حکم هفتاد و دو فرقه اگر در کفر و یا شرک واقع نشوند [۱۸۸]
این نشان میدهد که صحابه خوارج را تکفیر نکردند، این است که آنان پشت سر خوارج نماز میخواندند، و عبدالله بن عمر و دیگر صحابه پشت سر نجده حروری نماز میخواندند، و همچنین از او حدیث و فتوا میپذیرفتند، و همانگونه که یک مسلمان با مسلمانی دیگر صحبت میکند، با آنان هم صحبت میشدند همانگونه که عبدالله بن عباس هنگامی که نجده حروری کسی را نزد او فرستاد و دربارهی مسائلی از او پرسید، عبدالله بن عباس به او جواب داد، و این روایت در بخاری آمده است [۱۸۹]. همانگونه که دربارهی مسائل مشهوری به نافع بن ازرق نیز جواب داد و نافع دربارهی مسائلی در قرآن با او مناظره میکرد همانطور که دو مسلمان با هم بحث و مناظره میکنند. سیره و روش مسلمانان همچنان به این ترتیب بوده و آنان را مرتد قرار ندادند، همانند کسانی که حضرت ابوبکرصدیق سبا آنان جنگید. این در حالی است که پیامبر جدر احادیث صحیح دستور به جنگ با آنان دادهاست.
همچنین سایر فرقههای اهل بدعت و هوی و هوس از شیعه، معتزله و دیگران نیز چنین هستند و هر کس هفتاد و دو فرقه را تکفیر کند با کتاب و سنت و اجماع صحابه و تابعین واقعی آنان مخالفت کرده است.
این فرمایش پیامبر جکه فرمود: ثِنْتَانِ وَسَبْعُونَ فِى النَّارِ وَوَاحِدَةٌ فِى الْجَنَّةِ» [۱۹۰]از فرمایش خداوند بزرگتر نیست که میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَأۡكُلُونَ أَمۡوَٰلَ ٱلۡيَتَٰمَىٰ ظُلۡمًا إِنَّمَا يَأۡكُلُونَ فِي بُطُونِهِمۡ نَارٗاۖ وَسَيَصۡلَوۡنَ سَعِيرٗا ١٠﴾[النساء: ۱۰]. «بیگمان کسانی که اموال یتیمان را به ناحق و ستمگرانه میخورند، انگار آتش در شکمهای خود (میریزند و) میخورند. (چرا که آنچه میخورند سبب دخول ایشان به دوزخ میشود) و (در روز قیامت) با آتش سوزانی خواهند سوخت». و این فرمایش او که میفرماید: ﴿وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ عُدۡوَٰنٗا وَظُلۡمٗا فَسَوۡفَ نُصۡلِيهِ نَارٗاۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرًا ٣٠﴾[النساء: ۳۰]. «و کسی که چنین کاری (یعنی خودکشی یا خوردن به ناحق اموال دیگران) را تجاوزگرانه و ستمگرانه مرتکب شود، او را با آتش دوزخ میسوزانیم، و این (عمل هم) برای خدا آسان است» و امثال این نصوص صریح که اشاره میکند هر کس چنین کند داخل آتش جهنم میشود.
با وجود این، ما برای کسی که مشخص شده که داخل آتش جهنم میشود، شهادت نمیدهیم که داخل آتش جهنم میشود؛ چون امکان دارد توبه کند، و یا حسنات از بین رفته داشته باشد یا این که خداوند به وسیلهی مصیبتها و سایر موارد از او گذشت کرده باشد.
بسیاری از رافضیها نه منافق هستند و نه کافر، بلکه برخی از آنان ایمان و عمل صالح دارند و برخی خطاکارند که امید مغفرت خدا برای آنان وجود دارد، اما جهل نسبت به معنای قرآن و حدیث خصلت همهی آنان است، و در میانشان امامی از امامان مسلمانان در زمینهی علم و دین وجود ندارد.
درمیان امامیه با وجود شدت جهل و گمراهیشان، عدهی زیادی در ظاهر و باطن مسلماناند، و زندیق و منافق نیستند اما جهل دارند و از امیال خود تبعیت میکنند.
ارتداد گاهی از اصل اسلام صورت میگیرد، همانند ارتداد غلات از نصیریه و اسماعیلیه که اینها به اتفاق نظر اهل سنت و شیعه مرتد هستند. و گاهی ارتداد در بخشی از دین است همانند ارتداد رافضیهای اهل بدعت و دیگران. و خدای متعال گروهی را میآورد که آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست میدارند و با کسانی که از دین و یا بخشی از آن باز میگردند، مبارزه میکنند همانگونه که کسانی را میآورد که در همهی زمانها با رافضیهای از دین بازگشته مبارزه میکنند [۱۹۱].
[۱۸۸] اما اگر از آنان کفر و یا شرک سر بزند حکمشان در این مورد همانند حکم امثالشان است. و گفته شده که حضرت علی غلو کنندگان دربارهی خود را سوزاند. علما در باب حکم مرتد مسائلی که موجب کفر میشوند همانند شرک به خداوند را به تفصیل بیان کردهاند، و در کلام مؤلف نیز اقسام ارتداد و انواع مرتدین خواهد آمد. [۱۸۹] مسلم در صحیح خود در کتاب (جهاد و سیر) آن را آورده است. من این حدیث را در بخاری نیافتم. [۱۹۰] تخریج آن ذکر شد. [۱۹۱] ج(۳) ص(۶۲، ۶۳، ۲۰۸) ج(۴) ص(۶۰).