ریاض الصالحین در سخنان پیامبر امین - جلد اول

فهرست کتاب

۵۰- باب الخوف
باب خوف از خدا

۵۰- باب الخوف
باب خوف از خدا

قال‌الله تعالی:

﴿وَإِيَّٰيَ فَٱرۡهَبُونِ[البقرة: ۴۰].

«فقط از من بترسید».

وقال تعالی:

﴿إِنَّ بَطۡشَ رَبِّكَ لَشَدِيدٌ١٢[البروج: ۱۲].

«همانا حمله‌ی ناگهانی خدای تو بسیار سخت است».

وقال تعالی:

﴿وَكَذَٰلِكَ أَخۡذُ رَبِّكَ إِذَآ أَخَذَ ٱلۡقُرَىٰ وَهِيَ ظَٰلِمَةٌۚ إِنَّ أَخۡذَهُۥٓ أَلِيمٞ شَدِيدٌ١٠٢ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّمَنۡ خَافَ عَذَابَ ٱلۡأٓخِرَةِۚ ذَٰلِكَ يَوۡمٞ مَّجۡمُوعٞ لَّهُ ٱلنَّاسُ وَذَٰلِكَ يَوۡمٞ مَّشۡهُودٞ١٠٣ وَمَا نُؤَخِّرُهُۥٓ إِلَّا لِأَجَلٖ مَّعۡدُودٖ١٠٤ يَوۡمَ يَأۡتِ لَا تَكَلَّمُ نَفۡسٌ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦۚ فَمِنۡهُمۡ شَقِيّٞ وَسَعِيدٞ١٠٥ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ شَقُواْ فَفِي ٱلنَّارِ لَهُمۡ فِيهَا زَفِيرٞ وَشَهِيقٌ١٠٦[هود: ۱۰۲-۱۰۶].

«عقاب پروردگار تو این چنین است، هر گاه که شهرها و آبادی‌هایی را ـ که ستمکار باشند ـ عقاب کند و بگیرد، به راستی عقاب خدا، دردناک و سخت است. به حقیقت در این (مجازات و نابودی ملت‌های ستمگر) عبرت بزرگی است برای کسی که از عذاب آخرت بترسد، آن روزی که مردمان را در آن (برای حساب و کتاب) گرد می‌آورند و روزی است که مشاهده می‌گردد. ما چنین روزی را فقط تا زمان اندکی به تأخیر می‌اندازیم. روزی که آن (قیامت) فرا می‌رسد، کسی یارای سخن گفتن ندارد، مگر با اجازه‌ی خدا و دسته‌ای از مردم بدبختند و دسته‌ای خوشبختند. اما آنان که اهل شقاوت هستند، در آتش دوزخ جای دارند و در آنجا، ناله و فریاد سر می‌دهند».

وقال تعالی:

﴿وَيُحَذِّرُكُمُ ٱللَّهُ نَفۡسَهُۥۗ[آل عمران: ۲۸].

«خداوند شما را از (نافرمانی) خود بر حذر می‌دارد».

وقال تعالی:

﴿يَوۡمَ يَفِرُّ ٱلۡمَرۡءُ مِنۡ أَخِيهِ٣٤ وَأُمِّهِۦ وَأَبِيهِ٣٥ وَصَٰحِبَتِهِۦ وَبَنِيهِ٣٦ لِكُلِّ ٱمۡرِيٕٖ مِّنۡهُمۡ يَوۡمَئِذٖ شَأۡنٞ يُغۡنِيهِ٣٧[عبس: ۳۴-۳۷].

«روزی که انسان از برادر و پدر و مادرش و همسر و فرزندانش، فرار می‌کند. در آن روز، هر کدام از آنان وضعی و گرفتاری بزرگی دارد که او را به خود سرگرم می‌کند و از هر چیز دیگری باز می‌دارد».

وقال تعالی:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمۡۚ إِنَّ زَلۡزَلَةَ ٱلسَّاعَةِ شَيۡءٌ عَظِيمٞ١ يَوۡمَ تَرَوۡنَهَا تَذۡهَلُ كُلُّ مُرۡضِعَةٍ عَمَّآ أَرۡضَعَتۡ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمۡلٍ حَمۡلَهَا وَتَرَى ٱلنَّاسَ سُكَٰرَىٰ وَمَا هُم بِسُكَٰرَىٰ وَلَٰكِنَّ عَذَابَ ٱللَّهِ شَدِيدٞ٢[الحج: ۱-۲].

«ای مردم! (از عقاب و عذاب) پروردگارتان بترسید، زلزله‌ی رستاخیر، واقعاً چیز بزرگی (و حادثه‌ی هراس‌انگیزی) است. روزی که زلزله‌ی رستاخیر را می‌بینید، (می‌بینید که) هر زن شیردهی، کودک شیرخوار خود را رها و فراموش می‌کند و هر زن بارداری، سقط جنین می‌نماید و مردمان را مست می‌بینی، ولی مست نیستند، بلکه عذاب خداوند سخت است».

وقال تعالی:

﴿وَلِمَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِۦ جَنَّتَانِ٤٦[الرحمن: ۴۶].

«و برای آن کس که از ایستادن خود در برابر پروردگارش می‌ترسد (و گناهی مرتکب نمی‌شود) دو باغ در بهشت مهیاست».

وقال تعالی:

﴿وَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ يَتَسَآءَلُونَ٢٥ قَالُوٓاْ إِنَّا كُنَّا قَبۡلُ فِيٓ أَهۡلِنَا مُشۡفِقِينَ٢٦ فَمَنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡنَا وَوَقَىٰنَا عَذَابَ ٱلسَّمُومِ٢٧ إِنَّا كُنَّا مِن قَبۡلُ نَدۡعُوهُۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡبَرُّ ٱلرَّحِيمُ٢٨[الطور: ۲۵-۲۸].

«(بهشتیان) پرسش‌کنان روی به همدیگر می‌کنند، می‌گویند: ما پیش از این (در دنیا) در میان خانواده و فرزندانمان (از خشم خدا و حساب و کتاب و جزاء و سزای قیامت) بیمناک بودیم. سرانجام خداوند بر ما (منت نهاد) و مرحمت فرمود و ما را از عذاب سراپا شعله‌ی دوزخ، به دور داشت. ما پیش از این (هم) فقط او را عبادت می‌کردیم، او واقعا نیکوکار و مهربان است».

والآيات في الباب كثيرة جداً معلومات، والغرض الإشارة إلى بعضها وقد حصل.

آیات در این مورد فراوان و معلوم هستند. و هدف ما اشاره به بعضی از آنها بود که (با ذکر چند آیه‌ی بالا) حاصل شد.

وأما الأحاديث فكثيرة جداً فنذكر منها طرفاً، وبالله التوفيق.

احادیث هم در این موضع زیاد هستند که تعدادی از آنها را ذکر می‌کنیم، و توفیق با خداست.

۳۹۶- «عن ابنِ مسعودٍ س، قال: حدثنا رسولُ اللَّه ص، وهو الصَّادِقُ الـمصدوقُ: «إِنَّ أَحَدَكُمْ يُجْمَعُ خَلْقُهُ في بَطْن أُمِّهِ أَرْبَعِينَ يَوْماً نُطْفَةً، ثُمَّ يَكُونُ عَلَقَةً مِثْلَ ذلِكَ، ثُمَّ يَكُونُ مُضْغَةً مثْلَ ذلِكَ، ثُمَّ يُرْسَلُ المَلَكُ، فَيَنْفُخُ فِيهِ الرَّوحَ، وَيُؤْمَرُ بِأَرْبَعِ كَلِماتٍ: بِكَتْبِ رِزقِةِ، وَأَجلِهِ، وَعمَلِهِ، وَشَقيٌّ أَوْ سعِيدٌ. فَوَ الَّذِي لا إِله غَيْرُهُ إِنَّ أَحَدَكُمْ لَيَعْمَلُ عَمَلَ أَهْلِ الجَنَّةِ حَتَّى مَا يَكُونُ بَيْنَهُ وبَيْنَهَا إِلاَّ ذِراعٌ، فَيَسْبقُ عَلَيْهِ الْكِتابُ، فَيَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْل النَّارِ، فَيَدْخُلُهَا، وَإِنَّ أَحَدَكُمْ لَيَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ النَّارِ حَتَّى مَا يَكُونُ بَيْنَهُ وَبَيْنَهَا إِلاَّ ذِرَاعٌ، فَيَسْبِقُ عَلَيْهِ الْكِتَابُ فَيَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ الجَنَّةِ فَيََدْخُلُهَا»» متفقٌ عليه.

۳۹۶. «از ابن‌مسعود سروایت شده است که گفت: پبامبر صـ که پیامبر مورد تصدیق بودند ـ برای ما فرمودند: «آفرینش هر کدام از شما در شکم مادرش، چنین جمع و انجام می‌شود: چهل روز نطفه است، آن‌گاه در چهل روز دیگر، علقه (خون بسته) می‌شود، سپس در چهل روز دیگر به صورت مُضغه (پاره گوشت قابل جویدن) در می‌آید، سپس فرشته، فرستاده می‌شود و در او جان می‌دمد که چهار مورد رزق و اجل و عمل و سعادت یا شقاوت او را بنویسد، و سوگند به کسی که جز او خدایی نیست، یکی از شما به عمل اهل بهشت رفتار می‌کند تا اندازه‌ای که میان او و بهشت، تنها یک ذراع (نیم متر) باقی می‌ماند، اما نوشته‌ی اول (تقدیر) بر او سبقت می‌ورزد و آن‌گاه او چون عمل دوزخیان عمل می‌کند و وارد جهنم می‌شود و یکی از شما به عمل اهل آتش رفتار می‌کند تا آنجا که میان او و دوزخ، تنها یک ذراع فاصله می‌ماند ولی نوشته‌ی اول بر او سبقت می‌ورزد و آن‌گاه او چون عمل بهشتیان عمل می‌کند و وارد بهشت می‌شود»» [۴۵۳].

۳۹۷- وعنه قال: «قال رسولُ اللَّه ص: يُؤْتَى بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لَهَا سَبْعُونَ أَلْفَ زِمَامٍ، مَعَ كُلِّ زِمَامٍ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ يَجُرُّونَهَا»» رواه مسلم.

۳۹۷. «از ابن مسعود سروایت شده است که پیامبر صفرمودند: «دوزخ، در روز قیامت آورده می‌شود، در حالی که هفتاد هزار مهار دارد و با هر مهار، هفتاد هزار فرشته هست که آن را می‌کشند»» [۴۵۴].

۳۹۸- «وعن النُّعْمَانِ بنِ بَشِيرٍ، ب، قال: سمِعتُ رسول اللَّه ص، يقول: «إِنَّ أَهْوَنَ أَهْلِ النَّارِ عَذَاباً يَوْمَ الْقِيامَة لَرَجُلٌ يُوضَعُ في أَخْمَصِ قَدميْهِ جمْرَتَانِ يغْلي مِنْهُمَا دِمَاغُهُ مَا يَرى أَنَّ أَحداً أَشَدُّ مِنْه عَذَاباً، وَإِنَّه لأَهْونُهُمْ عذَاباً»» متفق عليه.

۳۹۸. «از نعمان بن بشیر بروایت شده است که گفت: از پیامبر صشنیدم که می‌فرمود: «سبک‌ترین عذاب اهل دوزخ، عذاب مردی است که زیر فرو رفتگی دو پای او، دو اخگر آتش گرفته می‌شود که مغزش از شدت حرارت آنها جوش می‌زند و تصور نمی‌کند که عذابی سخت تر از آن باشد، در حالی که او دارای خفیف‌ترین عذاب دوزخیان است»» [۴۵۵].

۳۹۹- «وعن سمُرةَ بنِ جُنْدبٍ س، أَن نبيَّ اللَّه صقال: «مِنْهُمْ مَنْ تَأْخُذهُ النَّارُ إِلى كَعْبَيهِ، ومِنْهُمْ منْ تأْخُذُهُ إِلى رُكْبَتَيْهِ، وَمِنْهُمْ منْ تَأْخُذُهُ إِلى حُجْزتِهِ، وِمِنْهُمْ منْ تَأْخُذُهُ إِلى تَرْقُوَتِهِ»» رواه مسلم.

«الحُجْزَةُ»: مَعْقِدُ الإِزارِ تحْتَ السُّرَّةِ. و «التَّرْقُوَةُ» بفتحِ التاءِ وضم القاف: هِي العظْمُ الذِي عِندَ ثُغْرةِ النَّحْرِ، وللإِنْسَانِ ترْقُوَتانِ في جَانِبَي النَّحْرِ.

۳۹۹. «از سمره‌بن جندب سروایت شده است که پیامبر صفرمودند: «آتش، بعضی از دوزخیان را تا دو قوزک پاهایشان و عده‌ای را تا دو زانویشان و برخی را تا زیر نافشان و تعدادی را تا شانه‌اشان فرا می‌گیرد»» [۴۵۶].

۴۰۰- «وعن ابنِ عمر بأن رسولَ اللَّه صقال: «يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ العالمِينَ حَتَّى يَغِيب أَحدُهُمْ في رَشْحِهِ إِلى أَنْصَافِ أُذُنَيه»» متفقٌ عليه.

و «الرَّشْحُ» العرَقُ.

۴۰۰. «از ابن‌عمر بروایت شده است که پیامبر صفرمودند: «مردم در پیشگاه خدای جهانیان می‌ایستند، تا جایی که بعضی از آنها تا نیمه‌ی گوشش در عرق خودش گم می‌شود»» [۴۵۷].

۴۰۱- «وعن أَنس، س، قال: خَطَبَنَا رَسول اللَّه ص، خُطْبَةً ما سَمِعْتُ مِثْلَهَا قَطُّ، فقال: «لَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ لَضَحِكْتُمْ قلِيلا ولبَكيْتمْ كَثِيراً» فَغَطَّى أَصْحابُ رسولِ اللَّهِ صوجُوهَهمْ، وَلهُمْ خَنينٌ» متفقٌ عليه.

وفي رواية: «بَلَغَ رسولَ اللَّه صعَنْ أَصْحابِهِ شَيءٌ فَخَطَبَ، فقال: «عُرضَتْ عَلَيَّ الجنَّةُ والنَّارُ، فَلَمْ أَر كَاليَوْمِ في الخَيْر وَالشَّرِّ، ولَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعلَمُ لَضحِكْتُمْ قلِيلاً، وَلَبَكَيْتُمْ كَثِيراً» فَما أتَى عَلَى أَصْحَابِ رسول اللَّه صيوْمٌ أَشَدُّ مِنْهُ غَطَّوْا رُؤُسهُمْ وَلَهُمْ خَنِينٌ»».

«الخَنِينُ» بِالـخاءِ الـمعجمة: هُوَ البُكَاءُ مَعَ غُنَّةٍ وَانْتِشَاقُ الصَّوتِ مِنَ الأَنْفِ.

۴۰۱. «از انس سروایت شده است که گفت: یک بار، پیامبر صخطبه‌ای برای ما ایراد فرمود که هرگز مانند آن را نشنیده بودم، فرمودند: «اگر آنچه من می‌دانم، شما می‌دانستید، کمتر می‌خندیدند و بیشتر گریه می‌کردید»، آن‌گاه اصحاب پیامبر صصورت‌های خود را پوشیدند و در گلو می‌گریستند»» [۴۵۸].

در روایتی دیگر آمده است: «به پیامبر صخبری در باره‌ی اصحابشان رسید و ایشان به همین منظور خطبه‌ای ایراد کردند و در آن فرمودند: بهشت و دوزخ به من نشان داده شد و هرگز (اثر) خیر و شر را مانند امروز ندیده‌ام و اگر آنچه من می‌دانم، شما می‌دانستید، خنده‌هایتان کم و گریه‌هایتان زیاد می‌شد، و هیچ روزی سخت‌تر از آن روز بر اصحاب پیامبر صنگذشته بود، سرهای خود را پوشیدند و در گلو گریستند».

۴۰۲- «وعن المِقْدَاد س، قال: سَمِعْتُ رسولَ صيَقُولُ: «تُدْني الشَّمْسُ يَومَ القِيَامَةِ مِنَ الخَلْقِ حتَّى تَكُونَ مِنْهُمْ كَمِقْدَارِ مِيل» قَالَ سُلَيمُ بْنُ عَامرٍ الرَّاوي عنْ المِقْدَاد: فَوَاللَّهِ مَا أَدْرِي ما يَعْني بِالـميلِ، أَمَسَافَةَ الأَرضِ أَمِ المِيل الَّذي تُكْتَحَلُ بِهِ العيْنُ «فَيَكُونُ النَّاسُ عَلَى قَدْرِ أَعْمالِهمْ في العَرَقِ، فَمِنْهُمْ مَنْ يَكُونُ إِلى كعْبَيْهِ، وَمِنْهُمْ مَنْ يَكُونُ إِلى رُكْبَتَيْهِ، ومِنْهُمْ منْ يَكون إِلى حِقْوَيْهِ ومِنْهُمْ مَنْ يُلْجِمُهُ العَرَقُ إِلجاماً» وَأَشَارَ رسول اللَّه صبِيدِهِ إِلى فِيه»» رواه مسلم.

۴۰۲. «از مقداد سروایت شده است که گفت: از پیامبر صشنیدم که می‌فرمود: «در روز قیامت آفتاب چنان به مردم نزدیک می‌شود که فاصله‌ی آن تا آنان، به مقدار یک «میل» خواهد بود» «سلیم بن عامر» ـ که از مقداد روایت می‌کند ـ می‌گوید: به خدا سوگند، نمی‌دانم مقصودش از میل چیست، آیا واحد مسافت زمین است یا میلی که با آن سرمه به چشم می‌کشند؟! «و مردم به اندازه‌ی اعمال خود، عرق می‌کنند، عرق بعضی از آنان به دو قوزک پایش، و بعضی دیگر به دو زانویش و بعضی دیگر به لگن خاصره‌اش می‌رسد و بعضی را هم عرق لگام می‌زند» و در این موقع پیامبر صبا دست خود، به دهان اشاره فرمود (یعنی عرقشان تا دهانشان می‌رسد»» [۴۵۹].

۴۰۳- «وعن أبي هريرة س، أَنَّ رسولَ اللَّهِ صقال: «يَعْرَقُ النَّاسُ يَوْمَ القِيامَةِ حَتَّى يذْهَب عَرَقُهُمْ في الأَرْضِ سَبْعِينَ ذِراعاً، ويُلْجِمُهُمْ حَتَّى يَبْلُغَ آذَانَهُمْ»» متفقٌ عليه.

ومعنى «يَذْهَبُ في الأَرْضِ»: ينزِل ويغوص.

۴۰۳. «از ابوهریره سروایت شده است که پیامبر صفرمودند: «مردم در روز قیامت عرق می‌کنند، به طوری که عرق آنها به مقدار هفتاد ذراع در زمین فرو می‌رود و آنان را لجام می‌کند تا جایی که عرق به گوش‌هایشان می‌رسد»» [۴۶۰].

۴۰۴- وعنه قال: «كنا مع رسول اللَّه صإِذ سَمِعَ وَجْبَةً فقال: «هَلْ تَدْرُونَ ما هذا؟» قُلْنَا: اللَّه وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ، قال: هذا حَجَرٌ رُمِيَ بِهِ في النَّارِ مُنْذُ سَبْعِينَ خَريفاً فَهُوَ يهْوِي في النَّارِ الآنَ حَتَّى انْتَهَى إِلى قَعْرِهَا، فَسَمِعْتُمْ وجْبَتَهَا»» رواه مسلم.

۴۰۴. «از ابوهریره سروایت شده است که گفت: ما در حضور پیامبر صبودیم که ناگهان صدای فرو افتادن چیزی را شنیدند و فرمودند: «آیا می‌دانید این صدا چیست؟» عرض کردیم: خدا و رسول او داناترند، فرمودند: «این سنگی است که هفتاد پاییز (سال) قبل به دوزخ پرتاب شد و آن همچنان به داخل آتش پایین می‌رفت تا اکنون که به قعر دوزخ افتاد و هنگامی که به قعر دوزخ رسید، شما صدای افتادن آن را شنیدید»» [۴۶۱] [۴۶۲].

۴۰۵- «وعن عَدِيِّ بنِ حاتمٍ س، قال: قال رسولُ اللَّه ص: «ما مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ سَيُكَلِّمُهُ رَبُّهُ لَيْسَ بيْنَهُ وبَيْنَهُ تَرْجُمَانٌ، فَيَنْظُرُ أَيْمنَ مِنْهُ، فَلا يَرَى إِلاَّ ما قَدَّمَ، وينظر أشأم منه فلا يرى إلا ما قدم، وينْظُرُ بيْنَ يَدَيهِ، فَلا يَرَى إِلاَّ النَّارِ تِلْقَاءَ وَجهِهِ، فاتَّقُوا النَّارِ وَلَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ»» متفقٌ عليه.

۴۰۵. «از عدی بن حاتم سروایت شده است که پیامبر صفرمودند: «خداوند با یک‌یک شما، بدون واسطه و مترجم صحبت خواهد کرد و در آن حال، کسی که خداوند با او سخن می‌گوید، چون به طرف راست خود می‌نگرد، جز اعمال گذشته‌ی خود، چیزی را نمی‌بیند و چون به طرف چپ نگاه می‌‌کند، جز اعمال قبلی خود، چیزی را مشاهده نمی‌کند و چون رو به روی خود را نگاه می‌کند، تنها آتش را جلو چشمانش می‌بیند؛ بنابراین خود را از آتش دوزخ دور کنید، هر چند که با نصف خرمایی باشد»».

۴۰۶- «وعن أبي ذَرٍّ س، قال: قال رسولُ اللَّه ص: «إِنِّي أَرى مالا تَرَوْنَ، أَطَّتِ السَّماءُ وحُقَّ لَهَا أَنْ تَئِطَّ، مَا فِيهَا موْضِعُ أَرْبَعِ أَصَابِعَ إِلاَّ وَمَلَكٌ واضِعٌ جبهتهُ ساجِداً للَّهِ تَعَالى، واللَّه لَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ، لضَحِكْتمْ قَلِيلاً، وَلَبكَيْتُمْ كَثِيراً، وما تَلَذَّذتُم بِالنِّسَاءِ عَلَى الْفُرُشِ وَلَخَرجْتُمْ إِلى الصُّعُداتِ تَجْأَرُون إِلى اللَّه تَعَالَى»»رواه الترمذي وقال: حديثٌ حسن.

وَ «أَطَّتْ» بفتح الـهمزة وتشديد الطاءِ، وَتَئِطُّ» بفتح التاءِ وبعدها هـمزة مكسورة، والأَطِيطُ: صَوْتُ الرَّحلِ وَالْقَتَبِ وشِبْهِهِمَـا، ومعْناهُ: أَنَّ كَثْرَةَ مَنْ في السَّمـاءِ مِنَ الـمَلائِكَةِ الْعابِدينَ قَدْ أَثْقَلَتْهَا حَتَّى أَطَّتْ.

وَ «الصُّعُدَاتِ» بضم الصاد والعين: الطُّرُقَاتُ، ومعنى «تَجأَرُونَ»: تَسْتَغِيثُونَ.

۴۰۶. «از ابوذر سروایت شده است که پیامبر صفرمودند: «همانا من چیزهایی می‌بینم که شما نمی‌بینید و چیزهایی می‌شنوم که شما نمی‌شنوید، آسمان پر از سر و صداست و حق دارد که سنگین و پر ناله باشد، (زیرا) در آن هیچ جایی به اندازه‌ی جای چهار انگشت نیز وجود ندارد، مگر این که یک فرشته پیشاپیش را بر آنجا نهاده و برای خداوند به سجده رفته است؛ به خدا سوگند، اگر آنچه من می‌دانم، شما می‌دانستید، کم می‌خندیدید و بسیار گریه می‌کردید و در بستر خود از زنانتان لذت نمی‌بردید و همه (از خانه و شهر خود، سراسیمه) بیرون می‌رفتید و بر سر راه‌ها و بیابان‌ها می‌ایستادید و به درگاه خدا، لابه و تضرع می‌کردید و استغاثه و طلب مغفرت می‌نمودید»» [۴۶۳].

۴۰۷- «وعن أبي بَرْزَة - بِراءٍ ثم زايٍ - نَضْلَةَ بنِ عُبَيْدٍ الأَسْلَمِيِّ س، قال: قال رسولُ اللَّه ص: «لا تَزُولُ قَدمَا عبْدٍ حَتَّى يُسْأَلَ عَنْ عُمْرِهِ فِيمَ أَفْنَاهُ، وَعَنْ عِلْمِهِ فِيم فَعَلَ فِيهِ، وعَنْ مالِهِ منْ أَيْنَ اكْتَسبهُ، وَفِيمَ أَنْفَقَهُ، وَعَن جِسْمِهِ فِيمَ أَبْلاهُ»» رواه الترمذي وقال: حديث حسن صحيح.

۴۰۷. «از ابوبَرٌزَه نضله بن عبید اسلمی سروایت شده است که پیامبر صفرمودند: «(در قیامت) هیچ بنده‌ای دو قدم از هم بر نمی‌دارد، مگر این که در مورد سؤال قرار می‌گیرد؛ از عمرش: آن را در چه چیزی سپری کرده؟ از علمش: آن را در چه چیزی به‌کار گرفته؟ ثروتش: آن را چگونه جمع و در چه چیزی انفاق کرده؟ و از بدنش: آن را در چه چیزی به کار گرفته است؟»» [۴۶۴].

۴۰۸- «وعن أبي هريرة س، قال: قرأَ رسولُ اللَّه ص: ﴿يَوۡمَئِذٖ تُحَدِّثُ أَخۡبَارَهَا٤[الزلزلة: ۴]. ثم قال: «أَتَدْرُونَ مَا أَخَبَارُهَا؟» قالوا: اللَّهُ ورَسُولُهُ أَعْلَمُ. قال: «فَإِنَّ أَخْبَارَها أَنْ تَشْهَدَ عَلَى كُلِّ عَبْدٍ أَوْ أَمةٍ بِمَا عَمِلَ عَلَى ظَهْرِهَا، تَقُولُ: عَمِلْتَ كَذَا وكذَا في يَوْمِ كَذَا وَكَذَا، فهَذِهِ أَخْبَارُهَا»» رواه التِّرْمِذِي وقال: حديثٌ حسنٌ.

۴۰۸. «از ابوهریره سروایت شده است که گفت: پیامبر صاین آیه را قرائت فرمودند:

وقال تعالی:

﴿يَوۡمَئِذٖ تُحَدِّثُ أَخۡبَارَهَا٤[الزلزلة: ۴].

«در چنین روزی زمین خبرهای خود را باز می‌گوید».

و آن‌گاه فرمودند: «آیا می‌دانید اخبار زمین چیست؟» اصحاب گفتند: خدا و رسول او داناترند، فرمودند: «اخبار زمین آن است که برای هر بنده‌ای از زن و مرد، شهادت می‌دهد که چه عملی بر پشت آن انجام داده‌ است و می‌گوید: فلان کار را در فلان روز انجام دادی، اخبار زمین این است»» [۴۶۵].

۴۰۹- «وعن أبي سعيدٍ الخُدْرِيِّ س، قال: قال رسول اللَّه ص: «كَيْفَ أَنْعَمُ وَصَاحِبُ الْقَرْنِ قَدِ الْتَقَمَ الْقَرْنَ، وَاسْتَمَعَ الإِذْنَ مَتَى يُؤْمَرُ بِالنَّفْخِ فَيَنْفُخُ» فَكَأَنَّ ذلِكَ ثَقُلَ عَلى أَصْحَابِ رسول اللَّه صفقالَ لَهُمْ: «قُولُوا: حَسْبُنَا اللَّه وَنِعْمَ الْوكِيلُ»» رواه الترمذي وقال حديثٌ حسنٌ.

«الْقَرْنُ»: هُوَ الصُّورُ الَّذِي قال اللَّه تعالى: ﴿وَنُفِخَ فِي ٱلصُّورِۚ ذَٰلِكَ[ق: ۲۰]. كَذَا فَسَّرَهُ رسول الله ص.

۴۰۹. «از ابوسعید خدری سروایت شده است که پیامبر صفرمودند: «چگونه خوش بگذرانم و خوش باشم در حالی که «اسرافیل»، «صور» را بر دهان دارد و منتظر فرمان و اجازه‌ی خداوند به دمیدن است تا در آن بدمد؟!»، گویا این خبر بر اصحاب پیامبر صبسیار گران آمد، پس پیامبر صبه آنان فرمودند: بگویید: [۴۶۶]

﴿حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ[آل عمران: ۱۷۳].

«خدا برای ما کافی و نیکو وکیلی است».

۴۱۰- «وعن أبي هريرة سقال: قال رسول اللَّه ص: «مَنْ خَافَ أَدْلَجَ، وَمَنْ أَدْلَجَ، بَلَغَ المَنْزلَ ألا إِنَّ سِلْعَةَ اللَّهِ غَاليةٌ، أَلا إِنَّ سِلْعةَ اللَّهِ الجَنَّةُ»» رواه الترمذي وقال:حديثٌ حسنٌ.

و «أَدْلَجَ» بِإِسْكان الدَّال، ومعناه: سَارَ مِنْ أَوَّلِ اللَّيْلِ، وَالـمُرَادُ: التَّشْمِيرُ في الطَّاعَة. والله أعلم.

۴۱۰. «از ابوهریره سروایت شده است که پیامبر صفرمودند: «هر کس بترسد، از اول شب حرکت می‌کند و می‌رود و هر کس اول شب حرت کند، به منزل خواهد رسید (منظور سرعت و سبقت و آمادگی همیشه در طاعت و عبادت خداست)، آگاه باشید که کالای خدا گران‌بهاست! آگاه باشید که کالای خدا بهشت است!»» [۴۶۷].

۴۱۱- «وعن عائشةَ ب، قالت: سمعتُ رسول اللَّه ص، يقول: «يُحْشَرُ النَّاسُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حُفَاةً عُراةً غُرْلاً» قُلْتُ: يا رسول اللَّه الرِّجَالُ وَالنِّسَاءُ جَمِيعاً يَنْظُرُ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ،؟ قال: «يا عَائِشَةُ الأَمرُ أَشَدُّ من أَنْ يُهِمَّهُم ذلكَ»».

وفي روايةٍ: «الأَمْرُ أَهَمُّ مِن أَن يَنْظُرَ بَعضُهُمْ إِلى بَعْضٍ» متفقٌ عليه. «غُرلاً» بضَمِّ الغَيْنِ.

۴۱۱. «از حضرت عایشه لروایت شده است که گفت: از پیامبر صشنیدم که می‌فرمود: «روز قیامت مردم در حالی حشر می‌شوند که پابرهنه و لخت و ختنه‌ نشده هستند، (مانند روزی که از مادر به دنیا آمده‌اند)، گفتم: ای رسول خدا! مردان و زنان با هم، همدیگر را نگاه می‌کنند؟ پیامبر صفرمودند: «ای عایشه! وضعیت سخت‌تر از آن است که چنان قصدی داشته باشند». [ ـ و در روایتی دیگر ـ ] مسأله مهم‌تر از آن است که اهل محشر به همدیگر نگاه کنند»» [۴۶۸].

[۴۵۳] متفق علیه است؛ [خ(۳۲۰۸)، م(۲۶۴۳)]. [۴۵۴] مسلم روایت کرده است؛ [(۲۸۴۲)]. [۴۵۵] متفق علیه است؛ [خ(۶۵۶۱)، م(۲۱۳)]. [۴۵۶] مسلم روایت کرده است؛ [(۲۸۴۵)]. [۴۵۷] متفق علیه است؛ [خ(۶۵۳۱)، م(۲۸۶۲)]. [۴۵۸] متفق علیه است؛ [خ(۴۶۲۱)، م(۲۳۹۵)]. [۴۵۹] مسلم روایت کرده است؛ [(۲۸۶۴)]. [۴۶۰] متفق علیه است؛ [خ(۶۵۳۲)، م(۲۸۶۳)]. [۴۶۱] مسلم روایت کرده است؛ [(۲۸۴۴)]. [۴۶۲] در باره‌ی این حدیث ـ که بزرگی و عمق دوزخ را نشان می‌دهد ـ و چند حدیث دیگر ـ که از آنها عظمت و زیبایی بهشت و سختی عذاب و آتش جهنم فهمیده می‌شود ـ باید گفت: همه این‌ها برای «تقریب به ذهن» و آسان کردن و ایجاد فهم از مسایل اخروی است تا مخاطب، تصوری ـ هر چند ناقص ـ از آن به دست آورد وگرنه آنچه در عالم غیب هست ـ از نعمت یا عذاب ـ فراتر از فهم و تصور مادی است و حتی به خیال هم نمی‌آید و با آنچه که ما می‌شناسیم یا گمان می‌کنیم، فقط در اسم مشترک است ـ ویراستاران. [۴۶۳] ترمذی روایت کرده [(۲۳۱۳)] و گفته است: حدیثی حسن است. [۴۶۴] ترمذی روایت کرده [(۲۴۱۹)] و گفته است: حدیثی حسن صحیح است. [۴۶۵] ترمذی روایت کرده [(۳۳۵۰)] و گفته است: حدیثی حسن است. [۴۶۶] ترمذی روایت کرده [(۲۴۳۳)] و گفته است: حدیثی حسن است. [۴۶۷] ترمذی روایت کرده [(۲۴۵۲)] و گفته است: حدیثی حسن است. [۴۶۸] متفق علیه است؛ [خ(۳۵۲۷)، م(۲۸۵۹)].