حدیث شماره ۲۵۶
(۳) حَدَّثَنَا مَحْمُودُ بْنُ غَيْلاَنَ، حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ، حَدَّثَنَا سُفْيَانُ، عَنْ عَبْدِالْمَلِكِ بْنِ عُمَيْرٍ، عَنْ رِبْعِيِّ بْنِ حِرَاشٍ، عَنْ حُذَيْفَةَ قَالَ: كَانَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِذَا أَوَى إِلَى فِرَاشِهِ قَالَ: «اللَّهُمَّ بِاسْمِكَ أَمُوتُ وَأَحْيَا» وَإِذَا اسْتَيْقَظَ قَالَ: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَحْيَانا بَعْدَ مَا أَمَاتَنَا وَإِلَيْهِ النُّشُورُ».
۲۵۶ ـ (۳) ... حذیفهس گوید: هرگاه پیامبر ج به بستر خویش میرفتند، [کفّ دستِ راست خویش را زیر گونهی راست خود مینهادند و] با خود این کلمات را زمزمه مینمودند: «اللَّهُمَّ بِاسْمِكَ أَمُوتُ وَأَحْيَا»؛ «بارخدایا ! فقط با نام و یاد تو میخوابم و بیدار میشوم».
و چون از خواب بیدار میشدند، چنین میفرمودند: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَحْيَانا بَعْدَ مَا أَمَاتَنَا وَإِلَيْهِ النُّشُورُ»؛ «سپاس و ستایش خدایی را سزاست که ما را زنده (بیدار) فرمود، پس از آنکه میراند؛ و بازگشت همه به سوی او است».
&
«أوی»: در بستر جای گرفت؛ آهنگ بستر نمود و بدان روی آورد.
«فراشه»: بستر، جامهی خواب، رختخواب، هر چیز گستردنی.
«أموت و أحیی»: میمیرم و زنده میشوم؛ یعنی میخوابم و بیدار میشوم.
و از عبارت «اموت و احیی»، دانسته میشود که خواب، برادر مرگ است و شکل ضعیفی از آن میباشد؛ زیرا که رابطهی روح با جسم به هنگام خواب به حداقل میرسد و بسیاری از پیوندهای این دو قطع میشود؛ واین نیز دانسته میشود که انسان ترکیبی از روح است؛ روح گوهری است غیر مادی که ارتباط آن با جسم مایهی نور و حیات آن است، و به هنگام مرگ، خداوند این رابطه را قطع میکند و روح را به عالم ارواح میبرد و به هنگام خواب نیز این روح را میگیرد، امّا نه آنچنان که رابطه به کلّی قطع شود. بنابراین روح نسبت به بدن دارای سه حالت است: ارتباط تامّ (حالت حیات و بیداری)؛ ارتباط ناقص (حالت خواب)، و قطع ارتباط به طور کامل (حالت مرگ).
خلاصه، اینکه خواب، چهرهی ضعیفی از «مرگ» است، و مرگ نمونهی کاملی از خواب.
«استیقظ»: از خواب بیدار شد.
«احیانا»: زنده کرد ما را؛ یعنی: ما را از خواب بیدار کرد.
«اماتنا»: میرانده بود ما را؛ یعنی: ما را به خواب برده بود.
«النشور»: رستاخیز، و زنده شدن در روز قیامت.