حدیث شماره ۳۰۶
(۹) حَدَّثَنَا مَحْمُودُ بْنُ غَيْلاَنَ، حَدَّثَنَا أَبُو أَحْمَدَ، وَمُعَاوِيَةُ بْنُ هِشَامٍ قَالاَ: حَدَّثَنَا سُفْيَانُ، عَنْ مَنْصُورٍ، عَنْ خَيْثَمَةَ، عَنْ عَائِشَةَ، قَالَتْ: كَانَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَصُومُ مِنَ الشَّهْرِ: السَّبْتَ، وَالأَحَدَ وَالاِثْنَيْنَ، وَمِنَ الشَّهْرِ الآخَرِ: الثُّلاَثَاءَ وَالأَرْبَعَاءَ وَالْخَمِيسَ.
۳۰۶ ـ (۹) ... عایشهل گوید: رسول خدا ج در برخی از ماهها، روزهای شنبه، یکشنبه، و دوشنبه را روزه میگرفتند و در ماهِ پس از آن، روزهای سه شنبه، چهارشنبه و پنج شنبه را روزه میداشتند.
&
در برخی از روایات بیان شده که پیامبر ج دراول ماه، سه روز روزه میگرفتند؛ و در برخی دیگر از روایات و اخبارِ رسیده به ما، وارد شده که آن حضرت ج سیزدهم، چهاردهم، و پانزدهم ماه؛ و در برخی از روایات، سه روز از روزهای خاصّ هفته (شنبه، یکشنبه، و دوشنبه؛ یا سه شنبه، چهارشنبه و پنج شنبه) ذکر شده است؛ ولی همانطوری که از مجموع احادیث معلوم میشود، هیچ یک از این تاریخها، روش دائمی و همیشگی آن حضرت ج نبودند.
و میتوان گفت که یکی از علتهای عدم تعیین تاریخ این بود که چون برای آن حضرت ج سفر و دیگر مسایل مهم فردی و اجتماعی، سیاسی و نظامی، فرهنگی و اقتصادی، عبادی و خانوادگی و ... پیش میآمد، لذا تعیین روزهای خاصّی مناسب نبود.
و علّت دوم اینکه اگر آن حضرت ج در روزهای خاصّی روزه میگرفتند، روزهی آن روزها برای افراد مختلف الحال امّت، باعث زحمت و مشقت میشد واین وهم پیش میآمد که شاید این روزه از واجبات است.
به هر حال، بنابر اینگونه مصلحتها، آن حضرت ج در تاریخ و روزهای خاصّی روزه نمیگرفتند و در حق ایشان همین افضل و اَولی بود؛ ولی صحابهی کرام را در سه روز روزه گرفتن از هرماه، بیشتر به ایام بیض (۱۳ ـ ۱۴ ـ ۱۵) تشویق میکردند.
علاوه بر روزهی روزها و تاریخهایی که دارای فضیلت خاصّی هستند، آن حضرت ج به این مهم نیز توجه و اهتمام داشتند که روزه در تمام روزهای هفته واقع شود تا مردم بدانند که هر هفت روز هفته، روزهای مبارک و شایستهی عبادت هستند.
ناگفته نماند که روزه گرفتن سه روز از هر ماه، برابر با تمام ماه است؛ زیرا پاداش هر حسنهای در قانون خدا، ده برابر است؛ بنابراین ۳۰ = ۱۰×۳ که مجموع روزهای ماه است.