برخی از این نوع غلو در میان گروهی از اهل عبادت و زهد دیده میشود
اگر گفته شود: آن غلو و شرک و بدعتهایی که رافضیها به آنها متصف هستند، بسیاری از آنها در میان بسیاری از منسوبین به اهل سنت وجود دارد؛ چون بسیاری از آنان دربارهی مشایخ و بزرگان خود غلو میکنند و آنان را شریک خدا قرار میدهند و عبادتهای غیر مشروعی را ایجاد میکنند، و بسیاری از آنان به نزد قبر کسی که نسبت به او حسن ظن دارند حالا یا برای این که خواستهها و حاجات خودشان را از او بخواهند و یا این که به واسطهی او از خداوند متعال بخواهند، میروند. و یا این که گمان میکنند دعا در کنار قبر فلان شیخ زودتر از دعا در مسجد اجابت میگردد. برخی از آنان زیارت قبور مشایخ و بزرگان خود را بر حج ترجیح میدهند و از میان آنان برخی هستند که در کنار قبر خشوع و رقت قلبی به آنان دست میدهد که در مساجد و منازل به آن دست نمییابند و سایر موارد غلو که در میان شیعیان دیده میشود. آنان احادیثی دروغ از جنس دروغهای رافضیها را روایت میکنند. مثلاً میگویند: «اگر کسی به سنگی گمان نیکی داشته باشد، خداوند به وسیلهی آن سنگ به او نفع میرساند». یا روایت میکنند: «اگر از هر جا ناامید شدید به قبرها روی آورید». همچنین میگویند:«قبر فلانی پادزهری است که به تجربه ثابت شده است». از یکی از شیوخ آنان روایت شده که به پیرو خود گفته است: اگر حاجتی داشتی نزد قبر من بیا و از من کمک بطلب! و این گونه موارد. برخی از مشایخ آنان بعد از مرگ خود همان کارهایی را انجام میدهند که در دوران زندگیشان انجام میدادند.
گاهی فردی، از یکی از آنان کمک میطلبد و او به شکل شیطان یا به صورت زنده و یا مرده برایش ظاهر میگردد و چه بسا که حاجت او یا بخشی از نیازهای او را برآورده میکند، همان گونه که این موارد در برخورد مسیحیان با بزرگان و شیوخ خود و برای بتپرستان عرب، هندی، ترک و سایرین پیش میآید.
در جواب این سؤال گفته میشود: همهی اینها چیزهایی هستند که خدا و پیامبر جاز آن نهی کردهاند و هر آن چه که خدا و پیامبر از آن نهی کنند، امری ناپسند و مذموم و نهی شده است، خواه انجام دهندهی آن منتسب به اهل سنت باشد و یا منتسب به اهل تشیع باشد. اما امور مذموم و مخالف با کتاب و سنت در این مورد و موارد دیگر در میان رافضیها بیشتر از اهل سنت است. هر امر شری که در میان اهل سنت وجود داشته باشد در میان رافضیها بیشتر از آن وجود دارد و هر خیری که در میان رافضیها باشد در میان اهل سنت بیشتر از آن وجود دارد.
این وضعیت اهل کتاب با مسلمانان است؛ چون هیچ شری درمیان مسلمانان وجود ندارد مگر این که بیشتر از آن در میان اهل کتاب وجود دارد و هیچ خیری در میان اهل کتاب وجود ندارد مگر این که بیشتر از آن در میان مسلمانان وجود دارد.
به همین خاطر خداوند مناظرهی کفار مشرک و اهل کتاب را عادلانه ذکر میکند و وقتی آنان عیبی را در میان مسلمانان ذکر کردند خداوند، مسلمانان را از آن مبرا نمیکند اما بیان میکند که عیوب کفار بیشتر و بزرگترند. همانگونه که میفرماید: ﴿يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلشَّهۡرِ ٱلۡحَرَامِ قِتَالٖ فِيهِۖ قُلۡ قِتَالٞ فِيهِ كَبِيرٞۚ وَصَدٌّ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَكُفۡرُۢ بِهِۦ وَٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ وَإِخۡرَاجُ أَهۡلِهِۦ مِنۡهُ أَكۡبَرُ عِندَ ٱللَّهِۚ وَٱلۡفِتۡنَةُ أَكۡبَرُ مِنَ ٱلۡقَتۡلِ﴾[البقرة: ۲۱۷]. «از تو درباره جنگکردن در ماه حرام میپرسند. بگو: جنگ در آن (گناهی) بزرگ است. ولی جلوگیری از راه خدا (که اسلام است) و بازداشتن مردم از مسجدالحرام و اخراج ساکنانش از آن و کفر ورزیدن نسبت به خدا، در پیشگاه خداوند بزرگتر از آن است، و برگرداندن مردم از دین (با ایجاد شبههها در دلهای مسلمانان و شکنجه ایشان و غیره) بدتر از کشتن است». در جای دیگری میفرماید: ﴿قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ هَلۡ تَنقِمُونَ مِنَّآ إِلَّآ أَنۡ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيۡنَا وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبۡلُ وَأَنَّ أَكۡثَرَكُمۡ فَٰسِقُونَ ٥٩ قُلۡ هَلۡ أُنَبِّئُكُم بِشَرّٖ مِّن ذَٰلِكَ مَثُوبَةً عِندَ ٱللَّهِۚ مَن لَّعَنَهُ ٱللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيۡهِ وَجَعَلَ مِنۡهُمُ ٱلۡقِرَدَةَ وَٱلۡخَنَازِيرَ وَعَبَدَ ٱلطَّٰغُوتَۚ أُوْلَٰٓئِكَ شَرّٞ مَّكَانٗا وَأَضَلُّ عَن سَوَآءِ ٱلسَّبِيلِ ٦٠﴾[المائدة: ۵۹-۶۰]. «(ای پیغمبر!) بگو: ای اهل کتاب! آیا بر ما خُرده میگیرید؟ (مگر ما چه کردهایم) جز این که به خداوند و به چیزی که بر ما نازل شده و به چیزی که پیشتر (بر شما) نازل شده است ایمان داریم؟! (این کار شما ناشی از عدم ایمان است و هم بدان خاطر است که) بیشتر شما فاسق (و خارج از شریعت خدا) هستند. بگو: آیا شما را باخبر کنم از چیزی که پاداش بدتری از آن (چیزهائی که بر ما خرده میگیرید) در پیشگاه خدا دارد؟ (این کردار شما است، شما) کسانی که خداوند آنان را نفرین و از رحمت خود به دور کرده است و بر ایشان خشم گرفته و (با مسخ قلوبشان) از آنان میمونها و خوکهائی را ساخته است، و (کسانی را پدیدار نموده است که) شیطان را پرستیدهاند. آنان (از هرکس دیگری) موقعیت و منزلتشان بدتر و از راستای راه منحرفتر و گمراهترند». یعنی کسانی که خداوند لعنتشان کرده و آنان را به صورت حیوانات زشت و بندگان طاغوت در آورده است.
به همین دلیل بیشترین غلو و افراط در میان دو گروه: مسیحیان و رافضیها وجود دارد. همچنین در میان گروه سوم یعنی اهل عبادت و زهد که دربارهی شیوخ خود دچار غلو میشوند و آنان را شریک خدا قرار میدهند، بیشترین غلو و افراط وجود دارد [۳۶].
[۳۶] ج(۱) ص(۱۷۷-۱۷۹) گویم: حافظ ابراهیم خطاب به شیخ محمد عبده میگوید:
۱- إمام الهدی إنی أری الناس أحدثوا
لهم بدعاً عنها الشریعة تعــزف
۲- رأوا فـی قبـور الـمیتـین حیـاتـهم
فقاموا إلی تلك القبور وطوّفوا
۳- وبـاتـوا علـیهـا عاکـفیـن کأنّهم
علی صنم في الجاهلیة عُکَّــف
۱- ای امام و پیشوای هدایت، مردم را میبینم که برای خود بدعتهایی ایجاد کردهاند که شریعت از آنها رویگردان است. ۲- زندگی خود را در قبرهای مردگان دیدهاند و به نزد این قبرها میروند و آنها را طواف میکنند. ۳- و شب را در اطراف آن به سر میکنند گویا این که بر بتی در دورهی جاهلیت معتکف شدهاند. ﻫ برگرفته از «مشکلات الأحادیث النبویة» تألیف عبدالله بن علی نجدی قصیمی (چاپ رحمانیه در مصر به سال ۱۳۵۳ ﻫ).