سهل گرفت، تو هم بر او آسان بگیر»» [۷۱۶].

۶۵۶- «وعن أبي هريرة سقال: قال رسول اللَّه ص: «كَانَت بَنُو إسرَائِيلَ تَسُوسُهُمُ الأَنْبياءُ، كُلَّما هَلَكَ نبي خَلَفَهُ نبي، وَإنَّهُ لا نبي بَعدي، وسَيَكُونُ بَعدي خُلَفَاءُ فَيَكثُرُونَ» قالوا: يَا رسول اللَّه فَما تَأْمُرُنَا؟ قال: «أَوفُوا بِبَيعَةِ الأَوَّلِ فالأَوَّلِ، ثُمَّ أَعطُوهُم حَقَّهُم، وَاسأَلوا اللَّه الذي لَكُم، فَإنَّ اللَّه سائِلُهم عمَّا استَرعاهُم»» متفق عليه.

۶۵۶. «از ابوهریره سروایت شده است که پیامبر صفرمودند: «انبیا، رهبری بنی‌اسراییل را برعهده داشتند و هر گاه پیامبری فوت می‌کرد، پیامبر دیگری جانشین او می‌گردید، اما بعد از من پیامبری نیست و جانشینانی بعد از من خواهند آمد و زیاد می‌شوند». اصحاب گفتند: به ما چه دستوری می‌دهی؟ فرمودند: «به بیعت اول (و تعهد خودتان به اسلام) وفا نمایید، سپس حق ایشان را به جای آورید (خیرخواهشان باشید و آنان را اطاعت کنید) و (با این حال) حق خود را از خدا مسألت کنید، زیرا خداوند از آنچه که به ایشان سپرده (زیردستان و حقوق آنها) از آنان سؤال خواهد نمود»» [۷۱۷].

۶۵۷- «وعن عائِذ بن عمروٍ سأَنَّهُ دَخَلَ على عُبيدِ اللَّهِ ابن زِيادٍ، فقال له: أَيْ بُنَيَّ، إني سَمِعتُ رسول اللَّه صيقول: «إنَّ شَرَّ الرِّعاءِ الحُطَمةُ» فإيَّاكَ أن تَكُونَ مِنْهُم» متفقٌ عليه.

۶۵۷. «از عائذ بن عمرو سروایت شده است که او نزد «عبیدالله بن زیادم رفت و گفت: ای فرزندم! از پیامبر صشنیدم که می‌فرمود: «همانا بدترین چوپان‌ها، آنهایی هستند که به حیوان‌هایی تحت مراقبت خود، ظلم می‌کنند»، مواظب باش که از آنان نباشی!»» [۷۱۸].

۶۵۸- «وعن أبي مريمَ الأَزدِيِّ س، أَنه قَالَ لـمعَاوِيةَ س: سَمِعتُ رسولِ اللَّه صيقول: «من ولاَّهُ اللَّه شَيئاً مِن أُمورِ المُسلِمينَ فَاحَتجَبَ دُونَ حَاجتهِمِ وخَلَّتِهم وفَقرِهم، احتَجَب اللَّه دُونَ حَاجَتِه وخَلَّتِهِ وفَقرِهِ يومَ القِيامةِ» فَجعَل مُعَاوِيةُ رجُلا على حَوَائجِ الناسِ» رواه أبو داودَ، والترمذي.

۶۵۸. «از ابومریم ازدی سروایت شده است که او به حضرت معاویه سگفت: از پیامبر ص شنیدم که می‌فرمود: «کسی که خداوند او را متصدی جزئی از امور مسلمانان کند و او در زمان احتیاج و نیاز شدید و فقر آنها به وی، خود را از آنها پنهان و از دسترسشان دور نماید، خداوند متعال در روز قیامت و در زمان احتیاج و نیاز شدید و فقر او (به بخشش و رحمت خدا)، خود را از او پنهان می‌سازد (و احتیاج و تنگدستی او را رفع نمی‌کند)» حضرت معاویه سوقتی این را شنید، یک نفر را مأمور رفع نیازمندی‌های مردم نمود» [۷۱۹].

[۷۱۴] متفق علیه است؛ [خ(۸۹۳)، م(۱۸۲۹)]. این حدیث قبلاً هم به شماره‌های ۲۸۳ و ۳۰۰، آمده است. [۷۱۵] متفق علیه است؛ [خ(۷۱۵۰)، م(۱۴۲)]. [۷۱۶] مسلم روایت کرده است؛ [۱۸۲۸)]. [۷۱۷] متفق علیه است؛ [خ(۳۴۵۵)، م(۱۸۴۲)]. [۷۱۸] متفق علیه است؛ [م(۱۸۳۰)].[این حدیث به‌طور کامل به شماره‌ی ۱۹۲، آمده است و چنان‌که در آنجا هم گفته، روایت از مسلم است و بخاری آن را روایت نکرده است]. [۷۱۹] ابوداود [(۲۹۸۴) و ترمذی [(۱۳۳۲)] روایت کرده‌اند.