حدیث شماره ۲۳۸
(۴) حَدَّثَنَا قُتَيْبَةُ بْنُ سَعِيدٍ ،حَدَّثَنَا خَالِدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ حُمَيْدٍ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، أَنَّ رَجُلاً اسْتَحْمَلَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ: «إِنِّي حَامِلُكَ عَلَى وَلَدِ نَاقَةٍ» فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، مَا أَصْنَعُ بِوَلَدِ النَّاقَةِ ؟! فَقَالَ: «وَهَلْ تَلِدُ الإِبِلَ إِلاَ النُّوقُ؟!».
۲۳۸ ـ (۴) ... انس بن مالکس گوید: مردی از رسول خدا ج خواست تا بدو مرکبی را ببخشند. پیامبر ج فرمودند: من تو را بر بچه شتری سوار خواهم نمود. (در این هنگام ذهن آن مرد به شتر کوچک منحرف شد و) گفت: ای رسول خدا ج ! من با بچهی شتر چه کنم؟ و چگونه میتوانم بر آن سوار شوم؟! آن حضرت ج فرمودند: مگر شتر، بچهی شتر نیست؛ و آیا شترانِ بزرگ را نیز ناقهها نمیزایند!
&
«استحمل»: از او خواست بدو سواری و مرکبی ببخشد تا بر آن سوار شود.
«ولد»: بچه، فرزند.
«ناقة»: ماده شتر.
«ما اصنع»: چه کنم.
«النّوق»: جمع ناقة، و به معنی: ماده شتر.
«وهل تلد الابل الاّ النوق»: یعنی هر شتری، بچهی شتر دیگر محسوب میشود؛ گرچه بزرگ و تنومند باشد.