اساس ستایش و تمجید در قرآن بر مبنای ایمان و کارهای شایسته است نه بر مبنای نسب و رابطهی خویشاوندی و دامادی
خداوند در قرآن از هیچ کس به دلیل نسبش تمجید و تعریف نکرده، و از فرزند و پدر هیچ پیامبری تمجید نکرده، بلکه از مردم فقط به خاطر ایمان و اعمالشان تمجید کرده است. و اگر عدهای را نام برده و آنان را ستوده، تنها به دلیل ایمان و عملشان بود و به صرف نسبشان نبوده است.
به همین خاطر وقتی خداوند در سورهی انعام از پیامبران که هجده نفرند، یاد میکند میفرماید:﴿وَمِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَذُرِّيَّٰتِهِمۡ وَإِخۡوَٰنِهِمۡۖ وَٱجۡتَبَيۡنَٰهُمۡ وَهَدَيۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٨٧﴾[الأنعام: ۸۷]. «و از میان پدران و فرزندان و برادرانشان (گروه زیادی را رهنمود نمودیم و) آنان را برگزیدیم و به راه راست ارشاد کردیم».
به این ترتیب، فضیلت آنان با برگزیده شدن از جانب خداوند متعال و هدایت آنان به راه راست حاصل شد نه فقط به دلیل خویشاوندی و نزدیکیای که داشتند.
در قرآن تمجید و مدح صحابه در چندین آیه بر اساس ایمان و اعمالشان آمده است، مانند این آیه که میفرماید: ﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ﴾[التوبة: ۱۰۰]. «پیشگامان نخستین مهاجران و انصار، و کسانی که به نیکی روش آنان را در پیش گرفتند و راه ایشان را به خوبی پیمودند، خداوند از آنان خوشنود است و ایشان هم از خدا خوشنودند». در جای دیگری میفرماید: ﴿لَا يَسۡتَوِي مِنكُم مَّنۡ أَنفَقَ مِن قَبۡلِ ٱلۡفَتۡحِ وَقَٰتَلَۚ أُوْلَٰٓئِكَ أَعۡظَمُ دَرَجَةٗ مِّنَ ٱلَّذِينَ أَنفَقُواْ مِنۢ بَعۡدُ وَقَٰتَلُواْۚ وَكُلّٗا وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡحُسۡنَىٰ﴾[الحدید: ۱۰]. «کسانی از شما که پیش از فتح (مکه، به سپاه اسلام کمک کردهاند و از اموال خود) بخشیدهاند و (در راه خدا) جنگیدهاند، (با دیگران) برابر و یکسان نیستند. آنان درجه و مقامشان فراتر و برتر از درجه و مقام کسانی است که بعد از فتح (مکه، در راه اسلام) بذل و بخشش نمودهاند و جنگیدهاند. اما به هر حال، خداوند به همه، وعده پاداش نیکو میدهد».
بدین صورت تمجید و ستایش مؤمنان امت اسلامی از اول و آخر، و تمجید از پرهیزکاران، نیکوکاران، دادگران و صالحان و اینگونه قشرها به خاطر ایمان و عمل صالح شان بوده است.
نسب در قرآن، برای اثبات حق خویشاوندان است. در قرآن آیهی خمس و فیء وجود دارد و در این آیات، آمده که ناپاکی از آنان زدوده شده، و کاملاً پاک گشتهاند. در قرآن امر شده که بر پیامبر جدرود فرستاده شود. این آیه چنین تفسیر شده که بر پیامبر جو آل او درود فرستاده شود. در قرآن، به محبت خدا، و محبت رسول او جامر شده، و محبت خویشاوندان پیامبر از محبت اوست. در قرآن آمده که همسران آن حضرت جمادران مؤمنان هستند.
در قرآن مدح کسی به مجرد خویشاوند بودن و اهل بیت بودن نیامده، و به دلیل خویشاوندی کسی مورد تمجید قرار نگرفته است، و استحقاق فضیلت انسان در نزد خدا و برتری او بر کسی که در تقوا با او مساوی است، به خاطر خویشاوندی بیان نشده است، و اگر آنچه که دربارهی برگزیده شدن آل ابراهیم و بنیاسرائیل گفته شده، این امر مربوط به زمانهای پیش از اسلام است، و خداوند خبر میدهد که آن را مایهی عبرت ما قرار داده است. با وجود آن بیان میکند که پاداش و مدح تنها به واسطهی کردار است. به همین خاطر است که دربارهی برگزیده شدن بنیاسرائیل و دربارهی کسانی از آنان که کافر شده و دربارهی گناهان آنان و عذاب دادن، شان آمده است. در میان آنان از دو نوع ثواب و عقاب نیز بحث شده است، و این به طور کامل نشان میدهد که نسب شریف و بزرگوار، اگر صاحب آن اهل ایمان و تقوی باشد، همراه با مدح است و در غیر این صورت، مذمت صاحب آن بیشتر است.
همین گونه است دربارهی دامادی و خویشاوندی که خدای متعال میفرماید: ﴿ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱمۡرَأَتَ نُوحٖ وَٱمۡرَأَتَ لُوطٖۖ كَانَتَا تَحۡتَ عَبۡدَيۡنِ مِنۡ عِبَادِنَا صَٰلِحَيۡنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمۡ يُغۡنِيَا عَنۡهُمَا مِنَ ٱللَّهِ شَيۡٔٗا وَقِيلَ ٱدۡخُلَا ٱلنَّارَ مَعَ ٱلدَّٰخِلِينَ ١٠ وَضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱمۡرَأَتَ فِرۡعَوۡنَ إِذۡ قَالَتۡ رَبِّ ٱبۡنِ لِي عِندَكَ بَيۡتٗا فِي ٱلۡجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِن فِرۡعَوۡنَ وَعَمَلِهِۦ وَنَجِّنِي مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ١١﴾[التحریم: ۱۰-۱۱]. «خداوند برای کافران، زن نوح و زن لوط را مثل زده است. آنان در حباله نکاح دو تن از بندگان خوب ما بودند و (با ساخت و پاخت با قوم خود، و گزارش اسرار و اخبار بدیشان) به آن دو خیانت کردند و آن دو نتوانستند در پیشگاه الهی کمترین کاری برای ایشان بکنند و (آنان را از عذاب خانمانسوز دنیوی، و سخت کمرشکن اخروی نجات دهند. به هنگام مرگ توسّط فرشتگان بدیشان) گفته شد: به دوزخ درآئید همراه با همه کسانی که بدان در میآیند. * و خدا برای مؤمنان، زن فرعون را مثل زده است. وقتی (از اوقات) گفت: پروردگارا! برای من در بهشت، نزد خودت خانهای بنا کن، و مرا از فرعون و کارهایش رهائیبخش، و از این مردمان ستمکاره نجات بده».
همچنین است دربارهی شجاعت و بخشندگی و زهد و دین. پس فضایل خارج از اخلاق و ارزشهای انسانی، در نزد خدای متعال اعتباری ندارند مگر اینکه سببی برای افزوده شدن فضایل و ارزشهای انسانی باشد، و در این صورت فضیلت به واسطهی اخلاق و ارزشهای انسانی حاصل میگردد. اما فضایلی که از ارزشهای والای انسانی و اخلاق حمیده صادر نشوند، اعتباری ندارند [۸۱].
[۸۱] ج (۴) ص (۱۹۹،۲۰۰).