ریاض الصالحین در سخنان پیامبر امین - جلد اول

فهرست کتاب

۷۱- باب التواضع وخفض الجناح للمؤمنين
باب تواضع و فروتنی در برابر مؤمنان

۷۱- باب التواضع وخفض الجناح للمؤمنين
باب تواضع و فروتنی در برابر مؤمنان

قال الله تعالی:

﴿وَٱخۡفِضۡ جَنَاحَكَ لِمَنِ ٱتَّبَعَكَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ٢١٥[الشعراء: ۲۱۵].

«(ای پیامبر ص) بال (تواضع و فروتنی) خود را برای مؤمنانی که از تو پیروی می‌کنند، بگستران».

وقال تعالی:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَن يَرۡتَدَّ مِنكُمۡ عَن دِينِهِۦ فَسَوۡفَ يَأۡتِي ٱللَّهُ بِقَوۡمٖ يُحِبُّهُمۡ وَيُحِبُّونَهُۥٓ أَذِلَّةٍ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ[المائدة: ۵۴].

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هر کس از شما از آئین خود باز گردد (کوچک‌ترین زیانی به خداوند نمی‌رساند و) در آینده خداوند جمعیتی را (به‌جای آنان بر روی زمین) خواهد آورد که خداوند آنان را دوست دارد و آنها هم خداوند را دوست دارند و ایشان نسبت به مؤمنان نرمخو و فروتن بوده و در برابر کافران سرسخت و با عزت می‌باشند».

وقال تعالی:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّا خَلَقۡنَٰكُم مِّن ذَكَرٖ وَأُنثَىٰ وَجَعَلۡنَٰكُمۡ شُعُوبٗا وَقَبَآئِلَ لِتَعَارَفُوٓاْۚ إِنَّ أَكۡرَمَكُمۡ عِندَ ٱللَّهِ أَتۡقَىٰكُمۡ[الحجرات: ۱۳].

«ای مردم! ما شما را از مرد و زنی آفریده‌ایم و شما را تیره تیره و قبیله قبیله نموده‌ایم تا همدیگر را بشناسید. بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند، متقی‌ترین شماست».

وقال تعالی:

﴿فَلَا تُزَكُّوٓاْ أَنفُسَكُمۡۖ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَنِ ٱتَّقَىٰٓ[النجم: ۳۲].

«پس از پاک بودن خود سخن نگویید و خود را ستایش نکنید، زیرا که او پرهیزگاران را بهتر می‌شناسد».

وقال تعالی:

﴿وَنَادَىٰٓ أَصۡحَٰبُ ٱلۡأَعۡرَافِ رِجَالٗا يَعۡرِفُونَهُم بِسِيمَىٰهُمۡ قَالُواْ مَآ أَغۡنَىٰ عَنكُمۡ جَمۡعُكُمۡ وَمَا كُنتُمۡ تَسۡتَكۡبِرُونَ٤٨ أَهَٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِينَ أَقۡسَمۡتُمۡ لَا يَنَالُهُمُ ٱللَّهُ بِرَحۡمَةٍۚ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡكُمۡ وَلَآ أَنتُمۡ تَحۡزَنُونَ٤٩[الأعراف: ۴۸-۴۹].

«و آنان که بر اعراف جایگزین هستند، مردانی (دوزخی) را که از سیمایشان آنان را می‌شناسند، صدا می‌زنند و می‌گویند: گردآوری (مال و ثروت) شما و چیزهایی که به آنها می‌نازیدید و بزرگ می‌داشتید، سودی به حالتان نداشت و مانع عذاب شما نشد، آیا اینان همان کسانی نیستند که (در دنیا در باره‌ی آنها) سوگند می‌خوردید: ممکن نیست خداوند به آنها رحمی بکند (و آنان را به بهشت نایل گرداند؟ ای مؤمنان!) به بهشت درآیید؛ نه ترسی متوجه شما می‌گردد و نه به غم و اندوهی گرفتار می‌آیید».

۶۰۲- «وعن عِيَاضِ بنِ حِمَارٍ سقال: قال رسول اللَّه ص: «إِن اللَّه أَوحَى إِليَّ أَنْ تَواضَعُوا حتى لا يَفْخَرَ أَحَدٌ عَلى أَحدٍ، ولا يَبغِيَ أَحَدٌ على أَحَدٍ»» رواه مسلم.

۶۰۲. «از عیاض‌بن حمار سروایت شده است که پیامبر صفرمودند: «خداوند به من وحی فرمود که نسبت به همدیگر متواضع باشید، تا کسی بر دیگری تفاخر نکند و یکی بر دیگری ستم روا ندارد»» [۶۶۲].

۶۰۳- «وعَنْ أبي هريرة سأَن رسول اللَّه صقال: «ما نَقَصَتْ صَدقَةٌ من مالٍ، وما زاد اللَّه عَبداً بِعَفوٍ إِلاَّ عِزّاً، ومَا تَوَاضَعَ أَحَدٌ للَّهِ إِلاَّ رَفَعَهُ اللَّهُ»» رواه مسلم.

۶۰۳. «از ابوهریره سروایت شده است که پیامبر صفرمودند: «هرگز صدقه، از مال کم نمی‌کند، و یقیناً خداوند در برابر گذشت بنده‌اش، عزت او را زیاد می‌کند، و هر بنده‌ای برای خدا تواضع کند، خداوند (مقام) او را بلند می‌گرداند»» [۶۶۳].

۶۰۴- «وعن أَنس سأَنَّهُ مَرَّ عَلَى صِبيانٍ فَسَلَّم عَلَيْهِم وقال: كان النَّبِيُّ صيَفْعَلُهُ» متفقٌ عليه.

۶۰۴. «از انس سروایت شده است که او از کنار جمعی از کودکان گذشت و بر آنها سلام کرد و گفت: پیامبر صچنین می‌کردند» [۶۶۴].

۶۰۵- وعنه قال: «إِنْ كَانَتِ الأَمَةُ مِن إِمَاءِ المَدِينَةِ لَتَأْخُذُ بِيَدِ النبيِّ ص، فَتَنْطَلِقُ بِهِ حَيثُ شَاءَتْ» رواه البخاری.

۶۰۵. «از انس سروایت شده است که گفت: اگر کنیزی از کنیزان مدینه، دست پیامبر صرا می‌گرفت، و او را به هر کجا که می‌خواست، می‌برد، می‌توانست (یعنی اگر برای پیامبر صچنین اتفاقی می‌افتاد، ایشان به قدری متواضع بودند که از انجام چنین کاری هیچ ابایی نداشتند)» [۶۶۵].

۶۰۶- «وعن الأسوَد بنِ يَزيدَ قال: سُئلَتْ عَائِشَةُ ب: ما كانَ النَّبِيُّ صيَصنعُ في بَيْتِهِ؟ قالت: كان يَكُون في مِهْنَةِ أَهْلِهِ يَعني: خِدمَةِ أَهلِه فإِذا حَضَرَتِ الصَّلاة، خَرَجَ إِلى الصَّلاةِ» رواه البخاری.

۶۰۶. «از اسود بن یزید روایت شده است که گفت: از حضرت عایشه لپرسیدم: پیامبر صدر منزل چکار می‌کرد؟ گفت: ایشان در خدمت اهل خانه مشغول بودند (یعنی کمک به آنها در انجام دادن کارهای خانه) و چون وقت نماز فرا می‌رسید، برای ادای آن از خانه خارج می‌شد» [۶۶۶].

۶۰۷- «وعن أبي رِفَاعَةَ تَميم بن أُسَيدٍ سقال: انْتَهَيْتُ إِلى رسول اللَّه صوهو يَخْطُبُ، فقلتُ: يا رسولَ اللَّه، رجُلٌ غَرِيبٌ جَاءَ يَسْأَلُ عن دِينِهِ لا يَدري مَا دِينُهُ؟ فَأَقْبَلَ عَليَّ رسولُ اللَّه صوتَركَ خُطْبتهُ حتى انتَهَى إِليَّ، فَأُتى بِكُرسِيٍّ، فَقَعَدَ عَلَيهِ، وجَعَلَ يُعَلِّمُني مِمَّا عَلَّمَه اللَّه، ثم أَتَى خُطْبَتَهُ، فأَتمَّ آخِرَهَا» رواه مسلم.

۶۰۷. «از ابی رفاعه تمیم‌بن اُسید سروایت شده است که گفت: به نزد پیامبر صکه خطبه می‌خواند، رفتم و گفتم: ای رسول خدا! مردی غریب است (هستم) و آمده است که از دینش سؤال می‌کند و نمی‌داند دین چگونه است! پیامبر صخطبه را قطع کرد و به من روی کرد و نزد من تشریف آورد، یک صندلی آوردند، ایشان بر آن نشست و از چیزهایی که خداوند به او تعلیم داده بود، به من آموخت، سپس به خطبه‌‌اش پرداخت و ادامه‌ی خطبه را تا پایان ایراد فرمود» [۶۶۷].

۶۰۸- «وعن أَنسٍ سأَنَّ رسولَ اللَّه صكان إِذَا أَكَلَ طَعَاماً لَعِقَ أَصابِعه الثلاثَ قال: وقال: «إِذَا سَقطَتْ لُقْمَةُ أَحَدِكُمْ، فَلْيُمِطْ عَنْها الأَذى، ولْيأْكُلْها، وَلا يَدَعْها للشَّيْطَانِ» وَأَمَر أَنْ تُسْلَتَ القَصْعَةُ قالَ: «فَإِنَّكُمْ لا تدْرُونَ في أَيِّ طَعامِكُمُ البَركَةُ»» رواه مسلم.

۶۰۸. «از انس سروایت شده است که گفت: پیامبر صوقتی که غذایی می‌خورد، سه انگشت خود را می‌لیسید و می‌فرمود: «هر گاه لقمه‌ی یکی از شما به زمین افتاد، آن را از خاک و خاشاک پاک کند و بعد بخورد و برای شیطان نگذارد، و نیز امر فرمودند که ظرف غذا با انگشت لیسیده شود و فرمودند: «زیرا شما نمی‌دانید در کدام قسمت از غذایتان برکت وجود دارد»» [۶۶۸].

۶۰۹- «وعن أبي هُريرة س، عن النبي صقال: «ما بعثَ اللَّهُ نَبِيّاً إِلاَّ رعى الغنَمَ» قالَ أَصحابه: وَأَنْتَ؟ فقال: «نَعَمْ كُنْتُ أَرْعَاهَا على قَرارِيطَ لأَهْلِ مَكَّةَ»» رواهُ البخاری.

۶۰۹. «از ابوهریره سروایت شده است که پیامبر صفرمودند: «خداوند هیچ پیامبری را نفرستاده مگر آن‌که پیامبر، گوسفند را شبانی کرده است»، اصحاب شگفتند: شما هم؟ فرمودند: «بله، من هم گوسفندان را برای اهل مکه در مقابل چند قیراط (یک دوازدهم درهم) مزد، شبانی می‌کردم»» [۶۶۹].

۶۱۰- «وعنهُ عن النبيِّ صقال: لَوْ دُعِيتُ إِلى كُراعٍ أَوْ ذِرَاعٍ لقبلتُ، وَلَوْ أُهْدى إِليَّ ذِراعٌ أَو كُراعٌ لَقَبِلْتُ» رواهُ البخاری.

۶۱۰. «از ابوهریره سروایت شده است که پیامبر صفرمودند: «اگر مرا به پاچه یا ساق دست حیوانی دعوت کنند، قبول می‌کنم و اگر دست حیوان یا پاچه‌ای به من اهدا شود، می‌پذیرم»» [۶۷۰].

۶۱۱- «وعن أَنسٍ سقال: كَانَتْ نَاقَةُ رَسُول اللَّه صالعَضْبَاءُ لاَ تُسبَقُ، أو لا تكَادُ تُسْبَقُ، فَجَاءَ أَعْرابيٌّ عَلى قَعُودٍ لهُ، فَسبقَها، فَشَقَّ ذلك عَلى المُسْلمِينَ حَتَّى عَرفَهُ النبي صفَقَالَ: «حَقٌّ عَلى اللَّهِ أَنْ لاَ يَرْتَفِعَ شَيء مِنَ الدُّنْيَا إِلاَّ وَضَعَهُ»» رواهُ البخاری.

۶۱۱. «از انس سروایت شده است که گفت: هرگز بر شتر پیامبر صبه نام «عضباء» سبقت گرفته نمی‌شد ـ یا چنان نبود که ب ر او سبقت گرفته شود ـ تا یک بار، یک اعرابی‌ با شتر سواری خود آمد و از شتر پیامبر صسبقت گرفت و این بر مسلمانان گران آمد تا این که پیامبر صاز جریان اگاهی پیدا کردند و فرمودند: «خداوند بر خود عهده کرده است که چیزی از دنیا بلند نشود، مگر آن‌که آن را پایین آورد»».

[۶۶۲] مسلم روایت کرده [(۲۸۶۵)]. [۶۶۳] مسلم روایت کرده [(۲۵)]. [این حدیث قبلاً هم به شماره‌ی ۵۵۶، آمده است]. [۶۶۴] متفق علیه است؛ [خ(۶۲۴۷)، م(۲۱۶۸)]. [۶۶۵] بخاری روایت کرده [(۶۰۷۲)]. [۶۶۶] بخاری روایت کرده [(۶۷۶)]. [۶۶۷] مسلم روایت کرده [(۸۷۶)]. [۶۶۸] مسلم روایت کرده [(۲۰۳۴)]. [۶۶۹] بخاری روایت کرده [(۲۲۶۲)]. [این حدیث قبلاً هم به شماره‌ی ۶۰۰، آمده است]. [۶۷۰] بخاری روایت کرده [(۲۵۶۸)].