مقاصد امامت: قدرت و علم
امام به دو چیز احتیاج دارد: یا در علم برای تبلیغ و تعلیم آن و یا در عمل برای این که در این زمینه با قدرت و توانایی خود به آنان کمک کند. امامانی که عصمتشان ادعا میشود، قدرتی ندارند که به واسطهی آن مقاصد امامت حاصل گردد. و وقتی که حکومت و قدرتی ندارند ممکن نیست نماز جمعه و جماعت پشت سرشان خوانده شود و نمیتوانند در جهاد و حج امام باشند، و حدود به وسیلهی آنان اجرا نمیگردد، و به اختلافات و خصومتها پایان داده نمیشود، و انسان به کمک آنان حق و حقوق خود را در نزد مردم و در بیت المال به دست نمیآورد، و به وسیلهی آنان راهها ایمن نمیگردد، چون همهی این امور به یک فرد توانا به انجام آنها نیاز دارد، و جز کسی که یارانی در این مورد نداشته باشند، توان اینها را ندارد. این امامان قادر به انجام این امور نبودند بلکه افراد دیگری قادر به انجام آنها بودند و در دورههای آنان افرادی عالمتر و دیندارتر از آنان وجود داشتند، چرا که علم نقل شده از غیر آنان چندین برابر علم نقل شده از آنان است، و ظهور آثار غیر آنان در میان امت اسلام، بزرگتر و برجستهتر از ظهور آثار آنان در میان امت اسلام است. پیشگامان آنان همچون علی بن حسین و پسرش ابوجعفر و پسر او جعفر بن محمد، مقداری علم از آنان گرفته شده، اما از غیر آنان چندین برابر علم گرفته شده است.
اما کسانی که پس از آنان آمدند، علمی که از ایشان دریافت شده بسیار اندک است، و در میان علمای مشهور در روایت، حدیث، فتوا و سایر فنون، نامی از هیچ یک از آنان برده نمیشود. و افتخارات و محاسنی که برای آنان ذکر میشود مانند آنها در بسیاری از افراد امت یافت میشود. نهایت این فضیلتها این است که صاحب آنها شایستهی امامت باشد اما به محض شایستگی داشتن برای امامت به آن درجه منصوب نمیگردد همان طور که هر شخصی که شایستگی قضاوت دارد به عنوان قاضی تعیین نمیگردد. شایستگی امامت برای سایر قریش نیز همانند آنان ثابت شده است، و آنان شایستهی امامت بودند و این امر موجب تخصیص امامت به آنان نمیگردد و آنان با وجود شایستگی امامت، امام نشدند [۸۰].
[۸۰] ج(۳) ص(۲۴۸) ج(۲) ص(۱۷۱،۱۷۰) ج(۱) ص(۳۰۷،۳۰۸)ج(۴) ص(۲۱۳).