تهمت و بدگویی به صحابه نارواتر و زشتتر از تهمت و بدگویی به دیگران است
سخن شخص نکوهش کنندهی دروغگو دربارهی خلفا و سایر صحابهش چه رافضی باشد و چه غیر رافضی ـ جزو سخن دربارهی آبرو و آبروریزی افراد به حساب میآید، و حق خدا در آن وجود دارد، چون دوستی و دشمنی و حب و بغض به خدا مربوط میشود. همچنین آدمیان نیز در آن حقی دارند.
پُرواضح است که وقتی ما دربارهی افرادی که به مراتب از صحابه پائینترند همچون پادشاهانی که به حکومت میرسند و یا میروند، و علما و مشایخ با درجات علمی مختلفشان، و راجع به دینداریشان سخن میگوییم، باید سخن دربارهی آنان از روی علم و عدالت باشد نه از روی جهل و ظالمانه. عدالت برای هر فرد در حق هر کسی در هر حال واجب است، و ظلم به طور مطلق حرام بوده و هرگز در هیچ حالی مباح نمیشود. اصحاب رسول خدا جدر که درباره شان در سخن و عمل به عدالت برخورد شود، مستحقتر هستند. عدالت آن چیزی است که اهل زمین بر مدح آن و تمجید اهل آن و محبت به آنان اتفاق نظر داشته باشند، و ظلم آن چیزی است که بر مذمت و نکوهش اهل آن و بغض نسبت به آنان اتفاق نظر داشته باشند.
رافضیها راجع به صحابه موضع گیری تفرق را اتخاذ کردهاند، چرا که برخی از صحابه را دوست داشته و دربارهشان غلو کردهاند، و با برخی دیگر به دشمنی پرداخته و در دشمنیشان با آنان راه افراط را در پیش گرفتهاند. بسیاری از مردم چنین برخوردی را با امراء، پادشاهان، علما و شیوخ خود دارند و در میان آنان رفض دربارهی غیر صحابه صورت میگیرد. میبینی که یکی از دو حزب، فلانی و دوستدارانش را دوست میدارد و با فلانی و دوستدارانش دشمنی میکند، و گاهی به ناحق یکی مورد ناسزا و بدگویی قرار میگیرد. همهی اینها ناشی از تفرقه و گروهگرایی است که خدا و پیامبر از آن نهی کردهاند، خداوند متعال میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمۡ وَكَانُواْ شِيَعٗا لَّسۡتَ مِنۡهُمۡ فِي شَيۡءٍ﴾[الأنعام: ۱۵۹]. «بیگمان کسانی که آئین (یکتاپرستی راستین) خود را پراکنده میدارند (و آن را با عقائد منحرف و معتقدات باطل به هم میآمیزند) و دسته دسته و گروه گروه میشوند (و هر دسته و گروهی از مکتبی و مذهبی پیروی میکنند) تو به هیچ وجه از آنان نیستی».
در جای دیگری میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِۦ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٠٢ وَٱعۡتَصِمُواْ بِحَبۡلِ ٱللَّهِ جَمِيعٗا وَلَا تَفَرَّقُواْۚ وَٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ إِذۡ كُنتُمۡ أَعۡدَآءٗ فَأَلَّفَ بَيۡنَ قُلُوبِكُمۡ فَأَصۡبَحۡتُم بِنِعۡمَتِهِۦٓ إِخۡوَٰنٗا﴾[آلعمران: ۱۰۲-۱۰۳]. «ای کسانی که ایمان آوردهاید، آن چنان که باید از خدا ترسید از خدا بترسید (و با انجام واجبات و دوری از منهیات گوهر تقوا را به دامان گیرید)، و شما (سعی کنید غافل نباشید تا چون مرگتان به ناگاه در رسد) نمیرید مگر آن که مسلمان باشید. و همگی به رشته (ناگسستنی قرآن) خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود به یاد آورید که بدان گاه که (برای همدیگر) دشمنانی بودید و خدا میان دلهایتان (انس و الفت برقرار و آنها را به هم) پیوند داد، پس (در پرتو نعمت او برای هم) برادرانی شدید».
همچنین میفرماید: ﴿وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَٱخۡتَلَفُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ ١٠٥ يَوۡمَ تَبۡيَضُّ وُجُوهٞ وَتَسۡوَدُّ وُجُوهٞۚ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ ٱسۡوَدَّتۡ وُجُوهُهُمۡ أَكَفَرۡتُم بَعۡدَ إِيمَٰنِكُمۡ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا كُنتُمۡ تَكۡفُرُونَ ١٠٦ وَأَمَّا ٱلَّذِينَ ٱبۡيَضَّتۡ وُجُوهُهُمۡ فَفِي رَحۡمَةِ ٱللَّهِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ١٠٧﴾[آلعمران: ۱۰۵-۱۰۷]. «و مانند کسانی نشوید که (با ترک امر به معروف و نهی از منکر) پراکنده شدند و اختلاف ورزیدند (آن هم) پس از آن که نشانههای روشن (پروردگارشان) به آنان رسید، و ایشان را عذاب بزرگی است. (به یاد آورید روزی را که در چنین) روزی، روهائی سفید و روهائی سیاه میگردند. و امّا آنان که (به سبب انجام کارهای بد در پیشگاه پروردگارشان شرمنده و سرافکنده و بر اثر غم و اندوه) روهایشان سیاه است (بدیشان گفته میشود:) آیا بعد از ایمان (فطری و اذعان به حق) خود کافر شدهاید؟! پس به سبب کفری که میورزیدهاید عذاب را بچشید! و امّا آنان که (به سبب انجام کارهای شایسته در پیشگاه آفریدگارشان سرافرازند و بر اثر شادی و سرور) روهایشان سفید است، در رحمت خدای غوطهورند و جاودانه در آن ماندگارند!» و خداوند متعال میفرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ يُؤۡذُونَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ بِغَيۡرِ مَا ٱكۡتَسَبُواْ فَقَدِ ٱحۡتَمَلُواْ بُهۡتَٰنٗا وَإِثۡمٗا مُّبِينٗا٥٨﴾[الأحزاب: ۵۸]. «کسانی که مردان و زنان مؤمن را - بدون این که کاری کرده باشند و گناهی داشته باشند - آزار میرسانند، مرتکب دروغ زشتی و گناه آشکاری شدهاند».
پس، هر کس به ناحق مؤمن زنده یا مردهای را اذیت کند، داخل مصداق این آیه قرار میگیرد. و کسی که از روی اجتهاد کسی را ناسزا گوید، گناهی بر او نیست. و اگر کسی او را اذیت کند، او را به غیر از آنچه که کسب کرده، اذیت کرده است، و گناهکاری که از گناه خویش توبه کند یا به دلیل دیگری بخشیده شود به طوری که مجازاتی به خاطر آن گناه برای او نمانده باشد، او را بدون اینکه کاری کرده باشد، اذیت کرده است، و اگر چه با کارش مصیبتی هم برایش ایجاد شده باشد...
از برخی از رافضیها نقل شده که آنها به دلیل این که خدا و پیامبر، ابوبکر و عمر را مقدم داشتهاند، به خدا و پیامبرش ناسزا گفتهاند!.
از یکی از آنان روایت شده که او مقداری حدیث را در مسجد النبی جمیخواند و به فضایل ابوبکر سرسید. وقتی آنها را شنید به دوستانش گفت: «تعلمون والله بلاؤكم من صاحب هذا القبر يقول: مروا أبابكر فليصل بالناس» [۱۱۱]. «میدانید به خدا قسم، بلا و گرفتاری شما از جانب صاحب این قبر است که میگوید: به ابوبکر بگویید که برای مردم نماز بخواند» [۱۱۲].
[۱۱۱] این حدیث را بخاری در ک(۱۰)، باب (۴۶)، و مسلم در ک(۴)، ب(۲۱) روایت کردهاند. [۱۱۲] ج (۳) ص (۳۳، ۳۱).