دروغگویی رافضیها در روایت از رسول خدا ج
علمای نقل و روایت و اسناد بر این امر اتفاق نظر دارند که رافضیها دروغگوترین طوایف و گروهها هستند، و دروغ در میان آنان امری قدیمی و ریشه دار است. بنابراین، بزرگان اسلام امتیاز و ویژگی آنان را به کثرت دروغگویی میدانند.
ابوحاتم رازی میگوید: شنیدم که یونس بن عبدالأعلی میگوید: أشهب بن عبدالعزیز گفت: از مالک دربارهی رافضیها سؤال شد. گفت: «با آنها سخن مگو، و از آنها روایت مکن، آنها دروغگو هستند». ابوحاتم میگوید: حرمله برای ما روایت کرد و گفت: شنیدم که شافعی گفت: «کسی را ندیدم که آشکارتر از رافضیها دروغ بگوید». مؤمل بن إهاب میگوید: شنیدم که یزید بن هارون میگفت: «از هر بدعتگذاری حدیث مینویسیم در صورتی که دعوتگر به بدعت خود نباشد بجز رافضیها؛ چون آنان دروغ میگویند». محمد بن سعید اصبهانی میگوید: از شریک شنیدم که گفت: «علم را از هر کس که ببینی فرا گیر بجز رافضیها، چون آنان حدیث وضع میکنند و آن را به عنوان دین و آئین خود میپذیرند».
این شریک همان شریک بن عبدالله قاضی، قاضی کوفه و از همتایان ثوری و ابوحنیفه است. او از جمله شیعیانی است که به زبان خود گفته که من شیعه هستم، و این گواهی او دربارهی رافضیهاست.
ابومعاویه میگوید: از اعمش شنیدم که میگفت: «مردم را دیدم که آنان را جز دروغگو نمینامیدند، -یعنی یاران مغیره بن سعید را-». اعمش میگوید: «این را از جانب من ذکر نکنید، چون از آنان در امان نیستم که بگویند ما اعمش را همراه با یک زن دیدهایم».
این روایات و اخبار ثابت شده هستند که ابوعبدالله بن بطه در «الإبانة الکبری» و دیگران آنها را روایت کردهاند.
مقصود در این جا این است که همهی علما بر این امر اتفاق نظر دارند که دروغ در میان رافضیها از همهی فرقهها و طوایف دیگر اهل قبله، آشکارتر و بارزتر است.
هر کس در کتابهای جرح و تعدیل که دربارهی اسامی راویان و نقل کنندگان احادیث تأمل کند همانند کتابهای یحیی بن سعید قطان، علی بن مدینی، یحیی بن معین، بخاری، ابوزرعه، ابوحاتم رازی، نسائی، ابوحاتم بن حبان، ابو احمد بن عدی، دارقطنی، ابراهیم بن یعقوب جوزجانی سعدی، یعقوب بن سفیان فسوی، احمد بن عبدالله صالح عجلی، عقیلی، محمد بن عبدالله بن عمار موصلی، حاکم نیشابوری، حافظ عبدالغنی بن سعید مصری و امثال این افراد که عالمان سرشناس و نقاد و آشنا به احوال و اسناد هستند، معتقدند که؛ دروغ در میان رافضیان از همهی فرقههایی که خود را جزو مسلمانان میدانند بیشتر است.
به طوری که صاحبان صحیح همچون بخاری از هیچ یک از قدمای شیعه همانند عاصم بن ضمره، حارث اعور، عبدالله بن سلمه و امثال آنان روایت نکردند با وجود این که این افراد از بهترین شیعیان هستند.
بلکه آنان فقط از اهل بیت همچون حضرت حسن و حضرت حسین و حضرت محمد بن حنفیه و کاتب او عبیدالله بن ابی رافع، یا از یاران ابن مسعود همچون عبیده سلمانی، حارث بن قیس یا افراد مشابه آنان روایت کردهاند. و این افراد از بزرگانِ نقل روایت و ناقدان آن هستند، و بیش از همهی مردم از هوی و هوس دور و به حالات مردم آشناتر هستند، و بیشتر از همه حق را بهر زبان میآورند، و در مورد خداوند از سرزنش هیچ سرزنشگری نمیترسند [۱۴۱].
[۱۴۱] ج(۱) ص(۱۶- ۱۸).