خاندان و یاران رسول الله صلی الله علیه وسلم

فهرست کتاب

رعایت حقوق حضرت ابوبکر و حضرت عمر بتوسط نزدیکان و خویشاوندان پیامبر ج

رعایت حقوق حضرت ابوبکر و حضرت عمر بتوسط نزدیکان و خویشاوندان پیامبر ج

همچنین به تواتر از حضرت علی سنقل شده که او نسبت به حضرت ابوبکر و حضرت عمر ب محبت می‏ورزید، و آن دو را دوست می‏داشت و احترام می‏نمود، و آن دو را بر سایر امت مقدم می‏داشت. این رفتار از حضرت علی سمعروف و شناخته شده بود، و هرگز سخن ناروایی را در حق آن دو از او سراغ نداریم، و هیچ وقت ادعا نکرد که او از آن دو به خلافت مستحق‏تر است. هر کس که کوچکترین اطلاعی از اخبار و روایات ثابت و متواتر در بین عامه و خاصه دارد، از این قضیه مطلع است و بر کسی پوشیده نیست.

اما کسی که به روایاتی که جاهل ترین انسان‌ها به منقولات و دورترین انسان‌ها از معرفت اسلام نقل می‌کند و کسی که به دروغ بستن زیادی که فقط بر چهارپایان رواج داده می‌شود، مراجعه می‌کند و دروغش در میان قومی که از اسلام بیگانه‌اند، پخش می‌شود، یا ساکنان بادیه‏ها یا قله کوه‏ها یا سرزمینی هستند که بهره‏ای از علم نبرده و بیشترین دروغ‏ها را می‏گویند، چون این کسی است که دیگران را گمراه می‌کند.

ائمه‎ی عترت همچون ابن عباس بو دیگران، حضرت ابوبکر و حضرت عمرم را مقدم می‏داشتند، و در میان آنان برخی اصحاب مالک، شافعی و احمد و دیگران بودند که تعدادشان چندین برابر کسانی بود که جزو امامیه بودند.

از تمام علمای اهل بیت از تابعین بنی‏هاشم و تابعین آنان از فرزندان حسن بن علی و فرزندان حضرت حسین بو سایرین نقل شده که آنان حضرت ابوبکر و حضرت عمر برا دوست می‏داشتند و آن دو را بر حضرت علی سبرتر می‏دانستند. روایات نقل شده از آنان در این‏باره به حد تواتر رسیده است.

حافظ ابوالحسن دارقطنی کتاب «ثناء الصحابة علی القرابة وثناء القرابة علی الصحابة» را تدوین نمود، و قسمتی از این موارد را در آن ذکر کرده است [۸۸]. همچنین همه‎ی اهل حدیث که در زمینه‎ی سنت تألیفاتی داشته‌اند، همچون کتاب «السنة» اثر عبدالله بن احمد [۸۹]و «السنة» اثر خلال [۹۰]و «السنة» اثر ابن بطه [۹۱]و «السنة» اثر آجری [۹۲]و لالکائی [۹۳]و بیهقی [۹۴]و ابوذر هروی و طلمنکی [۹۵]و ابوحفص بن شاهین [۹۶]و چندین برابر این کتاب‏ها مانند کتاب «فضائل الصحابة» از امام احمد [۹۷]، و ابونعیم [۹۸]، و تفسیر ثعلبی [۹۹]که در آن‏ها فضائل خلفای سه‏گانه آمده است، و این خود از بزرگ‏ترین حجت‏ها و دلایل این امر است. اگر این مقدار حجت است آن حجت برای او و علیه اوست، و گرنه به آن استدلال نمی‏شود [۱۰۰].

[۸۸] این نسخه موجود است، و همان جزء یازدهم است که در کتابخانه شیخ حماد انصاری در مدینه، به شماره(۳۲۷) قرار دارد، و گفته که او آن را از مکتبه ظاهری دمشق یافته است. [۸۹] موجود است و به چاپ رسیده است. [۹۰] در حال حاضر در انتشارات طیبه منتشر می‌شود. و به صورت نسخه‎ی خطی در کتابخانه شیخ حماد انصاری مدینه موجود است. [۹۱] به صورت نسخه‎ی خطی در نزد شیخ حماد انصاری است و گفته که این نسخه‎ی خطی جلد کوچک و بزرگ دارد که جلد کوچک چاپ شده و جلد بزرگ در حال تحقیق است. [۹۲] با تحقیق شیخ محمد حامد فقی در سال ۱۳۶۹ هـ به چاپ رسیده است. [۹۳] سه جزء از آن به چاپ رسیده‏ و دو جزء آن برای تحقیق باقی مانده است، و نسخه‎ی خطی آن در نزد شیخ حماد انصاری، و یک نسخه خطی در ظاهریه به شماره‌های (۳۷،۱۲۴،۳) و یک نسخه خطی آن در (بلیبرگ به شماره۱۳۱۸) وجود دارد. [۹۴] کتاب الأسماء والصفات، و او کتابی در سنت ندارد. شیخ حماد انصاری آن را اظهار داشته است. [۹۵] اما کتاب سنت اثر ابوذر هروی و طلمنکی هرگز به دست نیامد. [۹۶] در نزد شیخ حماد به صورت تحقیق شده موجود است. [۹۷] در دانشگاه ام القری، در دو مجلد آن را به چاپ رسانده است. [۹۸] به صورت نسخه‎ی خطی در نزد شیخ حماد انصاری وجود دارد. [۹۹] به صورت نسخه‎ی خطی و در هشت مجلد در نزد شیخ حماد وجود دارد. [۱۰۰] ج(۴) ص(۱۰۵). ‏گویم: در جزء (أبوبکر الصدیق أفضل الصحابة وأحقهم بالخلافة) که نسخه‎ی خطی است، آورده‌ام و جواب‏هایی را که رافضی‏ها در برتر بودن حضرت علی و مستحق بودن او برای خلافت به آن‏ها استدلال می‏کنند، ذکر کردم.