حدیث شماره ۲۵۸
(۵) حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بَشَّارٍ، حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مَهْدِيٍّ، حَدَّثَنَا سُفْيَانُ، عَنْ سَلَمَةَ بْنِ كُهَيلٍ، عَنْ كُرَيْبٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ نَامَ حَتَّى نَفَخَ، وَكَانَ إِذَا نَامَ نَفَخَ، فَأَتَاهُ بِلاَلٌ فَآذَنَهُ بِالصَّلاَةِ، فَقَامَ وَصَلَّى وَلَمْ يَتَوَضَّأْ. وَفِي الْحَدِيثِ قِصَّةٌ.
۲۵۸ ـ (۵) ... ابن عباسب گوید: هرگاه رسول خدا ج میخوابیدند، با دهان نفس میکشیدند؛ و عادت پیامبر ج نیز همین بود که در موقع خواب، با دهان نفس میکشیدند؛ و هرگاه بلالس به نزد ایشان میآمد و فرا رسیدن وقت نماز را برای ایشان اعلام میکرد، آن حضرت ج از جای برمیخواستند و بدون اینکه وضو بستانند، نماز میگزاردند.
و در پی این حدیث، قصّهای طولانی روایت شده است.
&
«نفخ»: با دهان نفس کشید. و در اصل واژهی «نفخ»، به معنای بیرون دادن نفس از دهان با صدا است. از این رو به «پف کردن» و «فوت نمودن» نیز اطلاق میشود.
«فاذنه»: برای پیامبر ج فرا رسیدن وقت نماز را اعلام کرد.
«فقام و صلّی و لم یتوضّأ»: پیامبر ج از خواب بلند شدند و بدون اینکه وضو بگیرند، نماز گزاردند. این موضوع از ویژگیها و خصوصیّات آن حضرت ج در مقابل امّت است؛ چرا که خواب، وضوی پیامبر ج را باطل نمیکند؛ زیرا هر چند چشم آن حضرت ج میخوابد، ولی دلشان نمیخوابد. در حدیثی پیامبر ج میفرمایند: «نحن معاشر الانبیاء تنام اعیننا ولا تنام قلوبنا»؛ «ما گروه پیامبران، چشممان میخوابد ولی دلمان نمیخوابد و بیدار است».
«و في الحدیث قصّة»: و در پی این حدیث، قصهای طولانی نقل شده است.
و حدیث کامل چنین است:
«عَن کُریبٍ، عَن ابنِ عَبَّاسٍب انّه اَخبَرَهُ انَّهُ بَاتَ عِندَ مَیمُونَةَ وَ هِیَ خَالَتهُ. قال: فَاضطَجَعتُ فِی عرض الوسادة، واضطجع رسول الله ج في طولها، فنام رسول الله ج حتّی اذا انتصف اللیل، او قبله بقلیل، او بعده بقلیل، فاستیقظ رسول الله ج فجعل یمسح النوم عن وجهه، و قرأ العشر الآیات الخواتیم من سورة آل عمران، ثم قام الی شنّ معلَّق فتوضَّأ منها، فأحسن الوضوء ثمَّ قام یصلّی. قال عبدالله بن عباسب فقمت الی جنبه، فوضع رسول الله ج یده الیمنی علی رأسی، ثم أخذ بأُذنی الیمنی ففتلها، فصلّی رکعتین، ثم رکعتین، ثم رکعتین، ثم رکعتین، ثم رکعتین، ثم رکعتین.ـ قال معن: ستّ مرّات ـ ثم اوتر، ثم اضطجع، حتی جاء المؤذّن فقام فصلّی رکعتین خفیفتین، ثم خرج فصلّی الصبح».
«کُریب، از ابن عباسب نقل میکند که میگفته است:
«شبی در خانهی میمونهل، همسر پیامبر اکرم ج که خالهی ابن عباسب بوده است، ماندم. پیامبر ج در طول بستر استراحت فرمود و من در عرض آن ـ یعنی ابن عباسب به رعایت ادب، پائین پای آن حضرت ج خفته بود ـ پیامبر ج تا نزدیک نیمه شب، یعنی اندکی پیش یا پس از آن خوابید و سپس بیدار شد و دست بر چهرهی خود کشید ـ چشمهای خود را مالید ـ آنگاه ده آیهی آخر سورهی آل عمران را تلاوت فرمود و سپس از جای برخاست و از مشکی آویخته، به بهترین وجه وضو ساخت؛ آنگاه به نماز ایستاد. و من هم برخاستم و وضو ساختم و کنار آن حضرت ج ایستادم. پیامبر ج دست راست خود را بر سر من نهاد و سپس گوش راست مرا با مهربانی گرفت و کشید. رسول خدا ج شش نماز دو رکعتی گزارد و پس از آن، نماز وتر را خواند و اندکی در بستر خود آرمید. چون مؤذن فرا رسیدن وقت نماز را اعلام کرد، رسول خدا ج برخاست و دو رکعت نماز آسان و کوتاه گزارد و سپس برای نماز صبح از خانه بیرون آمد».