ریاض الصالحین در سخنان پیامبر امین - جلد اول

فهرست کتاب

۳۸- بيان وجوب أمر أهله وأولاده المميزين وسائر من في رعيته بطاعة الله تعالى ونـهيهم عن الـمخالفة، وتأديبهم، ومنعهم من ارتكاب مَنْهِيٍّ عنه
باب واجب بودن امر انسان به خانواده و فرزندان به سن تمییز رسیده‌ی خود و کسانی که تحت سرپرستی او هستند به طاعت

۳۸- بيان وجوب أمر أهله وأولاده المميزين وسائر من في رعيته بطاعة الله تعالى ونـهيهم عن الـمخالفة، وتأديبهم، ومنعهم من ارتكاب مَنْهِيٍّ عنه
باب واجب بودن امر انسان به خانواده و فرزندان به سن تمییز رسیده‌ی خود و کسانی که تحت سرپرستی او هستند به طاعت خدا و نهی از مخالفت و تأدیب و منع آنان از منهیات

قال الله تعالی:

﴿وَأۡمُرۡ أَهۡلَكَ بِٱلصَّلَوٰةِ وَٱصۡطَبِرۡ عَلَيۡهَاۖ[طه: ۱۳۲].

«خانواده‌ات را به (بر پا داشتن) نماز فرمان ده و بر آن محکم و ثابت قدم باش».

وقال‌ تعالی:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ وَأَهۡلِيكُمۡ نَارٗا[التحریم: ۶].

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! خود و خانوده‌اتان را از آتش، حفظ کنید».

۲۹۸- «وعن أبي هريرةَ سقال: أَخذ الحسنُ بنُ عليٍّ بتَمْرةً مِنْ تَمرِ الصَّدقَةِ فَجعلهَا في فِيهِ فقال رسولُ اللَّه ص: «كَخْ كَخْ، إِرْمِ بِهَا، أَما علِمْتَ أَنَّا لا نأْكُلُ الصَّدقةَ؟»» متفق عليه.

وفي روايةٍ: «إنا لا تَحِلُّ لنَا الصَّدقةُ» وقوله: «كِخْ كِخْ» يُقالُ بِاسْكَانِ الخَاءِ، ويُقَالُ بكَسرِهَا مع التَّنْوِينِ وهيَ كلمةُ زَجْر للصَّبِيِّ عن المُسْتَقذَرَاتِ، وكَانَ الحسنُ سصبِياً».

۲۹۸. «از ابوهریره سروایت شده است که گفت: حضرت حسن بن علیب (ـ که در آن وقت، کودکی چند ساله بود ـ) خرماهایی از خرماهای صدقه (زکات) را برگرفت و به دهان گذاشت، پیامبر صفرمودند: «کخ، کخ! [۳۴۰]آن را دور بینداز! [۳۴۱]مگر نمی‌دانی که ما (پیامبر صو اهل بیت او) صدقه (رکات) نمی‌خوریم؟!»».

در روایتی دیگر آمده است: «همانا صدقه (زکات) برای ما حلال نیست»».

۲۹۹- «وعن أبي حفْصٍ عُمَر بن أبي سلَمةَ عبدِ اللَّه بنِ عبدِ الأَسد: ربيبِ رسول اللَّه صقال: كُنْتُ غُلاماً في حجْرِ رسول اللَّه ص، وكَانَتْ يَدِي تَطِيشُ في الصَّحْفَةِ، فقال لي رسولُ اللَّه ص: «يا غُلامُ سمِّ اللَّهَ تعالى، وَكُلْ بِيمِينِكَ، وكُل ممَّا يليكَ» فَما زَالَتْ تِلْكَ طِعْمتي بعْدُ» متفقٌ عليه.

«وتَطِيش»: تَدُورُ في نَواحِي الصَّفحَةِ.

۲۹۹. «از ابوحفص عمر بن ابی سلمه عبدالله بن عبدالاسد ربیب (ناپسری) پیامبر ص(پسر ام‌المؤمنین ام‌سلمه) روایت شده است که گفت: من پسری نوجوان و تحت تربیت و پناه پیامبر صبودم و هنگام خوردن غذا دستم در اطراف کاسه دور می‌زد (از هر طرف لقمه بر می‌داشتم)، پیامبر صبه من فرمودند: «ای پسر! نام خدا را ببر و با دست راست بخور و از جلو دست خودت شروع کن»؛ از آن به بعد همیشه این رسم غذا خوردن من بوده است»» [۳۴۲].

۳۰۰- «وعن ابن عمَر بقال: سمعت رسول اللَّه صيقول: «كُلُّكُمْ راعٍ، وكُلُّكُمْ مسئولٌ عنْ رعِيَّتِهِ، والأِمَامُ رَاعٍ، ومسئولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ، والرَّجُلُ رَاعٍ في أَهْلِهِ ومسئولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ، والـمرْأَةُ راعِيةٌ في بيْتِ زَوْجِهَا ومسئولة عنْ رعِيَّتِهَا، والخَادِمُ رَاعٍ في مالِ سيِّدِهِ ومسئولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ، فكُلُّكُمْ راعٍ ومسئولٌ عنْ رعِيتِهِ»» متفقٌ عليه.

۳۰۰. «از ابن‌عمر بروایت شده است که گفت از پیامبر صشنیدم که می‌فرمود: «هر کدام از شما (مانند) چوپان و مورد سؤال گله (امور تحت فرمان) خویش هستید؛ فرمانده و حاکم، چوپان (مردم) و مورد سؤال در رعیت خود و مرد، چوپان خانواده‌ی خود و مورد سؤال در گله‌ی خود، و زن، چوپان در خانه‌ی شوهر خود و مورد سؤال در آن و خادم، چوپان در مال آقای خود و مورد سؤال در آن است؛ پس همه‌ی شما (مثل) چوپان و مسئول هستید و از هر یک از شما، از چیزی که به دست او سپرده شده است، سؤال می‌شود»» [۳۴۳].

۳۰۱- «وعن عمرو بن شُعْيب، عن أَبيه، عن جَدِّهِ سقال: قال رسول اللَّه ص: «مُرُوا أَوْلادكُمْ بِالصَّلاةِ وهُمْ أَبْنَاءُ سبع سِنِينَ، واضْرِبُوهمْ علَيْهَا وَهُمْ أَبْنَاءُ عَشْرِ، وفرَّقُوا بيْنَهُمْ في الـمضَاجعِ»» حديثٌ حسن رواه أبو داود بإِسنادٍ حسنٍ.

۳۰۱. «از عمرو بن شعیب از پدرش از جدش سروایت شده است که پیامبر صفرمودند: «فرزندان خود را در هفت‌سالگی به نماز امر کنید و در ده سالگی (به‌خاطر عدم انجام دادن آن)، تنبیه کنید و بستر خواب فرزندانتان را از هم جدا نمایید»» [۳۴۴].

۳۰۲- «وعن أبي ثُريَّةَ سَبْرَةَ بنِ مَعْبدٍ الجهَنِيِّ سقال: قال رسول اللَّه ص: «عَلِّمُوا الصَّبِيَّ الصَّلاةَ لِسَبْعِ سِنِينَ، وَاضْرِبُوهُ علَيْهَا ابْنَ عشْرِ سِنِينَ»» حديث حسنٌ رواه أَبو داود، والترمِذي وقال حديث حسن.

ولَفْظُ أبي داوُد: «مرُوا الصَّبِيَّ بِالصَّلاَةِ إِذَا بَلَغَ سَبْعَ سِنِينَ».

۳۰۲. «از ابی ثریه سبره بن معبد جهنی سروایت شده است که پیامبر صفرمودند: «در هفت‌ سالگی بچه، نماز را به او بیاموزید و در ده سالگی (به خاطر عدم انجام آن)، او را تنبیه کنید»» [۳۴۵].

لفظ ابوداود چنین است: «بچه را وقتی که به هفت‌ سالگی رسید، به نماز امر کنید».

[۳۴۰] این کلمه را در زبان عربی، برای دور کردن بچه از چیزهای آلوده و کثیف به‌کار می‌برند. و کَخ، کِخ و کخّ هم تلفظ می‌شود. [۳۴۱] متفق علیه است؛ [خ(۱۴۹۱)، م(۱۰۶۹)]. [۳۴۲] متفق علیه است؛ [خ(۵۳۷۶)، م(۲۰۲۲)]. [۳۴۳] متفق علیه است؛ [خ(۸۹۳)، م(۱۸۲۹)]. [این حدیث با کمی اختصار به شماره‌ی ۲۸۳، آمده است]. [۳۴۴] حدیثی حسن است که از ابوداود [(۴۹۵)] با اسناد حسن (خوب) روایت کرده است. [۳۴۵] حدیثی حسن است که از ابوداود [(۴۹۴)] و ترمذی [(۴۰۷)] روایت کرده‌اند و ترمذی گفته است: حدیثی حسن است.