برخی از موارد ناپسند رافضیها که در آن شبیه یهود و نصاری عمل کردهاند
درمیان طوایف منتسب به اسلام هیچ طایفهای چون رافضیها از اسلام بیگانهتر و دورتر نیست. از این رو میبینی که آنان در موارد خاص خودشان سخنانی در نهایت فساد دارند؛ مانند به تأخیر انداختن نماز مغرب تا طلوع ستاره که چون یهود عمل میکنند، در حالی که احادیث متواتری به نقل از پیامبرجدربارهی تعجیل در نماز مغرب وجود دارد [۲۰۳].
یا همانند روزه گرفتن آنان دو روز قبل از مردم، همچون بدعتگران اهل کتاب که از روزه با رؤیت هلال به شمردن روزها عدول کردهاند و روزه را با حساب و شمردن روزها قرار دادهاند. در صحیحین به نقل از پیامبرجآمده که آن حضرت فرمودند: «إنَّا أُمَّةٌ أُمِّيَّةٌ لَا نَكْتُبُ وَلَا نَحْسُبُ» [۲۰۴]. «ما امتی درس ناخوانده هستیم نه مینویسیم و نه حساب میکنیم». در جای دیگری میفرماید: «إِذَا رَأَيْتُمُوهُ فَصُومُوا، وَإِذَا رَأَيْتُمُوهُ فَأَفْطِرُوا» [۲۰۵]. «هرگاه هلال ماه را دیدید روزه بگیرید و هرگاه هلال ماه را دیدید، بخورید». همچنین میفرماید: «فَإِنْ غُمَّ عَلَيْكُمْ فَاقْدُرُوا لَهُ» [۲۰۶]. «هرگاه هلال ماه بر شما پنهان ماند، آن را حساب کنید». در روایتی دیگر آمده است: «فأکملوا العدة» [۲۰۷]: «مدت آن را کامل کنید».
و همانند حرام دانستن برخی از انواع ماهیها که همچون یهود نعمتهای حلال را حرام میکنند.
و مثل کمک به کفار در جنگ با مسلمانان و ترغیب کفار برای مبارزه با مسلمانان که این مورد از هیچ یک از فرقههای امت دیده نشده است.
یا مانند نجس دانستن مایعاتی که اهل سنت با آن تماس داشتهاند. این کار از جنس آیین سامره که رافضیهای یهودند، میباشد. آنان در میان یهود همچون رافضیها در میان مسلمانان هستند. و رافضیها در موارد زیادی شبیه آنان هستند. سامریها به هیچ پیامبری پس از موسی و هارون به غیر از یوشیع ایمان ندارند. همانگونه که رافضیها فضل و امامت هیچ یک از خلفا و صحابه به غیر از حضرت علی را قبول ندارند.
سامریها مایعاتی را که کسانی غیر از خودشان با آن تماس داشته باشند، نجس میدانند. رافضیها نیز چنیناند. رافضیها جز گوشت حیواناتی که به وسیلهی خودشان ذبح میشوند، نمیخورند همان طور که رافضیها نیز گوشت ذبح شده توسط اهل کتاب را حرام میدانند، و اکثر آنان ذبیحهی جمهور اهل سنت را حرام میدانند؛ چون آنان مرتد شدهاند و ذبح مرتد نزد آنان حلال نیست. سامریها با وجود تعداد اندک و ذلت و خواری خود، کبر، بی خردی و حماقت و ادعاهای کاذب دارند و رافضیها نیز این گونهاند.
رافضیها نمازهای پنجگانه را سه تا قرار میدهند و همیشه نماز ظهر و عصر را با هم و مغرب و عشا را با هم میخوانند، و هیچ فرقهای غیر از آنان چنین نمیکند، و این به دین و آیین یهودیان شباهت دارد؛ چون نمازها در نزد آنان سه تا هستند.
عبادتگران اهل غلو نماز چاشتگاه و نماز وتر و نماز شب را بر اصحاب خود واجب میگردانند و نماز در نزد آنان هفت وعده میشود و این همچون دین نصارا است.
رافضیها نماز جمعه و جماعت را نه در پشت سر اصحاب و هم مذهبان خود و نه در پشت سر دیگران نمیخوانند مگر پشت سر امام معصوم، و امام معصومی هم ندارند. این مورد در میان هیچ یک از فرقه به اندازهی رافضیها دیده نمیشود. سایر بدعت گزاران نماز جمعه و جماعت را جز پشت سر هم مذهبان خود نمیخوانند همانگونه که خوارج و معتزله و دیگران چنین عمل میکنند. اما شیعیان این نمازها را هیچ وقت نمیخوانند و این مختص رافضیهاست.
همچنین شیعیان در همهی نمازها یا برخی از نمازها آمین نمیگویند و هیچ فرقهای از امت اسلام اینگونه نیستند بلکه این دین و آیین یهودیان است، و یهودیان به دلیل آمین گفتن مؤمنان به آنان حسادت میورزند.
از گروهی از آنان نقل شده که گوشت شتر را حرام میدانند؛ چون حضرت عائشه سوار بر شتر شد. این از آشکارترین کفرهاست، و از جنس آیین یهودیان است.
بسیاری از عوام آنان میگویند: طلاق جز با رضایت زن جاری نمیشود، و علمایشان این را رد میکنند. این رأی را کسی غیر از آنان نگفته است.
شیعیان اعتقاد به امام منتظر موجود غائب دارند که چشمی او را ندیده و اثری از او دیده نشده است، و نه با حس و نه با خبر قابل شناخت نیست. و معتقدند، ایمان جز به واسطهی او تحقق پیدا نمیکند.
همچنین برپایی مراسم سوگواری و نوحهخوانی و بر سر و صورت زدن و پاره کردن یقهی جامه، بر سر پاشیدن خاکستر، آویختن گلیم و پشمینه و خوردن شوریجات تا این که تشنه شوند و آب نمینوشند تا این که شبیه کسی شوند که مورد ظلم واقع شده و به قتل رسیده، [۲۰۸]از اعمال شیعیان است. این موارد از هیچ طایفهای به غیر از آنان شناخته شده نیست. امور منحصر به رافضیها که دلالت بر نهایت جهل و گمراهیشان دارند فراوانند.
هیچ گروه و طایفهای به غیر از اهل سنت و حدیث که پیرو احادیث پیامبرجهستند از سایر طوایف جدا و متمایز نیستند. و رافضیها در این مورد نیز بیش از دیگران از سایر طوایف جدا شدهاند [۲۰۹].
[۲۰۳] همچنان که در حدیث به نقل از رافع بن خدیج آمده که گوید: ما همراه پیامبر جنماز مغرب میخواندیم که اگر یکی از ما پس از نماز میخواست برود اسباب و اثاثیهی خود را هنوز مشاهده میکرد. بخاری این حدیث را در باب وقت المغرب و مسلم: (۵۱) ص(۶۳۷) روایت کردهاند. و شیخین، ترمذی و ابوداود به نقل از سلمة بن اکوع روایت کردهاند که میگوید: رسول خدا جزمانی که آفتاب غروب میکرد و تاریک میشد، نماز مغرب میخواند. بخاری آن را در مبحث «اوقات نماز» باب وقت المغرب (۲/۳۶) و مسلم در ک(۵/۶۳۶) و ابوداود در شماره(۴۱۷) در باب «وقت الـمغرب» و ترمذی در شماره(۱۶۴) در باب «الصلاة» روایت کردهاند. ابوداود به نقل از ابوایوب روایت کرده است: «لاَ تَزَالُ أُمَّتِى بِخَيْرٍ - أَوْ قَالَ عَلَى الْفِطْرَةِ - مَا لَمْ يُؤَخِّرُوا الْمَغْرِبَ إِلَى أَنْ تَشْتَبِكَ النُّجُومُ» شماره(۴۱۸): «امت من همواره خوب است- یا فرمود- بر فطرت است مادامی که نماز مغرب را تا زمان بر آمدن ستارگان به تأخیر نیندازند». [۲۰۴] صحیح مسلم: ص(۷۶۱) ک(۳) ب(۱۱). [۲۰۵] صحیح مسلم: ص(۷۶۰) صحیح بخاری ک(۳۰) ب(۱۳). [۲۰۶] صحیح مسلم: ص(۷۵۹) صحیح بخاری ک(۳۰) ب(۱۱). [۲۰۷] صحیح مسلم: ص(۷۶۲) صحیح بخاری ک(۳۰) ب(۱۱). [۲۰۸] منظور از این قتل حضرت حسین است که قبلاً گفته شد، و بخشی از آن میآید. [۲۰۹] ج(۳) ص(۴۳، ۴۴) ج(۱) ص(۶).