مردم نسبت به کشته شدن حضرت حسین سه دستهاند
مردم در قبال قتل حضرت حسین سبه سه دسته تقسیم شدند:
دستهای معتقدند، حضرت حسین به حق کشته شد، چون او میخواست اتحاد مسلمانان را به هم بزند و جماعت را متفرق سازد، و در حدیث صحیح از پیامبر جآمده که فرمود: «مَنْ جاءکم وَأَمْرُكُمْ عَلَى رَجُلٍ وَاحِدٍ يُرِيدُ أَنْ يُفَرِّقَ جَمَاعَتَكُمْ فَاقْتُلُوهُ» [۱۵۷]. «هر کس نزد شما بیاید در حالی که شما بر یک حاکمی اتفاق کردهاید، و او بخواهد جمع شما را متفرق سازد، او را بکشید». این دسته میگویند: حضرت حسین آمد در حالی که مسلمانان بر شخصی اتفاق کرده بودند، و او خواست جمع آنان را متفرق سازد.
دستهی دیگری بر این باورند، او امامی بود که اطاعتش واجب بود و هیچ یک از امور ایمان جز با اطاعت از او عملی نمیشود، و هیچ جمعه و جماعتی بر پا نمیگردد مگر پشت سر کسی که او را دوست بدارد، و با هیچ دشمنی جز به اذن او جنگ نمیشود، و اینگونه موارد.
اما دستهی سوم که رأی میانه دارند و همان اهل سنت هستند که نه این را میگویند و نه آن را، معتقدند حضرت حسین مظلومانه شهید شد، و متولی امور امت نبود، و حدیث مذکور شامل او نمیشود، چون وقتی متوجه شد که با پسر عمویش مسلم بن عقیل چه کار کردهاند، از خواستهی خود صرف نظر کرد و درخواست کرد یا به نزد یزید برود یا به مرزها برای جهاد برود و یا به وطن خود بازگردد، اما آنان این شرایط را برایش مهیا نکردند، و از او خواستند که اسیر آنان شود و این بر او واجب نبود [۱۵۸].
[۱۵۷] صحیح مسلم: شمارهی حدیث (۱۸۵۲). «مَنْ أَتَاكُمْ وَأَمْرُكُمْ جَمِيعٌ عَلَى رَجُلٍ وَاحِدٍ يُرِيدُ أَنْ يَشُقَّ عَصَاكُمْ، أَوْ يُفَرِّقَ جَمَاعَتَكُمْ فَاقْتُلُوهُ». [۱۵۸] ج(۳) ص(۳۲۲).