ائمه در تعداد معینی محصور نیستند
چون خداوند متعال میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡ﴾[النساء: ۵۹]. خداوند تعداد معینی را برای ائمه مشخص نکرده است. همچنین در احادیث وارده از پیامبر جتعداد مشخصی برای حاکمان مشخص نشده است. در صحیحین به نقل از ابوذر سآمده که میگوید: «إِنَّ خَلِيلِى أَوْصَانِى أَنْ أَسْمَعَ وَأُطِيعَ وَإِنْ كَانَ عَبْدًا مُجَدَّعَ الأَطْرَاف» [۵۷]. «دوست من به من سفارش کرد که بشنوم و اطاعت کنم حتی اگر والی، یک بردهی حبشی دست و پابریده باشد». در صحیح مسلم به نقل از أم حصینل آمده که او در منی یا عرفات در حجة الوداع از پیامبر جشنیده که فرمود: «ولو استعمل عليکم أسود مجدع يقودکم بکتاب الله، فاسمعوا وأطيعوا» [۵۸]. «اگر بردهای سیاه پوست و دست و پا بریده بر امورات شما گمارده شود و شما را به وسیلهی کتاب خداوند راهنمایی و رهبری کند، به او گوش فرا داده و از او اطاعت کنید». بخاری به نقل از انس بن مالک سروایت میکند که میگوید: رسول الله جفرمود: «اسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَإِنِ اسْتُعْمِلَ عَلَيْكُمْ عَبْدٌ حَبَشِىٌّ كَأَنَّ رَأْسَهُ زَبِيبَةٌ» [۵۹]. «بشنوید و اطاعت کنید حتی اگر بردهای حبشی که سرش کوچک همچون مویز باشد، بر امورات شما گمارده شود». در صحیحین به نقل از ابن عمر آمده که گوید: رسول خداجفرمود: «لاَ يَزَالُ هَذَا الأَمْرُ فِى قُرَيْشٍ مَا بَقِىَ مِنَ النَّاسِ اثْنَانِ» [۶۰]: «این (خلافت) همواره در میان قریش خواهد بود تا زمانی که دو نفر از مردم باقی بمانند». در صحیحین به نقل از ابوهریره سآمده که گوید: رسول خدا جمیفرماید: «النَّاسُ تَبَعٌ لِقُرَيْشٍ فِى هَذَا الشَّأْنِ مُسْلِمُهُمْ تَبَعٌ لِمُسْلِمِهِمْ وَكَافِرُهُمْ تَبَعٌ لِكَافِرِهِمْ» [۶۱]. «مردم در این مورد تابع قریش هستند، مسلمانشان تابع مسلمانِ قریش و کافرشان تابع کافرِ قریش است».
از جابر بن عبدالله سروایت است که میگوید: رسول الله جمیفرماید: «النَّاسُ تَبَعٌ لِقُرَيْشٍ فِى الْخَيْرِ وَالشَّرِّ» [۶۲]. «مردم در خیر و شر تابع قریش هستند». در بخاری به نقل از معاویهسآمده که گوید: از رسول خدا جشنیدم که فرمود: «إِنَّ هَذَا الأَمْرَ فِى قُرَيْشٍ، لاَ يُعَادِيهِمْ أَحَدٌ إِلاَّ كَبَّهُ اللَّهُ عَلَى وَجْهِهِ، مَا أَقَامُوا الدِّينَ» [۶۳]. «این امر (خلافت) در میان قریش است و کسی در این امور با آنان دشمنی نمیکند مگر اینکه خداوند او را بر زمین زند. البته مادامی که دین را برپا دارند». بخاری آن را در باب امراء از قریش روایت کرده است [۶۴].
[۵۷] مسلم آن را در مبحث «الـمساجد» به شماره (۶۴۸) و مبحث «الإمارة»، به شماره (۱۸۳۷) روایت کرده است. [۵۸] صحیح مسلم به شماره (۱۲۹۸): «إن أمر علیکم عبد مجدع حبشیاً قالت: أسود...» تا آخر حدیث. [۵۹] بخاری ک (۹۳) ب(۴). [۶۰] بخاری ک(۹۳) ب(۲) «ما بقی منهم اثنان»، مسلم به شماره (۱۸۲۸). [۶۱] صحیح مسلم شماره(۱۸۱۸) بخاری ک(۶۱) ب (۱). [۶۲] صحیح مسلم: شماره (۱۸۱۹). [۶۳] بخاری: ک(۶۱) ب(۲). [۶۴] ج(۲) ص(۱۰۵).