اختلاف شیعه امامیه در توحیدشان
قدمای امامیه در تشبیه خدا به مخلوقات و جسم قائل شدن برای خدا راه افراط را در پیش گرفتند. تشبیه و تجسیم مخالفِ با عقل و نقل، در نزد هیچ یک از فرق و طوایف به اندازهی گروههای شیعه، مشهور و شناخته شده نیست. همهی کتابهای مربوطه از بحثهای مخالف با عقل و نقل در تشبیه و تجسیم از جانب پیشوایان متقدم شیعه خبر میدهند به طوری که نظیر این بحثها در نزد هیچ یک از طوایف و گروههای دیگر مشهور و مطرح نیست.
در مقابل، متأخرین شیعه در نفی و تعطیل صفات خدا راه افراط را در پیش گرفتند، و نفی صفات خدا و اعتقاد به خلق قرآن و عدم رؤیت خدا در آخرت را در بحث توحید داخل کردند و گمان بردند که این اعتقاد آنان مبرا کردن خداوند است. در حالی که آن چه ذکر کردند مبرا کردن نیست، بلکه فقط تعطیل صفات خدا و نسبت دادن نقص به خداوند است.
توضیح این مطلب بدین صورت است که عقیدهی جهمیهای نفی کنندهی صفات، دربردارندهی متصف بودن خداوند به سلب صفات کمال است که در این صورت او به جمادات و معدومات تشبیه میشود.
وقتی آنان میگویند: هیچ حیات، علم، قدرت، کلام، خواست و مشیت، حب، بغض و کینه، رضایت و خشنودی، و خشم برای خدا وجود ندارد و او دیده نمیشود و خودش کاری را انجام نمیدهد و نمیتواند خودش در امری تصرف کند، در واقع آنان خدا را به جمادات ناقص تشبیه کرده و صفات کمال را از او سلب کردهاند؛ و این نسبت دادن نقص به خدا و تعطیل صفات اوست و منزه دانستن او نیست.
منزّه دانستن خدا این است که او از نقایصی که با صفات کمال منافات دارد، منزّه و مبرا دانسته شود. پس خدا از مرگ، چرت زدن و خوابیدن، ناتوانی، جهل و نیاز مبرّا شود همان طور که او در کتابش ، خود را این گونه منزّه میداند. به این ترتیب برای او اثبات صفات کمال و نفی نقایصی که با صفات کمال منافات دارد، برای او جمع میگردد و در صفات کمال، خدا منزّه میشود که در این صفات مثل و مانندی داشته باشد [۲۷].
[۲۷]. - ج (۴) ص (۱۴۵) ج(۱) ص (۲۳۰،۲۹) ج (۲) ص(۳۳۵).